مشهورترين نقل ، در تاريخ ولادت امام سجاد، زين العابدين عليه السلام اين است كه آن حضرت در روز پنجشنبه ، پنجم شعبان المعظم سال 38 هجرى قمرى ديده به جهان گشوده است .
در سال تولد آن گرامى جز سال 38 معروفترين و صحيح ترين نظر شناخته مى شود، (1) برخى از مورخان و محدثان به سال 37 (2) و 36 (3) و حتى 35 (4) اشاره كرده اند.
در روز و ماه ولادت آن امام دو قول وجود دارد. بيشتر مورخان چنان كه يادآور شديم پنجشنبه ، پنجم شعبان را ترجيح داده اند. (5) و برخى ديگر جمعه يا يكشنبه نيمه ماه جمادى الاولى را برگزيده اند.
مكان ولادت
همه منابع حديثى و روايى ، به اتفاق ، زادگاه امام سجاد را مدينه دانسته اند. (6)
برخى نويسندگان مانند ابن جرير طبرى امامى در كتاب دلائل الامامه ، حتى به خانه اى كه امام سجاد در آن متولد شده اشاره كرده اند و گفته اند كه آن حضرت در خانه فاطمه زهرا (سلام الله عليها) قدم به جهان نهاده است . (7)
آنچه براى محققان منشا ترديد شده ، اين است كه اگر سالهاى 38 يا 37 و يا 36 را سالهاى ولادت آن گرامى بدانيم اين سالها مقارن بوده است با جنگ جمل و حضور على عليه السلام و خاندان وى در عراق ، بنابراين حسين بن على و همسر وى نمى توانسته اند چنين سالهايى را در مدينه باشند. (8)
ولى اين اشكال بآسانى قابل پاسخگويى است ، چه اين كه سالهاى ياد شده ، سالهاى بحرانى و پركشمكش بوده و حضور على عليه السلام و فرزندان او براى مقابله با اصحاب جمل صورت گرفته است و بعيد نمى نمايد كه در چنين شرايطى ، حسين بن على عليه السلام همسرش را در مدينه گذاشته باشد تا در ميان خويشاوندان و با آرامش كامل ، فرزند خود - على بن الحسين - را به دنيا آورد.
كنيه و القاب
براى امام زين العابدين عليه السلام ، اين كنيه ها ياد شده است :
ابوالحسن (9)، ابومحمد (10)، ابوبكر (11)، ابوالحسين (12)، ابوعبدالله (13) و ابوالقاسم (14).
در اين ميان ، مشهورترين كنيه آن حضرت نخست ابوالحسن و سپس ابو محمد است .
و اما القاب آن گرامى چنين است :
زين العابدين ، (15) سيد العابدين ، (16) سجاد، (17) ذوالثفنات ، (18) قدوه الزاهدين ، (19) سيد المتقين ، (20) امام المومنين ، (21) زين الصالحين ، (22) منار القانتين ، (23) الزكى ، (24) الامين ، (25) و سيد المجتهدين . (26)
مشهورترين القاب آن حضرت ، سجاد و زين العابدين مى باشد.
پدر و مادر
پدر ارجمند امام سجاد عليه السلام : امام حسين بن على عليه السلام سيد الشهداء عليه السلام مى باشد.
برخى زين العابدين را بزرگترين فرزند حسين بن على عليه السلام دانسته اند (27) ولى از بيشتر منابع تاريخى چنين استفاده مى شود كه على اكبر - شهيد كربلا - بزرگترين پسر خانواده بوده است و امام سجاد عليه السلام از وى سن كمترى داشته است و بر اين اساس زين العابدين را على اوسط ناميده اند. (28)
مادر بزرگوار آن حضرت ، شهر بان ، دختر يزدگرد - آخرين شاه ساسانى - مى باشد. وى طى فتوحات شهرهاى ايران به دست مسلمانان اسير گشت و از ايران به مدينه برده شد و در پرتو حمايت امير المومنين عليه السلام آزاد گرديد، به همسرى حسين بن على عليه السلام در آمد و افتخار يافت تا مادر امام زين العابدين عليه السلام باشد و نه امام معصوم از نسل او پديد آمد.
على عليه السلام درباره او به فرزندش حسين عليه السلام سفارش فرمود:از همسرت - شهر بانو - خوب محافظت و نگاهدارى كن و به او نيكى نما، چه اين كه در آينده اى نزديك براى تو فرزندى خواهد آورد كه بهترين اهل زمين خواهد بود. (29)
اين كه شهربانو، در چه سالى ديده به جهان گشوده و در چه سنى به همسرى حسين بن على عليه السلام در آمده ، و پس از آن چند سال با آن حضرت زندگى كرده است ، مورخان و محدثان نظر قاطعى را ثبت نكرده اند.
نكته اى كه بيشتر تاريخنگاران ياد آور شده اند اين كه وى دختر يزدگرد بوده است و نياكان پدرى او عبارتند از: پرويز، هرمز، انوشيروان ، قباد. پدرش آخرين پادشاه ساسانى است كه با فتوحات اسلامى سلسله آنان منقرض گرديده است . از جمله نامها و القابى كه براى مادر امام سجاد عليه السلام ياد كرده اند به موارد ذيل مى توان اشاره كرد:
شهر بانو، شهر بانويه ، (30) سلافه ، (31) غزاله ، (32) سلامه ، (33) خولد (34) برده ، (35)، جهان نويه (36) شهرناز (37)جهان شاه (38) حرار (39) خلوه (40) ام سلمه (41) فاطمه (42) و مريم . (43).
آن بانوى گرامى كه افتخار مادرى ولى خدا و زينت عبادتگران را به دست آورده بود سوگندنامه ، پس از ولايت فرزندش ، با فاصله اى بسيار اندك جهان را بدرود گفت و على بن الحسين در داماد دايه اى پرورش يافت كه هماره او را مادر صدا مى زد. (44)
برخى مورخان گمان كرده اند مادر امام سجاد در واقعه كربلا حضور داشته و پس از شهادت حسين بن على عليه السلام به همسرى زبيد در آمده و از او صاحب فرزندى به نام عبدالله شده است . (45)
ولى چنان كه مسعودى و ديگران گفته اند، مادر امام سجاد عليه السلام در بيمارى پس از وضع حمل وفات يافته است و زبيد با كنيزى ازدواج كرده كه دايه امام سجاد عليه السلام بوده و آن حضرت وى را مادر مى خوانده است . (46) و چه بسا همين امر مايه اشتباه تاريخ نگارانى چون ابن سعد شده است كه گمان كنند شهربانو در واقعه كربلا حضور داشته و از آن پس به همسرى غلامى با نام زبيد در آمده است !
امام سجاد ابن الخير تين
يكى از نامهايى كه امام سجاد عليه السلام را با آن مى خواندند ابن الخير تين است و علت اين نامگذارى سخنى است مستند به رسول خدا كه : در ميان عرب ، نسل قريش و در ميان غير غرب ، فارسيان نمونه اند. (47)
ابوالاسواد دئلى ، ضمن برشمردن فضايل امام سجاد، على بن الحسين عليه السلام مى گويد:
و ان غلاما بين كسرى و هاشم
لا كرم من نيطت عليه التمائم (48)
يعنى ؛ پسرى كه از يك سوى به نسل هاشميان و از سوى ديگر به نسل فرمانروايان فارس كسرى منسوب مى باشد، گرمى ترين و با كرامت ترين فرزندى است كه بر او بازوبند بسته اند (تا از گزند چشم تنگان ايمن بماند).(49)
به هر حال قراين تاريخى و مدارك روايى نشان مى دهد كه مادر امام سجاد - عليه السلام - بانويى ايرانى و بزرگزاده بوده است . (50)
همسر و فرزندان
امام زين العابدين عليه السلام با توجه به فرزندان زيادى كه براى ايشان ياد كرده اند، همسران متعددى داشته است ، اما در ميان اين همسران ، تنها يكى از ايشان ، از طريق عقد دائم به همسرى آن حضرت در آمده بود و ديگران ، كنيزانى بودند كه به وسيله حضرتش خريدارى شده و افتخار يافته بودند كه از آن امام فرزندى داشت باشند.
تنها همسرى كه از طريق عقد دائم به ازدواج امام سجاد عليه السلام در آمده است ، ام عبدالله دختر بزرگوارش - امام حسن مجتبى - عليه السلام - مى باشد.
ام عبدالله از زنان با فضيلتى است كه در بسيارى از افتخارهاى معنوى ، در عصر خويش يگانه بوده است . از آن جمله اين كه وى هم دختر امام و هم همسر امام و هم مادر امام مى باشد.
همسرى ام عبدالله با امام سجاد، دونسل امامت را به هم پيوند داد (51) و نتيجه اين پيوند، يگانه فرزندى بود كه باقر العلوم نام گرفت (52) و خط امامت را تداوم بخشيد.
اما تعداد فرزندان امام سجاد در كتابهاى تاريخى و حديثى 15،(53) 16 (54)، 17 (55)، و حتى 20 (56) فرزند پسر و دختر ياد شده است .
شيخ مفيد ره نام فرزندان امام سجاد عليه السلام را اين گونه آورده است :
1- محمد (ابوجعفر، باقر العلوم عليه السلام ) كه مادر وى ام عبدالله دختر امام حسن مجتبى عليه السلام بوده است .
2- عبدالله
3- حسن
4- حسين ، كه مادر اينها ام ولد بوده است .
5- زيد
6- عمر، كه مادر آن دو نيز ام ولد مى باشد.
7- حسين اصغر
8- عبدالرحمان
9- سليمان كه هر سه از يك مادر ام ولد بوده اند.
10- محمداصغر
11- على وى را كوچكترين فرزند امام سجاد دانسته اند.
12- خديجه كه با على از يك مادر ام ولد بوده اند.
13- فاطمه
14- عليه
15- ام كلثوم كه مادر هر سه آنان ام ولد مى باشد. (57)
آنچه شيخ مفيد در اين زمينه يادكرده ، مورد اشاره برخى ديگر از مورخان نيز قرار گرفته است . (58)
بسيارى از فرزندان على بن الحسين عليه السلام داراى اعقاب و نسلى نبوده اند و يا در تاريخ از نسل آنان چيزى ثبت نشده است .
ابن عنبه نسب شناسى معروف ، استمرار نسل امام سجاد عليه السلام را تنها از طريق شش تن از فرزندان آن حضرت به نامهاى محمد الباقر عليه السلام ، عبدالله ، زيد شهيد، عمر اشرف ، حسين اصغر و على اصغر دانسته است . (59) و ابن قتيه در اين زمينه تنها از محمد بن على الباقر، زيد، عبدالله بن الحسين ياد كرده است . (60)
در ميان فرزندان امام سجاد، با فضيلت ترين ، عالم ترين و شريف ترين فرزند را نخست امام باقر عليه السلام و سپس زيد بن على دانسته اند.
چنان كه از محمد بن منكدر نقل كرده اند:هيچ كس را نديدم كه در فضيلت با على بن الحسين برابر كند مگر زمانى كه با فرزندش محمد الباقر عليه السلام مواجه شدم . (61)
و امام زيدبن على بن الحسين كنيه اش الوالحسين و يا الولاحسين . معروف به زيد شهيد است .
وى در سال 79 هجرى قمرى ديده به جهان گشود و به سال 122 هجرى قمرى در عصر خلافت هشام بن عبدالملك مروان به فرمان او و بدست يوسف بن عمر ثقفى به شهادت رسيد.
او در مبارزه عليه دستگاه مستبد خلافت اموى ، بسيار جدى و صريح بود و در عين اعتقاد و اذعان به امامت ولايت امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام (62)، قيام مسلحانه عليه دستگاه اموى را وظيفه خود مى دانست . مركز اصلى فعاليتى سياسى زيد در كوفه بود و در همان منطقه قيام كرد و به شهادت رسيد.
زيد علاوه بر مبارزات سياسى ، در علم و دانش نيز شخصيتى والا داشت و ابوخالد واسطى كتابى را نام الفقه به وى نسبت داده است كه اگر اين انتساب درست باشد نخستين كتاب فقهى به شمار مى آيد. (63)
رسالت دينى و اجتماعى امام سجاد عليه السلام
هدف اصلى و نهايى از تحقق و كاوش در زندگى معصومين عليه السلام ، در حقيقت شناخت مواضع دينى و اجتماعى و معرفت پيامها و درسها و شيوه عملى ايشان است . زيرا امام يعنى جلودار قافله صالحان به سوى ارزشها، امام يعنى هدايتگر خلق به سوى خدا. و كسانى مى توانند اهل ولايت و رهپوى مسير صلاح و هدايت باشند كه نخست پيشواى خود را آن گونه كه بايد بشناسند و بر اساس شناخت و معرفت ، وى را الگوى عملى و اعتقادى خود قرار دهند.
مهمترين بعد اين شناخت را در زمينه پيامهاى اعتقادى ، اخلاقى ، اجتماعى ، سياسى و عبادى بايد جستجو كرد و اما شناخت نام ، كنيه و لقب و... امورى است كه جنبه مقدماتى دارد و رهگذرى است براى رسيدن به شناخت هاى اصلى و بنياد دينى كه بايد الگو و برنامه عمل و عقيده قرار گيرد. اكنون ما، در فصل آغازين اين كتاب و در بررسى اجمالى زندگى امام سجاد عليه السلام از ولادت تا رحلت دريغمان آمد كه حتى اشاره اى هم به موضوع اصلى اين تحقيق نداشته باشيم . زيرا بيم آن مى رود كه ساده انديشانى گمان كنند شناخت زندگى امام سجاد - عليه السلام - خلاصه شده است در: شناخت زمان ولادت ، مكان ولادت نام پدر و مادر، همسران و فرزندان و... و بس !
بديهى است كه فصلهاى آينده كتاب ، دقيقا در راستاى شناخت ابعاد اصلى زندگى امام سجاد - عليه السلام - مى باشد و چون در اين بخش ، نظر به ترسيم اجمالى بيوگرافى آن حضرت است ، به همين تذكر و ياد بسنده مى كنيم .
شهادت
امام سجاد، اسوه زهد و تقوا و نمونه صبر شكيبايى و مظهر آميختگى علم و حلم پس از ايفاى وظيفه الهى خود و حفظ ارزشهاى دين و پاسدارى از تشكل شيعى در سخت ترين ادوار سياسى - اجتماعى -، در سال 95 هجرى قمرى به لقاى پروردگار و وصال معبود خويش شتافت .
در تاريخ وفات آن حضرت سال 94، (64) 95 (65) و 96 هجرى قمرى (66) گفته شده است ولى پيشينه دارترين و معتبرترين نقل مربوط به سال 95 هجرى قمرى مى باشد.
البته جز اين نقلها، برخى مورخان به سالهاى 92، (67) 93، (68) 99، (69) 100(70)نيز اشاره كرده اند. بنابراين ، اگر نقل مشهور را در سال ولادت و نيز رحلت امام سجاد - عليه السلام - سال 38 هجرى و 95 قمرى - ملاك قرار دهيم ، عمر شريف وى هنگام وفات 57 سال بوده است . دو سال آن مقارن با روزگار خلافت على بن ابى طالب ع ره و ده سال آن در دوران امامت عموى گراميش - حسن بن على ع و ده سال در روزگار زعامت حسين بن على ع بوده و 34 سال آن به دوران امامت خود آن حضرت اختصاص داشته است .
و اما آرا در زمينه ماه و روز رحلت آن حضرت نيز مختلف است . بيشتر نويسندگان ورز دوازدهم محرم را متذكر شده اند. (71) و برخى روزهاى 18، 19، 22 و 25 محرم را مطرح كرده اند (72) و نيز نقلى ، روز 14 ربيع الاول را احتمال داده است .
درباره علت وفات امام سجاد - عليه السلام - و چگونگى وفات آن پيشواى صالحان ، عمده تاريخنگاران تصريح كرده اند، وليد بن الملك ، ايشان را مسموم ساخته و آن را حضرت در نتيجه همان مسموميت درگذشته است .
بعضى هم نوشته اند كه هشام بن عبدالملم در روزگار خلافت وليد، امام على بن الحسين - عليه السلام - را مسموم كرده است .
اما ميان اين دو نظر، تنافى و تعارضى وجود ندارد. زيرا طبيعى است كه هر چند برنامه مسوميت امام سجاد از سوى دستگاه خلافت - وليد - ريخته شده و فرمان آن توسط شخص خليفه صادر گشته باشد، كسان ديگرى مجرى آن برنامه و فرمان خواهند بود. زيرا مسايل سياسى و اجتماعى و همچنين محبوبيت امام سجاد - عليه السلام - در ميان مردم و معروفيت وى به علم و زهد و تقوا، هرگز به حاكمان اين جراءت را نمى داده است كه به طور مستقيم با آن حضرت رويا رو شوند و به ستيز برخيزند و با زمينه هاى قتل وى را به طور علنى فراهم آورند.
بر اين اساس ، بعيد نمى نمايد كه هشام بن عبدالملك به دستور بردارش وليد مرتكب چنين جنايتى شده باشد و وليد و هشام هر دو كشنده امام سجاد بوده باشند.
مدفن على بن الحسين عليه السلام
بدن مطهر زين العابدين عليه السلام كنار امام حسن مجتبى عليه السلام در قبرستان بقيع مدفون گشت . (73)
بقيع زمين كوچكى است كه بسيارى از بزرگان اسلام را در خود جاى داده است . از آن جمله چهار امام شيعه - امام حسن مجتبى عليه السلام ، امام زين العابدين عليه السلام ، امام محمد باقر عليه السلام و امام جعفر صادق - عليه السلام - ميباشد.
در گذشته زمان ، مسلمانان و شيفتگان اسلام و اهل بيت ، به تجليل آبادى اين مكان همت گماشته و براى هر يك از اين بزرگان ، حرم و بارگاهى بنا كرده بودند . اما سوگمندانه ، و هابيان در شوال 1344 هجرى قمرى اين آثار را تخريب كردند و همه را با خاك يكسان نمودند!از آن اين پس ، رفتار ناشايست و هابيان و حكام حجاز همواره از سوى محافل اسلامى مورد انتقاد شديد قرار داشته و دارد.
در اين مدت تلاشهاى زيادى صورت گرفت تا شديد وضع اسفبار بقيع به صورت نخستين آن برگردد و بى حرمتها پايان يابد. اما على رغم قولهاى مساعدى كه گاه حكام حجاز داده اند، هرگز قدم مثبتى در اين راستا برداشته نشده است . و در حالى كه شاهزادگان هوسران و خوشگذران در مجلل ترين كاخها به سر مى برند و دشمنان خلق و خدا و بيگانگان و دشمنان اسلام در آن كاخها استقبال مى كنند و ثروت و امكانات جهان اسلام را به پاى غرب و صهيونيسم بين الملل نثار مى نمايند، مرقد بزرگان و شايسته ترين چهره هاى دينى مسلمانان ، چون گورستانى متروك مورد بى مهرى و بى اعتنايى قرار دارد و شعائر اسلامى مورد سخت ترين بى حرمتيها واقع شده است !
امامت على بن الحسين - عليه السلام -
پس از شهادت حسين على عليه السلام در محرم سال شصت و يك هجرى ، منصب امامت به على بن - عليه السلام - منتقل گرديد.
شيعه افتخار يافت كه پس از على بن ابى طالب عليه السلام و حسن بن على - عليه السلام - و حسين على - عليه السلام -، زمام رهبرى وى را سيد الساجدين ، زين العابدين ، امام سجاد - عليه السلام - عهدار گشت .امامت سيد الساجدين از سال ((61 هجرى قمرى )) تا سال 95 هجرى قمرى استمرار يافت .
پی نوشتها:
1- منابعى كه اين نقل را پذيرفته اند، عبارتند از: دلائل الامامه 80 ؛ اصول كافى 2/368 ؛ ارشاد 2/139 اعلام الوردى 151 ؛ مناقب 2/310 ؛ كشف النغمه 2/260 ؛فصول المهمه 201؛ تذكر الخواص 291 ؛ وفيات الاعيان 2/260 ؛ نور الابصار 139.
2- اعلام الورى 251: تذكر الخواص 29: اعيان الشيعه 2/629.
3- سال 36 مقارن با جنگ جمل مى باشد مصباح المجتهد 733 ؛ مصباح كفعمى 29.
4- فيض كاشانى ره تاريخ وفات مادر امام سجاد را سال 35 هجرى قمرى دانسته است ، اگر اين نقل پذيرفته شود، لازمه آن اين است كه امام سجاد يادر همين سال و يا درسالهاى قبل متولد شده باشد.
5- كشف الغمه 2/260 ؛ فصول المهمة 201 ؛ سعاف الراغبين 216 ؛ نورالابصار الشيعة 1/629
6- ارشاد 2/138: مناقب 3/310 ؛ اعلام الورى 251 ؛ كشف الغمه 2/201 ؛ فصول المهمه 187 ؛ اسعاف الراغبين 216 ؛ نور الابصر 139 ؛ اعيان الشيعه 1/629.
7- دلائل الامامه 80.
8- برخى از نويسندگان معاصر براساس همين شبهه اعتقاد يافته اند كه سال ولادت امام سجاد در 36 هجرى قمرى بوده است زيرا چنين سالى خاندان على عليه السلام در مدينه حضور داشته اند. ولى اين نظريه ، مخالف راى مشهور مى باشد. رك : زندگانى على بن الحسين عليه السلام سيد جعفر شهيدى 17.
9- دلائل الامامه 80 ؛ اعلام الورى 251 ؛ تاج المواليد ؛ كشف الغمه 2/297.
10- طبقات ابن سعد 5/157 ؛ النجوم الزاهره 1/229 ؛ بحار الانوار 45/329.
11- دلائل الامامه 80 ؛ مواليد الائمه 4 ؛ نور الابصار 139 ؛ اعيان الشيعه 1/679.
12- طبقات ابن سعد 5/157؛ تاريخ الائمه (مجموعه نفيسه ) 28.
13- حبيب السير 2/62.
14- سير اعلام النبلاء 4/386.
15- ارشاد 139؛ اعلام الورى 251؛ تذكره الخواص 298؛ نور الابصار 139.
16- مناقب 4/175؛ تذكره الخواص 291؛ فصول المهمه 201.
17- علل الشرائع 232؛ مناقب 4/175؛ حبيب السير 2/62.
18- كشف الغمه 2/72؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 10/79؛ ارشاد 138.
19- كشف الغمه 2/73 ./
20- همان مدرك .
21- مناقب 4/175؛ كشف الغمه 2/73.
22- مناقب 4/175.
23- حليه الاولياء 3/133؛ مناقب 4/175.
24- كشف الغمه 2/74؛ فصول المهمه 201.
25- تذكره الخواص 291؛ فصول المهمه 201؛ نورالابصار 139؛
26- القاب الرسول و عترته 207.
27- ارشاد 2/136؛ اعلام الورى 251.
28- معارف ابن قتيبه 214؛ تاريخ يعقوبى 2/246 و 264؛ تاريخ طبرى 4/347؛ كشف الغمه 2/260؛ و فيات الاعيان 2/429؛ سير اعلام النبلاء 4/321 و 387؛ اعيان الشيعه 1/629.
29- احتفظ بها و احسن اليها فستلدلك خير اهل الارض . اصول كافى 2/369؛ اثبات الوصيه 145؛ اعيان الشيعه 1/629.
30- بصائر الدرجات 335 ؛ شاه زنان ،
اعلام الوردى 250، تدكره الخواص 291، النجوم الزاهره 1/229.
31- معارف ابن قتيبه 214؛انساب الاشراف 3/102؛عيون اخبار الرضا 4/8.
32- طبقات ابن سعد 5/156؛تاريخ يعقوبى 2/303؛صفة الصفوه 2/52؛وفيات الاعيان 2/429.
33- اصول كافى 2/368؛سير اعلام النبلاء 386؛ حياة الحيوان 1/196.
34- مناقب ابن شهر آشوب 3/311 كشف الغمه حياة الحيوان 2/196.
35- همان مدرك
36- مناقب ابن شهر آشوب 3/311
37- مجمل التواريخ و القصص 456.
38- بصائر الدرجات 335؛ اثبات الوصية 145.
39- تاريخ يعقوبى 2/303.
40- تاريخ الائمه (مجموعه نفسيه ) 24.
41- تذكرة الخواص 921.
42- مناقب 3/311
43- همان مدرك .
44- عيون اخبار الرضا 2/128؛ بحارالانورا 46/11؛ اعيان الشيعه 1/629.
45- طبقات ابن سعد 5/211 ش معارف ابن قتيبه 214؛ و فيات الاعيان 2/431.
46- اثبات الوصية 140؛؛ رجال ابن داوود 371-372؛ و اعيان الشيعه 1/629.
47- قال رسول الله (ص ): ان الله من عباده خيرتان ، فخيرته من العرب قريش و من العجم فارس . كامل مبرد 300 ش اصول كافى كتاب الحجة مترجم ، 2/369؛ فيات الاعيان 2/429؛ اثبات الهداة /214.
48- اصول كافى 2/365 .
49- شاعر از رسم اجتماعى آن روز كه بر بازوى كودكان بازوبند مى بسته اند تا از چشم زخم در امان باشند، بهره جسته است تا نبوغ و نمونگى شخصيت مورد ستايش خود را بيان كن /
50- در اين شهر بانو دختر يزدگزد، آخرين پادشاه ساسانى در چه تاريخى از ايران به مدينه انتقال يافته است و به همسرى حسين بن على - عليه السلام - در آمده است . مورخان و محدثان راءى متحدى ندارند و در مجموع سه نظريه را ابراز كرده اند:
الف - از برخى منابع استفاده مى شود كه اسارت شهربانو واعزام وى به مدينه در زمان خلافت عمر
صورت گرفته است رك : اصول كافى 2/369 احقاق الحق 12/54.
ب - گروهى معتقدند كه انتقال شهربانو به مدينه دوران خلافت عثمان رخ داده است رك : تاريخ طبرى 3/248؛ عيون اخبار الرضا 2/128؛ المختصر فى اخبار البشر 1/561؛ بحارالنوار 46/10.
ج - و بعضى بر اين عقيده اند كه موضوع ياد شده در عصر خلافت امير المؤمنين على عليه السلام تحقق يافته است . رك : كامل مبرد 300؛ تاريخ طبرى 4/46؛ ارشاد، 2/138؛ اعلامم الوردى 251؛ كشف الغمه 2/275؛ وفيات الاعيان 2/430.
در اين ميان نشانه هايى وجود دارد كه نظريه نخست را به شدت تضعيف مى كند، از آن جمله اين كه :
1- يزدگزد پس از سقوط مدائن كشته نشده است بلكه پس از آن زمان سالها به حكومت ادامه داده است و ابتدا به حلوان و سپس به جانب قم ، كاشان ، اصفهان ، كرمان و مرو عقب نشينى كرده و درطول اين مسير خانواده و بستگانش را به همراه داشته است . با توجه به اين كه فتح ناحيه جنوبى و شرقى ايران در عهد خليفه دوم صورت نگرفته است ، اسارت فرزندان وى نيز در روزگار خلافت عمر نبوده در اواخر خلافت عثمان يا اوايل خلافت على - عليه السلام - اتفاق افتاده است .
2- خليفه دوم در سال 23 هجرى قمرى چشم از جهان بسته است در حالى كه ولادت امام سجاد به عنوان نخستين و آخرين فرزند شهربانو در سال 38-36 بوده است و بعيد مى نمايد كه در طول اين فاصله 15 ساله ، شهربانو به همسرى حسين بن على و فرزندى نياورده باشد. اين قرينه ها مى نمايند كه نظريه صحيح را بايد در احتمال دوم و يا سوم جستجو كرد.
51- اعلام الورى 259؛ مناقب 3/338 كشف الغمه 2/322.
52- برخى تاريخنگاران جز امام باقر - عليه السلام - فرزندان ديگرى چون محمد، حسن و حسين و اكبر و عبدالله را فرزندان ام عبدالله شمرده اند. رك : طبقات ابن سعد 5/156؛ انساب الاشراف 3/147؛ تاريخ يعقوبى 2/305،
53- ارشاد 5/154؛ فصول المهمه 206؛ تذكرة الائمه 124؛ نورالابصار 142.
54- اعلام الورى 297؛ كشف الغمه 2/286؛ اعيان الشيعه 1/630.
55- طبقات ابن سعد 5/156.
56- تاريخ آل محمد 127؛ تاريخ گزيده 203.
57- ارشاد 2/154.
58- اعلام الوردى 297؛ كشف اغمه 2/284؛ فصول المهمة 209؛ نور البصار 142
59- عمدة الطالب 138.
60- معارف ابن قتيبه 215-216 .
61- ارشاد 2/159؛ تهذيب 9/352؛ احقاق الحق 12/178.
62- تنقيح المقال 1/668؛ بحارالانوار 47/19.
63- اعلام زركلى 3/98-99.
64- معارف ابن قتيه 215؛ كشف الغمه 4/275؛ كامل ابن اثير 4/238؛ مطالب السئوول 79؛ تذكرة الخواص 341؛ سير اعلام النبلا 4/400 فصول المهمه 208؛ تذكرة الائمه 124؛ بحارالانوار 64/8-13؛ اسعاف الراغبين 220.
65- تاريخ يعقوبى 2/303؛ دلائل الامامة 80؛ تاريخ الائمة ؛ مروج الذهب 3/160؛ اصول كافى 2/372؛ ارشاد 2/139؛ اعلام الورى 251؛ كفاية الطالب 306؛ وفيات الاعيان 2/431؛ مصباح كفعمى 509.
66- تاريخ طبرى 5/362
67- احقاق الحق 12/10
68- سير اعلام النبلا 4/400؛ امام حسين و ايران 548.
69- تاريخ يعقوبى 2/303.
70- همان مدرك
71- اعلام الورى 251 مطالب السوول 79
72- كشف الغمه 2 / 297؛ اعيان الشيعه 1 / 629.
73- شعرانى در كتاب طبقات احتمال داده است كه مرقد امام سجاد عليه السلام در روستايى نزديك مصر قديم باشد ولى اين احتمال بى مورد است و چه بسا آنچه سبب پيدايش اين توهم اين شده ، مزارى باشد كه منسوب به زيدبن على بن الحسين است و بر اساس برخى نقلها سرزيد شهيد در آنجا مدفون است ، رك : اسعاف الراغبين221