شماهائي كه به مكّه نرفته ايد و در مراسم حجّ شركت نكرده ايد، بشارت باد شماها را به آن حاجياني كه بر ميگردند، با آنها - ديدار و - مصافحه كنيد تا در پاداش و ثواب حجّ آنها شريك باشيد.
22 - قال عليه السلام: الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضا، مِنْ أعْلي دَرَجاتِ الْيَقينِ.(22)
راضي بودن به سختترين مقدّرات الهي از عاليترين مراتب ايمان و يقين خواهد بود.
23 - قال عليه السلام: ما مِنْ جُرْعَةٍ أحَبُّ إلي اللّهِ مِنْ جُرْعَتَيْنِ: جُرْعَةُ غَيْظٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ، أوْ جُرْعَةُ مُصيبَةٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ.(23)
نزد خداوند متعال حالتي محبوبتر از يكي از اين دو حالت نيست:
حالت غضب و غيظي كه مؤمن با بردباري و حلم از آن بگذرد و ديگري حالت بلا و مصيبتي كه مؤمن آن را با شكيبائي و صبر بگذراند.
24 - قال عليه السلام: مَنْ رَمَي النّاسَ بِما فيهِمْ رَمَوْهُ بِما لَيْسَ فيِهِ.(24)
هركس مردم را عيب جوئي كند و عيوب آنان را بازگو نمايد و سرزنش كند، ديگران او را متهّم به آنچه در او نيست ميكنند.
25 - قال عليه السلام: مُجالَسَةُ الصَّالِحيِنَ داعِيَةٌ إلي الصَّلاحِ، وَ أدَبُ الْعُلَمأ زِيادَةٌ فِي الْعَقْلِ.(25)
هم نشيني با صالحان انسان را به سوي صلاح و خير ميكشاند، و معاشرت و هم صحبت شدن با علما، سبب افزايش عقل است.
26 - قال عليه السلام: إنَّ اللّهَ يُحِبُّ كُلَّ قَلْبٍ حَزينٍ، وَ يُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍشَكُورٍ.(26)
همانا خداوند دوست دارد هر قلب حزين و غمگيني را (كه در فكر نجات و سعادت خود باشد) و هر بنده شكرگزاري را دوست دارد.
27 - قال عليه السلام:إنَّ لِسانَ ابْنَ آدَمٍ يَشْرُفُ عَلي جَميعِ جَوارِحِهِ كُلَّ صَباحٍ فَيَقُولُ: كَيْفَ أصْبَحْتُمْ؟
فَيَقُولُونَ: بِخَيْرٍ إنْ تَرَكْتَنا، إ نَّما نُثابُ وَ نُعاقَبُ بِكَ.(27)
زبان آدمي بر تمام اعضا و جوارحش تسلط دارد هر روز صبحگاهان زبان انسان بر آنها ميگويد: چگونه شب را به روز رسانديد؟
جواب دهند: اگر تو ما را رها كني خوب و آسوده هستيم، چون كه ما به وسيله تو مورد ثواب و عقاب قرار ميگيريم.
28 - قال عليه السلام: ما تَعِبَ أوْلِياء اللّهُ فِي الدُّنْيا لِلدُّنْيا، بَلْ تَعِبُوا فِي الدُّنْيا لِلاَّْخِرَةِ.(28)
دوستان و اولياء خدا در فعاليّتهاي دنيوي خود را براي دنيا به زحمت نمياندازند و خود را خسته نميكنند بلكه براي آخرت زحمت ميكِشند.
29 - قال عليه السلام: لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما فِي طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْ بِسَفْكِ الْمُهَجِ وَ خَوْضِ اللُّجَجِ.(29)
چنانچه مردم منافع و فضايل تحصيل علوم را ميدانستند هر آينه آن را تحصيل ميكردند گرچه با ريخته شدن خونها و يا فرو رفتن زير آبها در گردابهاي خطرناك باشد.
30 - قال عليه السلام: لَوِ اجْتَمَعَ أهْلُ السّماء وَ الاْ رْضِ أنْ يَصِفُوا اللّهَ بِعَظَمَتِهِ لَمْ يَقْدِرُوا.(30)
چنانچه تمامي اهل آسمان و زمين گِرد هم آيند و بخواهند خداوند متعال را در جهت عظمت و جلال توصيف و تعريف كنند، قادر نخواهند بود.
31 - قال عليه السلام: ما مِنْ شَيْيءٍ أحبُّ إلي اللّهِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ، وَ ما شَيْيءٌ أحَبُّ إلي اللّهِ مِنْ أنْ يُسْألَ.(31)
بعد از معرفت به خداوند چيزي محبوبتر از عفت شكم و عورت نيست، و نيز محبوبترين كارها نزد خداوند درخواست نيازمنديها به درگاهش ميباشد.
32 - قال عليه السلام: يابْنَ آدَم إ نَّكَ مَيِّتٌ وَ مَبْعُوثٌ وَ مَوْقُوفٌ بَيْنَ يَدَي اللّهِ عَزَّ وَ جَلّ مَسْؤُولٌ، فَأعِدَّ لَهُ جَوابا.(32)
اي فرزند آدم (اي انسان، تو) خواهي مُرد و سپس محشور ميشوي و در پيشگاه خداوند جهت سوال و جواب احضار خواهي شد، پس جوابي (قانع كننده و صحيح در مقابل سؤالها) برايش مهيّا و آماده كن.
33 - قال عليه السلام: نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِي وَجْهِ أخِيهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّةِ وَ الْمَحَبَّةِ لَهُ عِبادَة.(33)
نظر كردن مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روي علاقه و محبّت عبادت است.
34 - قال عليه السلام: إيّاكَ وَ مُصاحَبَةُ الْفاسِقِ، فَإنّهُ بائِعُكَ بِأكْلَةٍ أوْ أقَلّ مِنْ ذلِكَ وَ إ يّاكَ وَ مُصاحَبَةُ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإنّي وَجَدْتُهُ مَلْعُونا في كِتابِ اللّهِ.(34)
بر حذر باش از دوستي و همراهي با فاسق چون كه او به يك لقمه نان و چه بسا كمتر از آن هم، تو را ميفروشد؛ و مواظب باش از دوستي و صحبت كردن با كسي كه قاطع رحم (كسي كه ارتباط خويشاوندي را بريده) ميباشد چون كه او را در كتاب خدا ملعون يافتم.
35 - قال عليه السلام: أشَدُّ ساعاتِ ابْنِ آدَم ثَلاثُ ساعاتٍ: السّاعَةُ الَّتي يُعايِنُ فيها مَلَكَ الْمَوْتِ، وَ السّاعَةُ الَّتي يَقُومُ فيها مِنْ قَبْرِهِ، وَ السَّاعَةُ الَّتي يَقِفُ فيها بَيْنَ يَدَيِ اللّه تَبارَكَ وَ تَعالي، فَإمّا الْجَنَّةُ وَ إمّا إلَي النّارِ.(35)
مشكلترين و سختترين لحظات و ساعات دورانها براي انسان، سه مرحله است:
1 - آن موقعي كه عزرائيل بر بالين انسان وارد ميشود و ميخواهد جان او را برگيرد.
2 - آن هنگامي كه از درون قبر زنده ميشود و در صحراي محشر به پامي خيزد.
3 - آن زماني كه در پيشگاه خداوند متعال - جهت حساب و كتاب و بررسي اعمال - قرار ميگيرد و نميداند راهي
36 - قال عليه السلام:إ ذا قامَ قائِمُنا أذْهَبَ اللّهُ عَزَوَجَلّ عَنْ شيعَتِنا الْعاهَةَ، وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كُزُبُرِ الْحَديدِ، وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أرْبَعينَ رَجُلاً.(36)
هنگامي كه قائم ما ( حضرت حجّت، روحي له الفدأ و عجّ) قيام و خروج نمايد خداوند بلا و آفت را از شيعيان و پيروان ما بر ميدارد ودلهاي ايشان را همانند قطعه آهن محكم مينمايد، و نيرو و قوّت هر يك از ايشان به مقدار نيروي چهل نفر ديگران خواهد شد.
37 - قال عليه السلام: عَجَباً كُلّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناء وَ تَرَكَ دارَالْبقاء.(37)
بسيار عجيب است از كساني كه براي اين دنياي زودگذر و فاني كار ميكنند و خون دل ميخورند ولي آخرت را كه باقي و ابدي است رها و فراموش كرده اند.
38 - قال عليه السلام: رَأيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِي قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فِي أيْدِي النّاسِ.(38)
تمام خيرات و خوبيهاي دنيا و آخرت را در چشم پوشي و قطع طَمَع از زندگي و اموال ديگران ميبينم (يعني قناعت داشتن ).
39 - قال عليه السلام: مَنْ لَمْ يَكُنْ عَقْلُهُ أكْمَلَ ما فيهِ، كانَ هَلاكُهُ مِنْ أيْسَرِ ما فيهِ.(39)
كسي كه بينش و عقلش كاملترين چيزش نباشد هلاكتش آسانترين چيزش است.
40 - قال عليه السلام:إنَّ الْمَعْرِفَةَ، وَ كَمالَ دينِ الْمُسْلِمِ تَرْكُهُ الْكَلامَ فيما لايُغْنيهِ، وَ قِلَّةُ ريائِهِ، وَ حِلْمُهُ، وَ صَبْرُهُ، وَ حُسْنُ خُلْقِهِ.(40)
همانا معرفت و كمال دين مسلمان در گرو رها كردن سخنان و حرفهايي است كه به حالش سودي ندارد.
همچنين از رياء و خودنمايي دوري جستن و در برابر مشكلات زندگي بردبار و شكيبا بودن و نيز داراي اخلاق پسنديده و نيك سيرت بودن است.