(1) بار خدايا اي منتهاي درخواست حاجتها ( بندگان چون در انجام حاجتهاشان از غير تو نوميد شوند به تو پناه مي برند پس تو منتهاي حاجتهاي ايشاني ، يا آن كه بازگشت انجام خواسته ها به دست بندگانت بالاخره به توست ، زيرا جور شدن وسايل و اسباب كار بدست توست )
(2) و اي آن كه رسيدن به خواسته ها نزد اوست ( و رسيدن به خواسته ها از ديگري جز به اذن و توفيق و كمك او نيست )
(3) و اي آن كه نعمتهايش را به ازاء قيمتها نمي فروشد ( نعمت مخلوق و عطا به ديگري در برابر عوض است به خلاف نعمتهاي خداي تعالي كه تنها از روي تفضل و احسان است و برابر عوض و چيزي به جاي آن نيست )
(4) و اي آن كه بخششهايش را به منت گزاردن ( كه بفرمايد : آيا به تو چنين گذشت نكردم ؟ آيا به تو احسان و نيكي ننمودم ) تيره نمي سازد ( زيرا منت نهادن به اين معني صفتي است كه از پستي و كوچكي همت شخص هويدا مي شود ، چون احسان و نيكي خود را بزرگ مي پندارد و خداي تعالي منزه از آن است ، زيرا نعمتهاي او هر چند بزرگ باشد در برابر عظمت و بزرگي او كوچك است
(5) و اي آن كه به او بي نياز مي شوند و از او بي نياز نمي گردند ( زيرا همه به او نيازمندند )
(6) و اي آن كه به او رو آورند و از او روگردان نمي توانند شد ( زيرا آغاز و انجام هر چيز اوست و پيدايش هر چيز به ايجاد و اذن و فرمان او مي باشد )
(7) و اي آن كه گنجينه ها ( نعمتها و بخششها ) ي او را درخواستها نابود نمي گرداند ( زيرا نعمتهاي خداي تعالي حد ندارد )
(8) و اي آن كه اسباب و دست آويزها حكمت او ( آنچه صلاح دانسته و مقدر فرموده ) را تغيير نمي دهد ( اين فرمايش با آنچه در اخبار رسيده كه دعا و صدقه بلا را دور مي گرداند منافات ندارد ، زيرا حكمت در گرفتار شدن به بلا مشروط به دعا نكردن و صدقه ندادن است )
(9) و اي آن كه حاجتهاي نيازمندان از او قطع نمي شود ( چون موجود در هر چيز خود به او نيازمند است )
(10) و اي آن كه دعاي دعاكنندگان او را به رنج نمي افكند ( چون رنجه شدن از لوازم جسم است )
(11) خود را به بي نيازي از آفريدگانت ستوده اي و تو به بي نيازي از آنها شايسته اي
(12) و آنان را به احتياج و تنگدستي نسبت داده اي و ايشان هم احتياج به تو را سزاوارند ( اشاره به قول خداي تعالي " سوره 35 ، آيه 15 " : يا ايها الناس انتم الفقراء الي الله والله هو الغني الحميد يعني اي مردم شما نيازمندان به خداييد و " تنها " خداست كه او بي نياز و ستوده شده است
(13) پس ( از اين رو ) هر كه بستن رخنه نيازمندي خود را از درگاه تو بطلبد ، و برطرف كردن احتياج را از خويش به وسيله تو بخواهد حاجت خود را در جايگاهش خواسته ، و براي رسيدن به مطلب خويشتن از راهش درآمده است
(14) و هر كه براي حاجت خود به يكي از آفريدگانت روآورد يا جز تو را سبب برآمدن آن حاجت قرار دهد به نوميدي گراييده ، و سزاوار نيافتن احسان از تو گرديده است
(15) بار خدايا و من را به سوي تو حاجتي است كه طاقت و تواناييم به آن نمي رسد ، و چاره جوييها و زرنگيهايم در برابر آن به جايي نرسيده است ، و نفس من بردن آن حاجت را پيش كسي كه حاجتهايش را نزد تو مي آورد و درخواسته هايش از تو بي نياز نيست در نظرم جلوه داده است ( تا روا شدن را از او بخواهم ) و آنچه نفس جلوه داده لغزشي است از لغزشهاي خطاكاران ، و به سر درآمدني از به سر درآمدنها ( گناهي از گناهان ) گناهكاران است
(16) با آگاهانيدن تو من را از غفلت و فراموشي خويشتن آگاه شدم ، و با توفيق تو از لغزشم برخاستم ، و با راهنمايي تو از به سر درآمدنم ( در گناه ) برگرديدم
(17) و گفتم : منزه است پروردگار من ( شگفتا ) چگونه نيازمندي از نيازمندي درخواست مي نمايد ؟ و كجا فقير و درويشي ( در گرفتاريها ) به فقيري ( مانند خود ) رومي آورد ؟
(18) پس ( در اين حال ) اي خداي من از روي رغبت و دوستي قصد تو نمودم ( به درگاه تو روآوردم ) و با اعتماد به تو اميدم را به سوي تو آوردم
(19) و دانستم بسيار آنچه از تو بخواهم در برابر توانگري تو كم است ، و بزرگ آنچه از تو خواهش نمايم در برابر فراخي رحمت تو كوچك است ، و جود و بخشش تو از درخواست كسي تنگ نمي گردد ، و دست ( قدرت ) تو در بخششها از هر دستي برتر است
(20) بار خدايا پس بر محمد و آل او درود فرست ، و با كرم و جود خود با من به تفضل و احسان رفتار فرما، و با عدل و دادگريت با من به استحقاق و سزاوار بودن رفتار مكن كه ( مقتضاي عدل سزاوار نوميدي است ، و ) من اول روآورنده اي نيستم كه به تو روآورده و با اين كه سزاوار منع است و به او بخشش نموده اي ، و نه اول خواستاري كه از تو درخواست كرده و با اين كه سزاوار نوميدي است به او احسان كرده اي
(21) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و دعاي من را برآورنده و به آوازم نزديك و به زاريم مهربان و به صدايم شنوا باش
(22) و اميد من را از خود مبر و دعايم را از درگاهت برمگردان ، و من را در اين حاجت و حاجتهاي ديگرم به جز خود رو آور مكن
(23) و ببر آمدن مطلب و روا شدن حاجت و رسيدن به خواسته ام ، پيش از رفتن از اينجا با آسان نمودن دشواري و نيكي تقدير ( حكمت و مصلحت ) تو درباره من در همه امور ، من را ياري فرما
(24) و بر محمد و آل او درود فرست ، درود هميشگي كه رو به فزوني است و براي روزگار آن سر رسيد و مدتش پايان نباشد ، و آن را كمك من و براي برآمدن حاجتم وسيله قرار ده ، زيرا تو داراي رحمت فراخ و جود و بخشش بسياري ( حضرت صادق - عليه السلام - فرموده : هميشه دعا پنهان است تا آنگاه كه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود )
(25) و از جمله حاجت و خواسته من اي پروردگار چنين و چنان است فضل و بخشش تو من را ( از گرفتاريها ) آرام نموده ، و احسان تو من را ( به درگاهت ) راهنمايي كرده ، پس از تو درخواست مي نمايم به حق خودت و به حق محمد و آل او ، درودهاي تو بر ايشان باد ، من را نوميد برنگرداني ( حضرت صادق - عليه السلام - فرموده : چيزي كه بنده را به پروردگارش نزديكتر مي نمايد هرگاه او را بخواند آن است كه در سجده باشد ) .