پاداشى را كه نزد توست اميدوارم، آنچه را كه در درون دارم می دانى، بر حاجتم خبر دارى، نهانم را می شناسى، كار بازگشت به آخرت و خانه ابدی ام بر تو پوشيده نيست،
پاداشى را كه نزد توست اميدوارم، آنچه را كه در درون دارم می دانى، بر حاجتم خبر دارى، نهانم را می شناسى، كار بازگشت به آخرت و خانه ابدی ام بر تو پوشيده نيست،
اى آن كه در گاهواره أمن و امانش خوابانيد مرا و به جانب آنچه از نعمت ها و احسانش كه بی دريغ به من بخشيد بيدارم كرد و دست هاى حوادث و آفات را با دست لطف و قدرتش از من بازداشت.
مولايم اى مولاى من،تو مولايى و من بندهام،آيا رحم مىكند به بنده جز مولا؟مولايم اى مولاى من،تو مالكى و من مملوكم،آيا رحم مىكند به بنده جز مولا؟مولايم اى مولاى من،تو عزيزى و من خوار،آيا رحم مىكند به خوار جز عزيز؟
و از درخواست نمودن از مخلوقات بىنيازم نمايى، و از من كفايت كنى اندوه كسى را كه از اندوهش مىترسم،و دشوارى كسى را كه از دشوارى هراس دارم، و ناهموارى كسى را كه از ناهمواريش بيم دارم،
خدايا او را از من سرگرم كن به فقرى كه جبرانش نكنى،و به بلايى كه نپوشانىاش،و به نيازى كه سدّش نكنى،و به دردى كه عافيتش ندهى،و ذلّتى كه عزيزش ننمايى،و مسكنتى كه جبرانش نفرمايى.
و به پيشگاه خدا به وسيله شما درباره اين حاجتم خواستا شفاعتم،پس شما براى من شفاعت كنيد،كه براى شما نزد خدا مقام ستوده و منزلتى آبرومند و جايگاهى بلند و وسيله است،
به رحمتت اى مهربان ترين مهربانان، و درود خدا بر بهترين آفريده اش محمّد و اهل بيت او ، خداى من، دلم در پرده هاى ظلمت پوشيده شده و جانم دچار كاستى گشته و عقلم مغلوب هواى نفسم شده و هواى نفسم بر من چيره آمده،
از ابرهاى گران بارانى فراوان فرو ريختى و خورشيد و ماه را براى مردمان چراغى فروزان قرار دادى، بیآنكه در آنچه آغازگر پيدايشش بودى دچار خستگى و ناتوانى و چاره جويى شوی.