طاعت را تكليف ننمود جز به كنترل از ظرفيت و طاقت، منزّه است او چه آشكار است كرمش و چه والاتر است مقامش، منزّه است او چه، بزرگ است عطايش و چه بزرگ است احسانش
خدايا رحمت و رضوان و راحت و ريحان به آنان عطا كن، سلام بر تو اى مولايم اى ابا عبد اللّه، اى فرزند خاتم پيامبران، و اى فرزند سرور جانشينان، و از فرزند سرور بانوان جهانيان، سلام بر تو اى شهيد، اى فرزند شهيد.
پس چه بد مركبى است مركب خواسته های باطل كه نفسم بر آن سوار شده، واى بر اين نفس كه گمان هاى بى مورد و آرزوهاى نابجايش با همه زشتى در برابرش زيبا جلوه كرده و مرگ بر او كه سرور و مولايش جرات نموده!
خدايا اگر رحمت تو با توفيق نيكو از ابتدا شامل حال من نبود چه كسى رهنماى من به سويت در اين راه روشن میبود؟ و اگر مهلتت مرا تسليم آمال و آرزوهاى باطل كند آنگاه چه كسى لغزش هايم را از فروافتادن در هواى نفس جبران میكند؟
از تو درخواست مىكنم به حق محمّد خاتم پيامبران،و على امير مؤمنان و به حق فاطمه دختر پيامبرت،و به حق حسن و حسين،من در اينجايگاه به وسيله آنان به تو توجه مىكنم و به ايشان متوسّل مىشوم،و به آنان به درگاه شفاعت مىخواهم
خدايا، اى آن كه زبان صبح را به گويايى تابش و روشنايى اش برآورد، شب تار را با تيرگي هاى شديد به هم پيچيده اش به اطراف جهان فرستاد، و ساختمان سپهر گردون را در اندازه هاى زيبايش محكم نمود، و پرتو خورشيد را به روشنايی شعله ورش در همه جا برافروزد،
اى خدا، اى بسيار مهربان، اى بخشايشگر، اى پديد آورنده آسمانها و زمين، اى دارنده هيبت و شكوه اى مهربان ترين مهربانان، خدايا! به حق اين دعا...
و به نشانه هايت كه در زمين مصر، به بزرگوارى عزّت و غلبه ات واقع شد، با نشانه هاى تحسين برانگيز و حاكميت نيرومند و در سايه قدرت پرشكوت، به مقام كلمه تامّه، و كلماتى كه با آن بر اهل آسمانها و زمين و اهل دنيا و آخرت عطا و بخشش نمودى
اى خدا اى خدا اى بخشنده اى بخشنده اى مهربان اى مهربان ای پديد آورنده آسمانها و زمين اى صاحب جلال و بزرگوارى.
اى صاحب هر راز،اى نهايت هر شكايت اى بزرگوار چشمپوش،اى بزرگ اميد،اى آقاى من،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و با من آن كن كه تو شايسته آنى اى كريم.