فارسی
پنجشنبه 28 تير 1403 - الخميس 10 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

پرسشها و پاسخها، ص: 16

اگر خود ممكن الوجود و معلول باشد در حقيقت متعلّق و وابسته به خداوند بوده و ذاتاً استقلالی در فاعليّت ندارد.

از طرفی در بحث توحيد ذاتی ثابت شده كه دو واجب الوجود نمی توانند وجود داشته باشند و تعدّد و كثرت واجب امری محال و ممتنع است علاوه بر اين كه لازمه دو يا چند علّت و فاعل عرضی توارد دو يا چند علّت بر يك معلول واحد است و اين نيز امری محال است چون مستلزم آن است كه يك موجود واحد در عين حال دارای چند وجود باشد و مستلزم آن است كه يك شی در عين حالی كه يك شی است دو موجود باشد چون فرض اين است كه دو علّت تامّه (واجب الوجود) وجود دارد و هر كدام از اين دو علّت تامّه به آن شی ء واحدی كه می تواند لباس هستی بپوشد لازم است افاضه وجود و اعطای هستی نمايد و اگر يكی از آن دو در افاضه هستی و وجود كوتاهی نمايد با واجب الوجود بودن او منافات خواهد داشت، چرا كه لازمه واجب الوجود بودن واجب الفيض بودن نيز هست.

از طرف ديگر معلول چون از ناحيه خود هيچ گونه استقلالی ندارد و وابسته به علّت است با تحقّق علّت تامّه ضرورتاً موجود می شود و چون واجب الوجود علّت تامّه هر موجود معلولی بشمار می رود با وجود دو علّت تامّه (دو واجب الوجود) می بايست يك امر ممكن الوجود (معلول) از ناحيه هر دو علّت تامّه لباس هستی و وجود را بپذيرد يعنی يك شی در عين حالی كه يك شی است دو وجود پيدا كند و اين امری است محال، چرا كه معنای آن «دو» بودنِ «واحد» در عين واحد بودن آن است، كه امری است متناقض.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^