اولاً کسي نميپذيرد كه همسر، يا مادر و يا خواهرش مورد تهاجم قرار گيرد و او درخانه نشسته باشد و بگويد: «لا حول ولا قوه الا بالله». اگر چنين كند قطعاً مردم خواهند گفت: او ترسو است، اما هر گاه مهاجمان بخواهند ما را به معركهاي بكشند يا احساسات ما را تحريك كنند تا متشنّج شويم و واكنش نشان دهيم بدون اينكه به نتايج كارهايمان توجه كنيم، اگر به خواسته مهاجمان پاسخ مثبت دهيم و اهدافشان را محقق سازيم همه، ما را سرزنش خواهند كرد. اين گروه مهاجمه، همين را از علي(ع) ميخواستند،واگر علي(ع) به آنان پاسخ مثبت ميداد، فرصت شناخت از بين ميرفت و به آنان فرصت ميداد كه همه برگهاي برنده و همه امكانات تحريف و تغيير حقيقت را بدست گيرند. شجاعت حضرت علي(ع) در اينجا صبر بر اذيت و بي توجهي به تحريكاتي است كه بر ضد او راه انداختهاند. علي(ع) كسي است كه همه چيز را در راه حفظ دين قرباني ميكند، و اين مسؤليت و تكليف شرعي خود ميداند او كسي نبود كه در راه رسيدن به هيچ چيز از دينش كوتاه بيايد.
ثانیاً: يكي از خاورشناسان در بيان اين حقيقت مهم ميگويد اگر علي(ع) به مهاجمان پاسخ ميداد قطعاً حق و حقيقت تباه و نابود ميشد، و شايد امروز بسياري از ما نه شيعه بوديم و نه حق و صداقت او را ميشناختيم. درجریان آتش زدن خانه وحی و اذیت و آزار کردن فاطمه زهرا (س) و بشهادت رساندن مادر و فرزند هم حضرت علی ع همین تهدید را کرد و در شهادت حضرت زهرا (س) مساله کاملا شخصی بوده است و از طرفی حضرت علی (علیه السلام ) خبث باطن و ظلم و ستم آنها را با صبر اولیه اش برای مردم بر ملا کرد و در هنگامی که هجوم به بیت فاطمه (سلام الله علیها) آوردند جان امیر المومنین (ع) در خطر بود حضرت زهرا آمد به پشت درب که آنها از دختر پیامبر اکرم حیا کنند و دیگر متعرض نشوند و در عرب رسم بوده اگر زن به پشت درب می آمد دیگر متعرض نمی شدند حالا اگر آن زن دختر پیامبر باشد باید بیشتر احترام می کردند چون شنیده بودند که پیامبر فرمود ان الله یغضب لغضب فاطمه (س) ولی خبث و نفاق آنها ظاهر شد. حضرت علی (ع) امام معصوم است هرگز کاری بر خلاف دستور خدا و پیامبر انجام نمی دهد.همچنین درروایت است فاطمه زهرا سلام الله علیها به امیر مومنان علیه السلام امرکرد که پشت درنیاید واطاعت این امرواجب بوده است.بنابر اين مسئله اين نبوده كه حضرت علي(ع) شجاعت نداشته یا ترسیده باشد بلكه مسئله اين بوده كه مصالح و شرايط زماني آن موقع ايجاب كرده كه آن حضرت دست به شمشير نبرد و اين توصيهاي بوده كه شخص رسول خدا(ص) به آن حضرت كرده و در كتاب وحي الهي كه نزد حضرت امير موجود بوده نوشته شده و عليبن ابيطالب تسليم در مقابل اراده خدا و دستور پيامبر است و آنچه در تاريخ درباره بيعت ايشان با خلفا آمده است به فرموده خود ايشان تنها و تنها براي حفظ جامعه نوپاي اسلامي و گرفتار نشدن آن به گرداب فتنه ها و چنگال دسيسه ها بود.
ثالثاً: آن حضرت ميخواسته خبث باطني و نفرت ذاتي دشمنان خودش را بيشتر و بهتر به جهانيان و تاريخ بفهماند و نهايت ظلم و ستم و بي رحمي و نفاق آنها را به دست خودشان بر همگان برملا سازد.