فارسی
يكشنبه 11 آذر 1403 - الاحد 28 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

لایحۀ کاپیتولاسیون

لایحۀ کاپیتولاسیون  در زمان نخست وزیری علم ، به طور خیلی سری در مجلس مطرح شد . نیز در همین زمان آمریکا می خواست حدود 40-50 هزار نفر مستشاران خود را روانۀ ایران کند . آنها به تدریج می آمدند و بیشتر در مناطق خوش آب و هوای بالای شهر تهران ، مثل دروس و فرمانیه و کامرانیه با بهترین امکانات اسکان داده می شدند . این مستشاران در ارتش آقایی می کردند ،به طوری که افسران و حتی سران ارتش ما برای آنها نوکر دست به سینه  به حساب می آمدند . واقعا مسئلۀ ذلت باری بود که بر ما تحمیل کرده بودند و دین و مملکت ما و در کل ملت ما را خوار و ذلیل کرده بودند. در این مجموعه ، آمریکاییها فشار آوردند تا لایحه کاپیتولاسیون را به تصویب مجلس برسانند .
این موضوع و موضوع پیوستن ایران به پیمان « وین » ، به گوش امام رسید . ایشان ابتدا از مراجع خواستند نسبت به این مسئلۀ خفت بار حساسیت نشان دهند . سپس خود سخنرانی کوبنده ای ایراد کردند و دسیسۀ آنها را بر ملا ساختند و وطن فروشی و ذلت پذیری آنها را به سختی مورد توبیخ و نکوهش قرار دادند .
امام می خواستند با استفاده از این پیشامد ، دوباره آتش انقلاب را برافروزند و خشم و نفرت از طاغوتیان را در قلوب مردم شعله ور سازند تا بلکه شعلۀ انقلاب ، شاه و برنامه های استبدادی و استعماریش را در هم بپیچد . اما به دلایلی و نیز به دلیل عدم همراهی بعضی ها ، این کار میسر نشد و پیروزی انقلاب سالها به تأخیر افتاد .
البته مراجع قول دادند که اعلامیه بدهند و این کار را نیز کردند ، اما این اعلامیه ها خیلی نرم و ملایم بود . برعکس ، اعلامیۀ امام مانند همیشه بسیار کوبنده بود و در حقیقت ، سخنرانی آخرشان به حساب می آمد . چیزی که همه را شگفت زده کرد ، آن بود که اعلامیۀ حضرت امام خیلی سریع و برق آسا در تمام ایران پخش گردید. همه از روی دلسوزی و احساس مسئولیت این کار را می کردند و از جان خود نمی ترسیدند . سخنرانی امام دل همۀ دینداران و وطن دوستان را به درد آورده بود . همه نگران بودند که عاقبت ، بر سر دین و مملکت چه خواهد آمد .  من نیز از خود گذشته بودم و در پخش اعلامیه نهایت سعی ام را می کردم .
این هماهنگی و همدلی مردم با امام ، به دستگاه شوک وارد ساخت . آنها دریافتند که به واقع امام بر سراسر مملکت احاطۀ کامل دارد و امروز و فرداست که تاج و تخت را بر باد دهند ؛ از این روی چند روز بعد از آن سخنرانی ، نصف شب به منزل امام رفته ، ایشان را دستگیر و به ترکیه تبعید کردند ، دو – سه ماهی کسی خبر نداشت که امام کجاست ، بعدها به آیت الله سید احمد خوانساری اطلاع دادند که امام در بورسای ترکیه در تبعید است .
نماز ظهر و عصر را به جماعت در مسجد محله می خواندیم که مرحوم آقا شیخ جواد فومنی ، بین دو نماز بلند شدند و با سخنان کوتاهی در مدح و تجلیل از امام خمینی این خبر خوش را به مردم ابلاغ کردند . در آن اوضاع و احوال که جور و خفقان مردم را در تنگنا و سردرگمی قرار داده بود ، این مژده به مردم آرامش  نسبی داد. از آن پس سیل تلگراف ها به سفارت ترکیه و شخص امام روانه گشت و به زودی آقای سید فضل الله خوانساری ، داماد آیت الله سید احمد خوانساری ، به دیدار امام شتافت و پس از چندی خبر سلامتی ایشان را به ارمغان آورد .


منبع : منتشر شده توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

اذان ، قرار ملاقات ماست
توسل به حضرت حجت برای آمدن میهمان
شروع مبارزات سیاسی
معرفت والای آیت الله بروجردی
مسلمان شدن دو مسیحی
ادامۀ درس در حوزۀ علمیه قم
شیرینی بعد از تلخی
از هتل هایت دبی تا بارگاه امام رضا (ع)
ولادت
تبلیغ در لندن

بیشترین بازدید این مجموعه

توسل به حضرت حجت برای آمدن میهمان

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^