فارسی
پنجشنبه 24 آبان 1403 - الخميس 11 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

چگونه در نماز هايمان حضور قلب پيدا و آن را حفظ نمايم ؟

براي اينكه بتوانيم در نماز حضور قلب داشته باشيم و اين شاگرد را در سر كلاس نماز حاضر نگه داريم بايد قبل از هر چيز موانع حضور قلب را بر طرف كنيم از عوامل اصلي و مهمي كه مانع حضور قلب در نماز ميشود علاقه و وابستگي شديد به امور دنيا يي مانند مال و جاه و مقام و زن و فرزند است . علاقه شديد به اين امور سبب مي شود كه در حال نماز افكار انسان به سوي اينها معطوف شود و از توجه به خداوند منصرف گردد ، بنابراين نماز گزار بايد علاقه خود را به اين امور تعديل كند تا حضـور قلـب و تـوجه به خداوند برايـش سهـل و آمـاده شــود . خداوند در قرآن مي فرمايد :
زين للناس حب الشهوات من النساء والبنين و القنطير والمقنطره من الذهب والفضه والخيل المسومه والاخم و الحرث ذلك متع الحيوه الدنيا والله عنده حسن المأب
يعني مردم ( ظاهر بين دنيا پرست ) آرايش حب شهوات نفساني كه عبارت از ميل به زنها و فرزندان و هميانهاي زر و سيم و اسبهاي نشان دار نيكو و چار پايان و مزارع است جلو گري شده ليكن همه اينها متاع زندگي فاني دنيوي است و تزد خداست همان بازگشت نيكو ( كه بهشت لقاي الهي و بازگشت ابدي است ) . البته اسلام دين محبت و عاطفه و پيامبر اسلام پيامبر عطوفت و مهر است و در تاريخ اسلام داستانهاي زيادي درباره محبت پامبر اكرم ( ص ) آمد و ديد كه ايشان يكي از فرزندان خود را روي زانو نشانده اند و او را مي بوسند و مي بويند و به او محبت مي كنند و او به پيامبر گفت : من ده فرزنـد دارم و هنـوز در عمـرم هيچـكدامشان را يـك بار هم نبـوسيـده ام . مي گويند پيامبر چنان از صحبت آن مرد ناراحت شدند كه صورت مباركشان قرمز شد و فرمودند : من لا يرحم لا يرحم كسيكه نسبت به ديگري رحم نداشته باشد خدا هم به او رحم نخواهد كرد اما اسلام مي گويد اين محبتها و دوست داشتنها حد و حدودي دارد و انسان هر چقدر پدر و مادر و فرزند و 000 را دوست دارد و بنابراين دوستي علاقه ها بيشتر از دوستي با خداوند باشد و علاوه بر آن آنها را هم كه دوست دارد بخاطر خداوند دوست داشته باشد و ابراز محبت كند و به آنها كمك كند خداوند مي فرمايد :
ومن الناس من يتخذمن دون الله انداداً يحبونهم كحباالله والذين امنو اشدحبّا لله
يعني در برخي از مردم غير از خدا را همانند خدا گيرند و چنانچه خدا را بايد دوست به آنان دوستي ورزيد وليكن آنها كه اهل ايمان هستند كمال محبت و دوستي را فقط مخصوص خداوند مي گردانند چرا كه حب و دوستي خداوند نيز از همه مردم نسبت به انسان بيشتر است وافرادي كه متوجه اين امر شده اند از امور مادي زندگي رد راه رضاي خداوند مي گذرند .
واتي المال علي حبه ذوي القربي واليتامي والمساكين وابن السبيل والسائلين وفي الرقاب
از علائم نيكو كاران با ايمان اين است كه ثروت خود را در راه دوستي پروردگار به خويشان و يتيمان و فقيران و در ماندگان و در خواست كنندگان اتفاق مي كنند و بلكه بالا تر جان عزيز خويش را نيز فداي محبوب مي كنند .
از ديگر موانع حضور قلب در نماز هرزه گردي و فرار بودن طاير خيال است . در حديثي آمده است : همانا دل آدم از ديگ در حال جوشيدن بيشتر زير و بالا مي شود .
ولي آيا انسان جبراً و اضطراراً محكوم است كه همواره محكوم انديشه باشد و اين نيروي مر موز كه مانند گنجشكي همواره از شاخي به شاخي مي پرد حاكم مطلق وجود او باشد و يا اينكه محكوميت درباره قوة متخيله از خامي و ناپختگي است كاملان و اهل ولايت قادرند اين نيروي خود سر را مطيع خود گردانند ؟
شق دوم صحيح است يكي از وظايف بشر تسلط بر هوسبازي خيال است وگرنه اين قوه شيطان صفت مجالس براي تعالي و پيمودن صراط قرب نمي دهد وتمام نيروها و استعداد ها را در وجود انسان باطل و ضايع مي گرداند .
جان همه روزه لگد كوب از خيال وز زيان و سود و از خوف زوال
ني صفامي ماندش من كرد و فر ني به سوي آسمان راه سفر
ابن سينا در نمط نهم اشارات پس از تشريح عبادت عوامانه كه تنها براي مزد دست و ارزش زيادي ندارد به عبادتهاي مقرون به معرفت مي پردازد و مي گويد :
عبادت از نظر اهل معرفت ،ورزش همتها و قواي و هميه و خياليه است كه در اثر تكرار و عادت دادن به حضور در محضر حق همواره آنها را از توجه به مسائل مربوط به طبيعت و ماده به سوي تصورات ملكوتي بكشاند و در نتيجه اين قوا تسليم سر ضمير و فطرت خدا جويي انسان گردند و مطيع او شوند به حدي كه هر وقت اراده كند در پي جلوه حق بر آيد اين قوا در جهت خلاف فعاليت نكند و كشمكش دروني ميان دو ميل علوي و سفلي ايجاد نشود و سّر باطن بدون مزاحمت اينها از باطن كشف اشراق كند . اصولاً هدف از اقامه نماز زياد خداوند است « اقم الصلاهً لذكري » و كسانيكه در طول روز به ياد خدا وند هستند در نماز نيز به ياد خدا هستند اما كسانيكه در طي روز فكر الهي و عمل صالحي نداشته اند در نماز نيز به ياد خداوند نمي افتند .
خوشا آنانكه دائم در نمازندتمام عمر قائم بر نمازند
  براي پيمودن اين راه بهتر است تمريناتي انجام دهيد وبه تدريج به ميزان آنها بيفزائيد تا بتوانيد به افكارتان تمركز لازم را ببخشيد وبراي شروع ساعاتي را در شبانه روز به توجه وحضور قلب اختصاص دهيد ( مخصوصاً در ساعات سحر ) واز ورود افكار بيگانه در اين اوقات جداً خودداري كنيد.
نگرانيها ودل واپسيهاي شديد نيز مانع حضور قلب در نماز است بنابراين شخص قبل از اقدام به نماز بايد اين امور رابرطرف كند ،همچنين گرسنگي وتشنگي شديد از موانع حضور قلب است كه شخص پس از برطرف آن مي تواند با قلبي فارغ به خواندن نماز ونيايش با پروردگار بپردازد.
همراه با رفع موانع حضور قلب بايد تقويت عوامل مؤثر وتقويت كننده حضور قلب پرداخت .از عوامل مؤثر در اين امر تقويت ايمان است ، ايمان حالتي است قلبي و رواني كه در اثر دانستن يك مفهـــــــوم وگرايش حاصل ميشود. واگر انسان از وجود چيزي هرچند بصورت ظني- آگاه نباشد نمي تواند ايمان به آن پيدا كند ولي تنها آگاهي واطلاع كافي نيست زيرا ممكن است امر مورد آگاهي يا لوازم آن ،خلاف دلخواهش باشدوگرايش به ضد آن داشته باشد درحاليكه ايمان علاوه برآگاهي گرايش وتصميم به عمل كردن به لوازم آن است.
وبراي تقويت ايمان بزرگان گفته اند عمل صالح باعث تقويتورشد ايمان مي شود بنابراين اعمال صالحه اي كه از شخص صادر مي شود در عين اينكه از ايمانش مايه مي گيرد به نوبه خود باعث تقويت وثبات ايمان نيز مي شود وزمينه كارهاي نيك ديگري را فراهم مي كند . خداوند مي فرمايد : › اليه يصعد الكلم الطيب والعمل الصالح يرفعه » يعني : « سخن ( اعتقاد ) به سوي خداوند صعود مي كند وعمل صالـــح آن را رفعت مي بخشد » ومسلماً دل نوراني خداوند را بهتر درك كرده ودر آن دل ياد خدا بيشتر جلوه مي كند 
از ديگر عوامل تقويت كننده حضور قلب ياد مرگ است . اگر انسان به فكر مردن باشد وتوجه داشته باشد كه نه وقت مدن معلوم است نه شرايط آن ودر هر لحظه ودر هر شرايط امكان وقوع دارد حتي ممكن است همين نماز ،نماز آخرش باشد در اين صورت نمازش را با غفلت نمي خواند.
نماز گزار با برطرف كردن موانع قلب وپرورش عوامل مؤثر در تقويت آن در جاي خلوت ومناسبي آماده نماز مي شود ،قبل از شروع عظمت وقدرت بي پايان خدا وضعف خود را به ياد مي آورد كه در برابر پروردگار جهان ومالك الملوك به پا ايستاده وبا او سخن مي گويد ودر برابر قدرت عظيمي ايستاده كه بر همه چيز حتي افكار خفيه او آگاه است وآنگاه با توجه وحضور قلب مشغول گفتن اذان واقامه شود بعد از آن دعا را بخواند : « اللهم الَيك تَوَجَّهتُ ومَرضاتُكَ طَلَبتُ وثوابُكَ ابتغَيتُ ولا تزغ قَلبي بَعدَ اِذ هَدَيتَني وَهَب لي مِن لدُنكَ رحمهً انَّك أَنتَ الوهاب »

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

آیا جهان و تاریخ قابل تکرار است؟
آیا حضرت محمد(ص) در نماز بر خودش هم صلوات ...
تفاوت رسول با نبی چیست؟
ملائکه چگونه خلق شده اند؟
چرا از لذت های دنیوی بهترین استفاده را نکنیم ؟
منظور از تدبر در سیره اهل بیت بیشتر پرداختن به ...
صفات متقین چیست؟
چگونه جهان از عدم به وجود آمده است ؟
آيا خداوند اوّل عاشق انسان بود يا انسان عاشق ...
چه اعمالي در تقويت اراده، جهت تشويق و انجام كار ...

بیشترین بازدید این مجموعه

خشم خدا به چه معنا می باشد؟
فرق حيوان با انسان در چیست؟
چگونه بفهميم كه خداوند ما را دوست دارد و از ...
سرانجام كسي كه نماز نخواند چه مي شود و مجازات او ...
رضايت و خشنودي خدا در چیست و چگونه خداوند از ...
نفس با روح چه فرقي دارد؟
قاتل حضرت زهرا کیست؟
راه ترک خودارضایی ( استمنا ) چیست؟
چرا سگ نجس است و نمی‌توان آن را درخانه نگه داشت؟
معنای سبحان اللّه و ریشه این کلمه را بیان کنید؟

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^