جاهلان و قاصران در نماز يعني مسلماناني که احکام و مسائل نماز را نمي دانند و به فکر يادگيري آنها نيستند .
1. تمام فقها فتوا داده اند که فراگرفتن حکم هر کاري که انسان انجام مي دهد ، چه از عبادات باشد يا از معاملات و يا از کارهاي عادي زندگي ، بر انسان واجب است.(1)
2. محقق بزرگ آيه الله نائيني قدس سره نقل کرده اند که شيخ انصاري قدس سره در رساله ي عمليه ي خود حکم فرموده بودند به فاسق بودن کسي که تعلم مسائل مورد ابتلاء را ترک کند و درصدد يادگرفتن آنها نباشد. (2)
3. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد: اف لکل مسلم لا يجعل في کل جمعه يوما يتفقه فيه أمر دينه ، و يسال عن دينه؛ (3)
اف بر مسلماني که از ايام هفته [ حداقل ] يک روزش را براي آشنا شدن با دينش قرار ندهد .
4. به خاطر آشنا نبودن با احکام اگر جاهل مقصر (4) باشد در بيشتر موارد عملش باطل است و اگر جاهل قاصر باشد در بعضي از موارد سبب بطلان عمل مي گردد که در زير اقسام و احکام آن بيان مي گردد .
اعمال جاهل به احکام (5)
1. جاهل مقصر که شامل :
الف : ملتفت
اول: عمل بر خلاف واقع انجام شده است : باطل است مگر در دو مورد که به فتواي بيشتر فقها صحيح است :
1. در جهر و اخفات ( بلند و آهسته خواندن ) نماز، که اگر حکم آن را نمي دانسته ، صحيح است ، به شرط آن که توانسته باشد قصد قربت کند.
2. در ندانستن حکم شکسته خواندن نماز و باطل بودن روزه در سفر ، که اگر حکم را نمي دانسته صحيح است ، و اگر حکم را مي دانسته و فراموش کرده و يا جهلش به موضوع بوده نه به حکم ، باطل مي باشد.
دوم : عمل مطابق واقع انجام شده است :
الف : عمل عبادت نبوده است : صحيح است .
ب : عمل عبادت بوده است: قصد قربت نکرده است که عمل باطل است . قصد قربت از او صادر شده است : بعضي از فقها مطلقا باطل مي دانند اگر چه مطابق با واقع عمل بوده باشد و بعضي قائل به تفصيل شده اند و بعضي فرموده اند: اگر عمل را به اميد درک واقع به جا آورده باشد و مطابق با واقع يا فتواي مجتهدي که او وظيفه ي تقليد داشته انجام داده باشد صحيح است .
ب : غافل
با دو شرط صحيح است: 1. مطابق واقع يا فتواي مجتهد انجام داده باشد 2. در اعمال عبادي [که قصد قربت شرط صحت آن است] بخاطر غفلت توانسته باشد قصد قربت نمايد.
2. جاهل قاصر : حکمش مانند جاهل مقصر غافل است .
5. عن مسعده بن زياد قال: سمعت جعفر بن محمد عليهماالسلام و قد سئل عن قوله تعالي « فلله الحجه البالغه » فقال : « ان الله تعالي يقول للعبد يوم القيمه : عبدي کنت عالما ؟ فان قال: نعم ، قال له: أفلا عملت بما علمت؟ و ان قال : کنت جاهلا ، قال : أفلا تعلمت حق تعمل ؟ فيخصمه ، فتلک الحجه البالغه». (6)
شخصي به نام مسعده مي گويد: خدمت حضرت صادق عليه السلام بودم که شخصي از آيه ي شريفه ي « فلله الحجه البالغه » ( براي خداوند حجت رسا و روشن است ) سؤال کرد، حضرت در پاسخ او فرمودند: « خداوند متعال در قيامت از هر بنده يک سؤال بيش نکرده و مي فرمايد: بنده ي من آيا مي دانستي از تو چه مي خواستم؟ اگر پاسخ دهد آري . خطاب مي رسد پس چرا به آنچه مي دانستي عمل نکردي ؟ و چنانچه بگويد نمي دانستم خداوند مي فرمايد: چرا ياد نگرفتي تا بدان عمل نمايي ؟ و اين همان حجت رسا و روشن خداوند است.»
6. امام باقر عليه السلام مي فرمايد: بينا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم جالس في المسجد اذ دخل رجل فقام يصلي فلم يتم رکوعه و لا سجوده ، فقال صلي الله عليه و آله و سلم : « نقر کنقر الغراب، لئن مات هذا و هکذا صلاته ليموتن علي غير ديني» ؛ (7)
هنگامي که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در مسجد نشسته بودند ، مردي وارد شدو به نماز ايستاد ، ليکن رکوع و سجودش را صحيح انجام نداد . پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: « مانند کلاغ منقار به زمين زد، اگر اين شخص بميرد و نمازش به همين گونه باشد ، بر غير دين من از دنيا رفته است ».
7. حضرت صادق عليه السلام مي فرمايد: أبصر علي بن أبي طالب عليه السلام رجلا ينقر صلاته ، فقال: منذکم صليت بهذه الصلاه ؟ فقال: له الرجل: منذ کذا و کذا، فقال: مثلک عند الله مثل الغراب اذا نقر، لومت مت علي غير مله أبي القاسم محمد ، ثم قال علي عليه السلام : ان اسرق الناس من سرق من صلاته .(8)
حضرت علي بن ابي طالب عليه السلام مردي را مشاهده کردند که رکوع و سجود نمازش را صحيح انجام نمي داد ( و به سرعت بدون رعايت واجبات آنها خم و راست مي شد) حضرت فرمودند: چه مدت است که اين گونه نماز مي خواني؟ عرض کرد فلان مدت . حضرت فرمودند: مثل تو در نزد خداوند مثل کلاغي است که به منقار به زمين مي کوبد ، اگر باچنين وضعي بميري به دين پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم از دنيا نرفته اي . سپس حضرت علي عليه السلام فرمودند: به تحقيق دزدترين دزدها کسي است که از نمازش بدزدد.
8. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد: الصلاه کيل أو ميزان. فمن أوفي وفي له . و من نقص فقد علمتم ما أنزل الله عزوجل في المطففين؛ (9)
نماز پيمانه يا ترازو است - هر کس تمام بياورد - تمامش مي دهند و هر کس کم گذارد ، مي دانيد که خداوند درباره ي کم فروشان چه نازل کرده است .
9. حضرت صادق عليه السلام مي فرمايد: اذا قام العبد في الصلاه فخفف صلاته قال الله تبارک و تعالي لملائکته: أما ترون الي عبدي کأنه يري أن قضاء حوائجه بيد غيري ؟! أما يعلم أن قضاء حوائجه بيدي!؛ (10)
هرگاه بنده به نماز مي ايستد؛ ولي از نمازش کم مي گذارد خداوند متعال به ملائکه مي فرمايد: بنده ام را مي بينيد گويا فکر مي کند که کارهايش به دست غير من درست مي شود آيا نمي داند که کارهايش به دست من است .
10. حضرت صادق عليه السلام مي فرمايد: ان الرجل ليعبد الله أربعين سنه و ما يطيعه في الوضوء . (11)
به تحقيق شخص ، چهل سال خداوند را عبادت مي کند ولي يک وضوي خدايي نگرفته است .
پي نوشت ها:
1. العروه الوثقي ، ج 1 ، في التقليد ، مسأله 29 .
2. اجود التقريرات باب مقدمه ي واجب ، ص 158 .
3. بحارالانوار ، ج 1 ، ص 167 .
4. سؤال : ملاک جاهل مقصر بودن چيست و فرق آن با جاهل قاصر که معذور است ، چه مي باشد؟
ج: ملاک ، التفات داشتن و احتمال بطلان و شک در صحت و عدم صحت عمل است به اين معنا که اگر کسي احتمال بطلان عمل خاص را بدهد و در صحت آن شک داشته باشد و در عين حال سؤال نکند ، جاهل مقصر محسوب مي شود و معذور نيست اما اگر التفات و توجه به جهل خود نداشته باشد و احتمال بطلان ندهد و عمل را صحيح بداند ، جاهل قاصر محسوب مي شود و معذور است .
« جامع المسائل ، ج 2 ، ص 67 ، سؤال 33 و اجوبه الاستفتاآت ، ج 1 ، ص 19 ، سؤال 49 »
5. العروه الوثقي ، ج 1، في التقليد مسئله 16 و في احکام القراءه ، مسئله 22 و في احکام المسافر ، مسئله 3 و 4 و 5 ؛ مدارک العروه ، ج 1 ، ص 121 و اجوبه الاستفتاآت ، ج 1 ، ص 7 ، سؤال 6 .
6. تفسير الميزان ، ج 7، ص 393.
7. الفروع من الکافي ، ج 3 ، ص 268 .
8. وسائل الشيعه ، ج 3 ، ص 24 .
9. محمدي ري شهري ، الصلاه في الکتاب و السنه ، ص 34 .
10. الفروع من الکافي ، ج 3 ، ص 269 .
11. بحارالانوار ، ج 77 ، ص 264 .
منبع : پایگاه راسخون