فارسی
سه شنبه 15 آبان 1403 - الثلاثاء 2 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

تظاهرات روز تاسوعا و عاشورا

حضرت امام دستور تظاهرات در روز تاسوعا را صادر کردند . از قضا این روز با روز جهانی حقوق بشر مصادف شده بود و همه به طور نسبی اطمینان داشتند که در آن روز به مردم حمله نمی شود . آقای طالقانی که تازه از زندان آزاد شده بود . اعلامیۀ مستقلی انتشار داد. روحانیت مبارز نیز اعلامیۀ بسیار تندی منتشر کرد . برای برگزاری هر چه باشکوه تر تظاهرات ، برنامه ریزی و هماهنگی شد . ابتدا گروهی برای کمک رسانی مجروحان احتمالی در نظر گرفته شدند . شعارها و شعاردهندگان مشخص و پلاکاردهای بسیاری نوشته شد . در این میان شعار « استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی »، شعار جا افتاده و مورد پسند همگان بود . ماشین ، بلندگو و امکانات دیگر بطور رایگان از سوی مردم در اختیارمان بود . من یکی از شعاردهندگان بودم . از ابتدای مسیر ، که از منطقه خودمان شروع شد ، به بالای مینی بوس رفته ، شعارها را پشت بلندگو اعلام می کردم . تظاهرات ، همگانی و هرجایی شده بود و به هم پیوست می خورد .
روز بعد ، یعنی عاشورا ، نیز راهپیمایی انجام شد که به مراتب سنگین تر از روز قبل بود . در آن روز دو سرباز جان برکف به پادگان لویزان حمله کردند و شوک سنگینی بر نظام وارد ساختند . نیز همان روز گروهی از افراد نیروی هوایی با لباس فرم در تظاهرات شرکت کردند . من بالای مینی بوس و در حال شعار دادن بودم که این صحنه را مشاهده کردم . این حرکت برای مردم خیلی دلگرم کننده و امید بخش بود .
در ادامۀ تظاهرات به ساختمان نیمه کارۀ پنج طبقه ای رسیدیم . آنجا پر از نظامیان تفنگ به دست بود که به سوی ما نشانه رفته بودند ، اما ذره ای خوف و هراس به هیچ دلی راه نداشت و همه چیز نوید سرنگونی زود هنگام شاه را می داد. به علاوه روز عاشورای حسینی و اوج احساسات مردمی بود و جملۀ زیبای حضرت امام : « محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر است » ، به زیبایی در باور مردم جا خوش کرده بود .
بعد از 16 شهریور و پس از نماز عید فطر ، که راهپیمایی گسترده ای از تپه های قیطریه انجام شده بود ، تظاهرات تاسوعا  عاشورا بزرگترین و مهم ترین تظاهرات بود . اکثر مردم در تظاهرات بودند و در تمام سطح خیابانها انبوه جمعیت موج می زد . زنان و مردان ، پیران و جوانان حتی مادرانی با بچه های شیرخواره و نیز معلولین و بیمارانی با ویلچر ، همه آمده بودند .
قدرت رهبری و نفوذ کلام الهی حضرت امام ، که در عمق جان و روح مردم نفوذ کرده بود ، چنین نمایش عظیمی را از قدرت مردمی  به منصه ظهور گذاشته بود . من خودم گاهی که از شعار دادن خسته می شدم ، وسیله ای گیر می آوردم  و از لابه لای جمعیت به طرف بالا و پایین خیابانها حرکت می کردم تا ببینم ابتدا و انتهای جمعیت تظاهرات کننده کجاست ، اما اصلا معلوم نمی شد . همه جا آدم بود . مشاهدۀ اقشار مختلف مردم که تا این اندازه همدل و همصدا شده اند ، بسیار لذت بخش و مسرت آفرین بود .
در مسیر راهپیمایی ، در منازل به روی مردم باز بود . یک نفر از اهل خانه ، مرد یا زن ، با حجاب یا بی حجاب ، ایستاده و به مردم آب ، شربت و غذای نذری می داد. هئیت ها نیز ناهار نذری خود را در بین جمعیت تظاهرات کننده تقسیم می کردند .
آن اتحاد ، یگانگی ، احساس برادری و خواهری در بین مردم ، سرمایۀ اولیه انقلاب و عامل مهم پیروزی بود . خواستۀ خداوند که در قرآن کریم می فرمایند : «......... وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ»، به بهترین نحو به مرحلۀ عمل درآمده و ملت ایران یکپارچه و یک صدا شده بودند ، قابل توجه است که اگر چنین حالتی را به طور زنده  و مستمر حفظ کنیم ، در هر زمان ، مشکلات و موانع اجتماعی را به هر وسعت و هر بلندایی ، از پیش رو برخواهیم داشت .
ویژگی دیگر راهپیمایی تاسوعا و عاشورا ، که برای همه شگفت آور شده بود ، نظم و انضباط آن بود . عده ای برگزاری چنین راهپیمایی  و به حرکت درآوردن چند میلیون نفر به بعضی گروه ها نسبت می دادند . ولی باید گفت که نظم و انضباط در وجود خود مردم بود و مأموران انتظامی نیز از تودۀ مردمی جوشیده بودند . بچه های مسجد هر محله ای با بازوبندهای « انتظامات »، اجتماع مردمی محله را به خوبی هدایت کرده ، به دریای جمعیت پیوند می دادند .
شاهراه اصلی تظاهرات ، میدان امام حسین (ع) تا میدان آزادی بود . بلندگوهای سیار و سیم کشی های مرتب ، صدای جلودار را به آخرین نفر می رساند . پلاکاردهای فراوان با شعارهای پرهیجان در سیل جمعیت موج می زد و قدمهای استوار مردم ، ساختمان ها را به لرزه درمی آورد . البته هواداران حزب توده و سازمان مجاهدین با آرم سازمان ، در تظاهرات شرکت داشتند ؛ ولی آنها در اندازه ای نبودند که بخواهند آن تظاهرات را راه بیندازند یا نظم و آرایش آن را بر عهده گیرند و در دریای جمعیت گم بودند .
نظم در امور ، از اصول دین ماست . حضرت علی (ع) چند دقیقه قبل از شهادت در وصایای خود ، در کنار تقوا به نظم در امور سفارش کردند . به علاوه اعتلای فرهنگ و شکوه تمدن ار برکت دین و آیین ماست . گوستاولویون می گوید : « این تمدن که امروز در عالم می درخشد ، از برکت سفرۀ هزار سالۀ دانشمندان اسلامی است . »
مردم یک دل و یک صدا و به صورت یدی واحد ، گوش به فرمان امام و آمادۀ هر گونه جانفشانی بودند . اگر اعلامیه ای صادر می شد ، اولا برق آسا در تمام سطح شهر توزیع می گردید و همه با حرص و ولع آن را می خواندند ؛ ثانیا از دل و جان بدان عمل می کردند ؛ اگر اعلام می شد فردا راهپیمایی است ، کسی در خانه نمی ماند ، حتی سالمندان نیز با عصا می آمدند . اگر اعلام می شد فردا عزای عمومی است ، هیچ کس مغازه اش را باز نمی کرد . اگر اعلام می شد کمک مالی لازم است ، کیسه کیسه پول در مساجد جمع می شد .


منبع : منتشر شده توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

آرامش و برکت منبر
تظاهرات روز تاسوعا و عاشورا
حکایتی جالب
شیعه شدن استاد دانشگاه اهل کانادا توسط استاد ...
انجمن حجتیۀ همدان
عتاب پیامبر اکرم (ص)
دیدار با آیت الله میلانی
جلسات معنوی برای اختلاف زدایی سیاسی
حاج اسماعیل رضایی
گردانهای شهادت

بیشترین بازدید این مجموعه

تظاهرات روز تاسوعا و عاشورا
توسل به حضرت حجت برای آمدن میهمان
آرامش و برکت منبر

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^