لطفا منتظر باشید

داروى امراض نفسانى

  • تاریخ انتشار:   14 ارديبهشت 1389
  • تعداد بازدید:   522

نفس چون منبع غرائز و اميال و شهوات است و از هر طرف با دنياى مادى و عوامل لذت ظاهرى در ارتباط است ، دچار حالات و مراحلى است كه اسلام از آن حالات و مراحل تعبير ، به امراض معنوى نموده است .

نفسى كه دچار امراض اخلاقى است ، به هيچ عنوان نمى‏تواند براى خدا يك‏موجود خالص و صاف و پاكى باشد و نمى‏تواند راه به خشوع و خضوع داشته باشد و در نتيجه از مقام قرب و لقاء حق دور و محروم است .

عبادت حق و اطاعت از دستورهاى مولا و كناره‏گيرى از محرّمات بهترين وسيله شستشوى باطن است و انسان در اين راه هرچه بيش‏تر كوشش كند و هرچه بيش‏تر پيشرفت نمايد ، توفيق بيش‏ترى نصيب او گشته و نور بيش‏ترى كسب مى‏كند ، تا به جايى مى‏رسد كه در صف اولياى عاشقان قرار گرفته و با چشم دل به ديدار حقايق نايل خواهد گشت .

براى يافتن كيفيّت حالات نفس كه آيا نفس سالمى است يا نفس مريض به قرآن مجيد و روايات و كلمات عاشقان حق پناه ببريد و وضع نفس را با اين منابع الهى تطبيق كنيد كه قرآن و روايات به طور كامل اوضاع نفس را در اختيار شما قرار مى‏دهند و شما را با حالات مثبت و منفى نفس آشنا مى‏سازند وقتى در مقام تطبيق روشن شد كه نفس شما را امراضى گوناگونى است ، از قرآن و روايات دستور گرفته و تا فرصت داريد به علاج بيمارى‏هاى نفس اقدام كنيد تا پس از مدّتى كوتاه سلامت و اخلاص را دريافته و به مقام عبوديّت واقعى و قرب جناب دوست نايل گرديد . [ وَأَصْلُ ذلِكَ أَنْ يَرُدَّ الْعُمْرَ إِلى يَوْمٍ واحِدٍ ]

ريشه و اصلى كه باعث به دست آوردن خشوع وخضوع و سلامت نفس و اخلاص مى‏شود ، برگرداندن عمر به يك روز است و به عبارت ديگر انسان نبايد به كميّت عمر بنگرد كه عمر هرچه كميّت داشته باشد باز چيزى نيست عمر حقيقتى است پرقيمت ، ولى زودگذر ، كودكى و جوانى و پيرى خيال مى‏كنى لحظه‏اى بيش نيست و چه حيف است كه اين يك لحظه بيهوده بگذرد يا خرج اين و آن شود ، يا با امور مادّى محض معامله گردد ، اگر انسان عمر را يك روز يا يك لحظه ببيند ، حاضر نيست اين يك لحظه را با غير خدا معامله كند ، هرچند در آن معامله همه عالم را به انسان بدهند . [ قالَ رَسُولُ اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : الدُّنْيا ساعَةٌ فَاجْعَلْها عِبادَةً ]

رسول عزيز اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چه زيبا فرموده‏اند : حيات دنيايى تو ساعتى بيش نيست ، اين يك ساعت را در عبادت و بندگى تمام كن . فيض كاشانى آن مست جام الست چنين سروده :

 *

بكوش اى جان خدا را بنده باشى

جهان ظلمت ، فنا آب حيات است

 به جدّ و جهد مى‏جو تا بيابى

نتابد بر دلت نور هدايت

 تو را رسم خداوندى نزيبد

 نشايد بندگى با خودپرستى

به آب معرفت گر پرورى جان

بميرد هر دلى تو زنده باشى

    *

 بر اين در هم چو خاك افكنده باشى

 بنوش اين آب تا پاينده باشى

 اگر جوينده‏اى يابنده باشى

تو تا از كبر و كين آكنده باشى

به زيب بندگى زيبنده باشى

 زخود تا نگذرى كى بنده باشى

بميرد هر دلى تو زنده باشى

[ وَبابُ ذلِكَ كُلِّهِ مُلازَمَةُ الْخَلْوَةِ بِمُداوَمَةِ الْفِكْرَةِ ]

منبع :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه