فارسی
دوشنبه 03 دى 1403 - الاثنين 20 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

کربلا؛ واقعه‌ای همیشه زنده

مکه در آن روزگاران مرکز ثقل قلمروی اسلام بود و به همین دلیل تمام تحولات آن به دقت توسط مسلمانان دنبال می‌شد. مردم کوفه نیز از حرکت امام و ورود ایشان به مکه آگاه بودند. نامه‌های بسیاری را برای آن حضرت نوشتند و آن حضرت را به کوفه دعوت کردند.
کربلا؛ واقعه‌ای همیشه زنده

واقعه جانگداز عاشورا و شهادت حسین بن علی(ع) به‌همراه ‪ ۷۲‬تن از یاران بافاویش نه تنها نزد شیعیان بلکه در نظر بسیاری از آزادمردان جهان، در عین تلخی، حاوی نکات مهمی است که هر یک از این نکات، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اسلام به شمار می‌رود.
این واقعه چنان تاثیر بسزایی در تاریخ اسلام از خود برجای گذاشت که دشمنان سعی زیادی برای نابود کردن و یا به انحراف کشاندن آن داشته و دارند.
شناخت صحیح آنچه که در روز جمعه دهم محرم سال ‪ ۶۱‬هجری قمری (‪ ۱۶‬مهر ‪ ۵۹‬هجری شمسی و پنجم اکتبر ‪ ۶۸۰‬میلادی) اتفاق افتاد، نه تنها کمک بزرگی به اصلاح برخی رفتارهای غلط به خصوص هنگام عزاداری در ایام محرم خواهد کرد بلکه مانع هرگونه سوء‌استفاده دشمنان نیز خواهد شد.
در مقوله حاضر و ادامه آن که در روزهای بعد منتشر خواهد شد، سعی شده است به اختصار و صرفا با بیان تاریخی به شرح این واقعه مهم در تاریخ اسلام پرداخته شود. 

حرکت امام حسین (ع) از مدینه به مکه

در شب ‪ ۲۸‬رجب سال ‪ ۶۰‬هجری قمری (یازدهم اردیبهشت سال ‪ ۵۹‬شمسی ، ‪۲۸‬ آوریل ‪ ۶۸۰‬میلادی) امام‌حسین (ع)  تصمیم گرفت به همراه خاندان و تعداد زیادی از یاران و پیروانش مدینه را به مقصد مکه ترک نماید.
مقدمه این امر نیز به دلیل عدم بیعت امام با یزید بن معاویه بن ابو- سفیان ...بن عبد شمس و به سه دلیل عمده بود. اول اینکه این سفر مقدمه سفر حج به شمار می‌رفت، دوم‌اینکه مکه حریم امن الهی بود و احتمال آسیب رساندن به امام بسیار کم بود و سوم اینکه مکه مکان مناسبی برای تبلیغ و احیای دین اسلام (امام حسین(ع) بعدها حرکت خود را به سمت کربلا در راستای احیای دین جدش خواند) بود.
ایشان در شب خروج از مدینه در کنار قبر پیامبر (ص) آمده و عرض کرد:
"سلام بر توای رسول خدا(ص)، من حسین پسر فاطمه(س)، فرزند تو و فرزند دختر تو هستم و سبط توام که مرا در میان امتت جانشین خود کردی ، بر این مردم گواه باش ! مرا تنها گذاشتند و امر مرا تباه ساختند و به تو از دست این مردم شکایت می‌کنم تا به تو بپیوندم"  . (بحارالانوار، ج ‪ ، ۴۴‬ص‪۳۲۷‬) 

 ورود امام به مکه

روز سوم شعبان سال ‪ ۶۰‬قمری (‪ ۱۷‬اردیبهشت سال ‪ ۵۹‬شمسی و ‪ ۴‬مه سال ‪۶۸۰‬ میلادی) امام حسین (ع) با کاروان خود وارد مکه مکرمه شدند.
مکه در آن روزگاران مرکز ثقل قلمروی اسلام بود و به همین دلیل تمام تحولات آن به دقت توسط مسلمانان دنبال می‌شد.
مردم کوفه نیز از حرکت امام و ورود ایشان به مکه آگاه بودند. نامه‌های بسیاری را برای آن حضرت نوشتند و آن حضرت را به کوفه دعوت کردند.
امام با یاران و خاندان خود بیش از یک ماه در مکه ماندند و در آنجا علیه دستگاه حکومتی یزید سخنان زیادی را عنوان کردند.
جاسوسان هر روز گزارش مکه را به یزید می‌رساندند و از این قصد امام آگاه بودند، هرچند امام قبل‌از آغاز مناسک حج تصمیم به عزیمت کوفه داشتند، اما بنا به دلایلی این قصد را در مناسک حج آشکار ساختند.
پیش از سفربه کوفه بسیاری از نزدیکان وی از رفتن ایشان به کوفه ابراز نگرانی می‌کردند و به همین دلیل امام را از رفتن به کوفه برحذر می‌داشتند.
از جمله این افراد "محمد حنفیه" برادر ایشان بود که امام را از سفر به کوفه منع می‌کرد.
"سید بن طاووس (ره)" از امام صادق (ع) نقل می‌کند: در آن شبی که حسین (ع) می‌خواست صبح آن از مکه خارج شود، محمد حنفیه نزدش آمد و عرض کرد، ای برادر تو اهل کوفه را می‌شناسی که با پدرت و برادرت بی‌وفایی کردند و من می ترسم با تو همان طور رفتار کنند، اگر تصمیم بگیری در مکه بمانی تو در حرم خدا عزیزترین و محفوظترین افراد هستی."(لهوف سید طاووس، ص۵۵‬) امام فرمود: درباره آنچه گفتی فکر می‌کنم.
سحر گاه هشتم ذی الحجه بود که امام بعد از آنکه در صحرای عرفات بالای جبل الرحمه(تپه‌ای در نزدیکی صحرای عرفات) اهل بیت خود را دور خود جمع کرد و آنها را از تصمیم خود آگاه کرد، به سمت مسجد خیف ( مسجدی در همان ناحیه که امروزه به رغم نوسازی در بیشتر ایام سال به دلایل نامعلوم بسته است ) رفت و در آنجا خطبه‌ای معروف را علیه یزید خواند.
خبر به محمد خنفیه رسید و او خود را به امام رساند و مهار شتر امام را گرفت و گفت : " یابن رسول الله ! مگر شما وعده ندادید که درباره آنچه من گفتم، فکر کنید؟" و امام فرمود:آری، ولی بعد از آنکه تو رفتی رسول خدا نزد من آمد و فرمود; "برو که خدا خواسته تا تو را کشته ببیند." محمد حنفیه عرض کرد: حال تو با این وضع بیرون می‌روی ، همراه بردن این زنان و کودکان چه معنایی دارد؟ و امام در جواب گفت که "مشیت خدا بر آن تعلق گرفته که آنان را اسیر ببیند."
آنگاه با محمد حنفیه خداحافظی کرد و به‌سوی کوفه روانه شد.


منبع : خبرگزاری ایرنا
  • کربلا
  • عاشورا
  • امام حسین
  • عاشورا و امام حسین علیه‌السلام
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    شفا از جناب حرّبن یزید ریاحي
    استاد محمد حصان
    تخریب كعبه و پیدایش مار
    آمدن ملائكه و اجنه به كمك سيدالشهداء
    كاسته شدن از گناهان در ماه رمضان‏
     ارزش و جايگاه مساجد از دیدگاه استاد انصاریان
    روز شهادت حضرت مسلم و هانی بن عروه
    عمران كلبى
    خاك كربلا هديه حضرت امام رضا ( عليه السلام )
    مقام منیع سیّدالشهدا(ع)

    بیشترین بازدید این مجموعه

    حسرت و افسوس از نگاه قرآن
    هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
    صفات حق‏
    آثار ایمان به خدا در زندگی
    نیاز به دین (2)
    گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
    نخستین کسی که وارد بهشت می شود
    سوره ای از قران جهت عشق و محبت
    کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
    طلب امداد از خداوند در کنترل نفس

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^