قرآن مجید مى فرماید : آن گاه از وجود انسانْ موجودى ساخته مى شود که شرّش از چهارپایان و همه حیوانات روى زمین بیشتر و خطرش گسترده تر خواهد شد. براى این که نَفْس در مسیر الهى قرار گیرد، انبیاى خدا، امامان و کتب آسمانى، به ویژه قرآن مجید سیرى را براى نفس بیان مى کند که از مهم ترین وظایف عالى و تکالیف بسیار واجب انسان است که این تابلو را با تمام نقش هایى که به روى آن نقاشى شده، در این مسیر تعیین شده حرکت دهد. مبدا و منشا این سیر براى مسافر که به طور طبیعى خیلى ارزنده است، فکر و اندیشه است، فکر و اندیشه اى که از زمان نخستین پیامبر، چه پیامبران و چه کتب آسمانى بر آن پافشارى فراوانى داشته اند. فکر در وجود انسان همانند نور است. انسان اگر از این نور استفاده کند و آن را به کار گیرد، با آن مى تواند عاقبت هر کارى را ببیند ؛ البته به تنهایى هم نمى توان در این دنیا به هر کارى فکر کرد، براى این که چراغ اندیشه نمى تواند همه ابعادى را که انسان باید ببیند به انسان بنمایاند.خداوند متعال هم از باب لطف، عنایت و محبّت به کمک چراغ اندیشه آمده و کمکى که براى چراغ فکر قرار داده شده، همین تعلیمات وحى است. تعلیمات وحى، محصول عقل است، اما عقل کلى و مطلق عالَم. عقل ما عقل جزئى است، اگر این عقل جزئى به عقل مطلق عالَم وصل شود، به راحتى عاقبت هر کارى را مى تواند ببیند که آیا شرّ است یا خیر، به نفع انسان است یا به ضرر او.تنها راه اتصال این عقل جزئى به عقل کلى عالَم هم خط و مسیر وحى و تعلیمات آسمانى است که فعلاً در قرآن مجید و در روایات و اخبارى که در ارتباط مستقیم با قرآن مجید است منعکس است ؛ یعنى کتاب خدا به صراحت آن روایات و اخبار را از نظر سلامت و صحّت امضا مى کند.