از آنجائی كه خداوند سرشت انسان را خداپرست آفریده و خداشناسی و خداگرایی فطری است، لذا بشر در طول تاریخ همواره به دنبال پرستش و عبادت معبودی بوده است كه مظهر و نمود عینی آن عبادت در ادیان الهی در نماز تجلّی یافته است. امّا اگر بیشتر درباره این موضوع بخواهیم كنكاش كنیم درمی یابیم كه مسأله نیایش به ویژه نماز، مخصوص ادیان وحیانی نبوده بلكه در ادیان غیر وحیانی یا غیر الهی هم مطرح بوده كه در زیر به برخی از آنها اشاره می كنیم.
به طور مثال در تاریخ ادیان جان ناس می خوانیم كه تبّتیان در مواقعی كه در دیر یا صومعه ای جشن معیّن بر پا می شد زوّار از هر طرف به آنجا روی می آوردند و هدایایی از جنش قماش و كره و غیره برای راهبان می آوردند و در آنجا چند روز اقامت كرده، به طواف و نماز و دعا و رقص مشغول می شدند و پس از یك سلسله عملیات سحرآمیز به اوطان خود مراجعت می كردند[1]. و نیز یاد آوری شده: «در اواسط قرن 14 میلادی بعد از این كه امپراطوری مغول از دیار چین محو و منقرض گردید، یكی از راهبان تبّتی به نام «شونگ ـ خا ـ پا» در صدد اصلاحاتی در دین «لاما» بر آمد و شریعتی بنیان نهاد كه به نام معبد زرد موصوف است. این اصلاح مذهبی انتظامات دیرها را شدیدتر و سخت تر گرداند و استعمال نوشابه های به كلّی حرام و عبادت و نمازها زیادتر معمول گردید.»[2] همچنین جان ناس به نقل از كتاب پنجلی كه به نام «راجه یوگه» موسوم است هشت قاعده برای جوكی سالك (یكی از مكاتب هندوان) مقرّر داشته است كه از جمله آن ها رعایت نظامات (یناما)، خودداری، نظافت، آرامش نفس، مطالعه و نماز.[3]
ویل دورانت در تاریخ تمدّن خود در مورد عبادت یونان باستان می نویسد: «مؤمنان در جریان عبادت، خود را به مذبح، كه در جلوی معبد قرار داشت می رساندند و به وسیله قربانی و نماز از خشم خدا ایمنی می یافتند و یاری او را جلب می كردند».[4] و طبق آماری كه جان ناس در كتاب تاریخ ادیان خود می آورد، معابد مذهبی شینتو (مذهب وطن پرستی ژاپن) تعدادشان در سال 1945 یكصد هزار می رسید. این معابد عموماً دارای حصار مقدّس و دروازه هایی موسوم به «توری» كه شهرت جهانی دارد و مناره ای به سبك گلدسته های مساجد اسلامی و برج زنگ و بالاخره رواِ عبادت بود. پیش از آغاز پرستش، زائر باید تطهیر می كرد و دست و دهان خود را می شست و در وضو خانه معبد وضویی می ساخت و با بر هم نهادن دو كف دست به مجازات سینه كه شیوه مخصوص پرستش ژاپنی است، تعظیم و با به صدا در آوردن زنگ و انجام نماز و نیایش و تعظیم محدود و در حالت مراقبه و تأمّل از واجبان معابد بود[5].
درباره كنفسیوس آمده است، او ادّعای این كه پیامبر بوده و به او وحی می شده اشاره ای نكرده است، و در واقع بیشتر حكیم بوده تا این كه مرد دین باشد، ولی با وجود این احساس دینی داشت كه منجر به احترام خدایان و مداومت بر اقامه شعائر دینی می شد. او نماز می خواند، در حالی كه ساكت بوده، حرفی نمی زده است بر خلاف عادت مردم در زمان خودش و زشت می دانست نماز بخواند تا این كه خداوند او را ببخشد و یا نعمتی به او بدهد، زیرا او معتقد بود نماز هدفی جز تنظیم سلوك افراد و الفت میان آن ها نمی باشد.[6]
از ادیان دیگر در زمان پارت ها و ساسانیان «صابئین و مندائیان» هستند. این قوم خود را صابی می نامیدند. صابی دین كسانی است كه در زبان عربی «مغتسله» خوانده می شدند یعنی كسانی كه در امر پاكیزگی تن و جامه و شستشوی در آب رودخانه دلبستگی كامل داشتند.[7]نماز در آئین مندایی شبیه نماز مسلمانان بود و حتّی قبل از نماز، وضو گرفتن را هم لازم می دانستند و یكی از اساسی ترین آداب و واجبات در دین مندایی ـ قبل از این كه به نماز بایستند ـ انجام رشامه (وضو) است زیرا هر فرد مندایی باید سه بار در روز، صبح، ظهر و عصر عمل رشامه (وضو) را انجام دهد و این كار در بسیاری از مراسم دیگر مانند تعمید و غیره هم به جا آورده می شود و هر فرد برای این كار در بسیاری از مراسم دیگر مانند تعمید و غیره هم به جا آورده می شود و هر فرد برای این كه بخواهد وضو بگیرد باید اوّل نیّت كند و نیز فكر خویش را پاك و از هر گونه آلودگی افكار مادّی آزاد كند، آنگاه خالصانه به كنار رودخانه بیابد و با تواضح به طرف مجرای آب بایستد و دعاهایی را بخواند و به طریق خالص وضو بگیرد.[8]
همچنین براخته (نماز)، دعایی است كه بعد از رشامه (وضو) خوانده می شود. «براخه» هر روزی سه بار یعنی صبح، ظهر و عصر بعد از رُشامه (وضو) انجام می شود. براخه در هر مكان كه مقدور باشد می توان به جا آورد و نمازشان را با بوثه ی (آیه) زیر كه بوثه ی توحید است آغاز می كردند. «به نام خدای بزرگ، خداوند را با قلبی پاك ستایش باد! پروردگار وجود دارد به شهادت تو ای خدای جاویدان كه مالك عالم انواری و از ذات خویش منبعث شده ای و كسی را در وجود آمدنت دخالتی نبوده و نیست، نام تو هیچ گاه از بین نخواهد رفت و بعد نوبت به ادای احترام به پیامبران و مقدّسین می رسد كه طولانی است.»[9]
برای تأیید این مطلب در كتاب آثار الباقیّه، ابوریحان بیرونی می گوید: صابئین سه نماز واجب دارند. نسخت هنگام طلوع خورشید كه هشت ركعت می باشد. دوم قبل از زوال خورشید از وسط آسمان كه پنج ركعت می باشد. و سوم هنگام غروب آفتاب كه پنج ركعت می باشد و در هر ركعت از نماز شان سه سجده است و در ساعت دوم روز یك نماز نافله می خواندند و یكی را در ساعت نه روز و سومی را در ساعت سوم از شب و از برای نماز طهارت و وضو به جا می آورند و غسل جنابت می كنند.[10] و شاهد دیگری كه این مطلب را تأیید می كند سخنی از مرحوم شهرستانی در ملل و نحل می باشد آنجا كه او می گوید: «صابئون همه آن ها سه نماز می خواندند و غسل جنابت و مس میّت می كنند.»[11]
بالاخره در مورد مانی و آئین او گفته شده كه در شبانه روز چهار نماز را واجب می دانستند و نماز گزار باید با آب روان یا راكد مسح كند و روبروی آفتاب بایستد و به سجده رود و بگوید: «مبارك است راهنمای ما، فاراقلیط، پیامبر ما و مبارك است فرشتگان نگهبان او و مسبّحان، لشكریان پرتو افشان او» پس از گفتن این كلمات برخیزد و راست بایستد و بعد به سجده دوم رود، بگوید: «به پاكی یاد شده ای تو ای مانی پرتو افشان و راهنمای ما، كه ریشه روشنایی و نهال زندگی و شجره بزرگی هستی كه تمامش بهبودی بخش است» باز بلند شود و بایستد و به سجده سوم رود و دعاهایی بگوید تا سجده دوازدهم.[12]
اوقات نمازهای آن ها عبارتند از: 1ـ وقت نماز اوّل در هنگام زوال است. (متمایل شدن خورشید از میانه آسمان به سوی مغرب) 2ـ وقت نماز دوّم بین زوال و غرب آفتاب است. 3ـ وقت نماز سوّم كه نماز مغرب نامیده می شود بعد از غروب آفتاب تا سه ساعت بعد از آن می باشد. 4ـ وقت نماز چهارم كه نماز عشاء (شام) است، پس از گذشتن سه ساعت از غروب است. در تمام این نمازها و سجده ها نماز گزار باید همان كارهایی را انجام دهد كه در نماز اوّل، انجام داده است.[13]
جایگاه نماز در ادیان ابراهیمی (بجز اسلام)
1ـ جایگاه نماز در آئین زرتشت
زرتشتیان نماز شان بسیار شبیه نماز مسلمانان بوده و همان طور در پنج وقت باید نماز و دعاهای مخصوص را بخوانند و نیز مقدّماتی برای انجام مراسم عبادی دارند كه بی شباهت به مقدّمات نماز در اسلام نمی باشد. در كتاب «دیانت زرتشتی» آمده است، زرتشتی ها هر 24 ساعت را به 5 دوره یا گاه تقسیم می نمایند و آداب مذهبی تابع این پنجگانه است. بر هر زرتشتی مؤمن فرض است كه در هر یك از پنج دوره، ادعیه و مناجات های خاصّ بخواند. این ادعیه و نیایش ها با ستایش و تمجید اورمزد همراه است و از اصول و واجبات ضروری زندگانی روزانه زرتشتیان محسوب می گردد. امّا این روزه فرضیات پنجگانه را معمولاً موبدان به جا می آورند و اكثر زرتشتیان به خواندن ادعیه در صبحگاه و شامگاه اكتفا می كنند. جهت نیایش زرتشتیان، به سوی منبع نور (آفتاب، ماه و چراغ) می باشد و اكثر با خم شدن و سجده بر روی زمین و نشان دادن عبودیّت و بندگی خود به اورمزد، دعای خود را پایان می دهند. فرضیات به زبان اوستایی تلاوت می شود. مؤمنین زرتشتی اغلب همراه آن، ادعیه ای نیز به فارسی یا گجراتی می خوانند. برخی از بهدینان نه تنها فرضیات را حفظ هستند بلكه بعضی از یشت ها و یا قسمتی از آنهاـ از جمله بهرام یشت ـ را حفظ می نمایند[14].
جان ناس در تاریخ جامع ادیان خود می گوید: افراد زرتشتی در هر وقت روز بخواهند می توانند منفرداً به درون آتشكده بروند قبل از ورود به معبد دست و روی خود را آب شسته، قسمتی از اوستا را تلاوت كرده دعا و مناجات بخوانند. سپس كفش ها را از پا در آورده به اطاِ معبد داخل می شوند و در برابر آتشدان مقدّس نماز برده، هدیه و نیازی با مقداری چوب صندل به موبد تقدیم می دارند و برابر، یك چمچمه از خاكستر مقدّس از او می ستانند. و آن خاكستر قدوّسی را به نیّت كسب فیض و بركت به صورت و چشم خود می مالند. پس به سوی آتش، به تعظیم خم شده و آهسته رو به قهقراء رفته، با كفش كن می رسند و سپس به خانه خود باز می گردند[15].
پی نوشت :
[1]. تاریخ جامع ادیان جان ناش / 246.
[2]. همان مدرك 147.
[3]. تاریخ جامع ادیان جان ناس / 270.
[4]. تاریخ تمدّن / 1 / 228.
[5]. تاریخ جامع ادیان جان ناس / 427
[6]. ذیل الملل و النحل شهرستانى / 21
[7]. اصل و نسب و دین هاى ایرانیان باستان / 451
[8]. همان مدرك
[9]. همان مدرك / 453
[10]. آثار الباقیّه عن القرون الخالیه / 206
[11]. ملل و نحل شهرستانى / 2 / 57.
[12]. اصل و نسب و دین هاى ایرانیان باستان / 263
[13]. همان مدرك
[14]. دیانت زرتشتى مقاله از دكتر مرى بویس / 155
[15]. تاریخ جامع ادیان جان ناس / 481
منبع : اندیشه قم