فارسی
شنبه 01 دى 1403 - السبت 18 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 0

نعمت مقاومت بدن در برابر ميكروب‏ها

آفريدگار توانا ، خداوند بزرگ و مهربان ، يك سيستم استحفاظى براى دفاع و مقابله با حملات و يورش ميلياردها ميكروب در بدن ما آفريده است . در آفرينش انسان و زندگى روزمره او چيزى كه شگفت انگيز است بيمارى و ناخوشى نيست ، بلكه سلامتى و تندرستى است . هرگاه به وضع حال و تندرستى خود فكر كنيم ، متوجّه مى شويم كه همه روزه ميلياردها ميكروب كه اغلب آنها بسيار هول انگيزند به بدن ما حمله مى آورند ، اما ما بيمار نمى شويم بلكه سالم و تندرستيم !!
چه بسيار ميكروب هاى موذى ، به وسيله خوراكى كه مى خوريم يا هوايى كه تنفّس مى كنيم يا محيطى كه در آن زندگى مى كنيم وارد بدن ما مى شوند ، ولى باز سالم و تندرستيم !!
بعضى ميكروب ها در دهان ، بينى ، گلو و روده ها قرار مى گيرند و به سرعت فوق العاده زاد و ولد مى نمايند ، پس چه گونه در مقابل هجوم و حملات مداوم اين موجودات ذره بينى حفظ و حراست مى شويم .
نكته اى است كه پس از سال ها تحقيق و تفحّص ، دانشمندان به علل آن پى برده اند و به عقيده آن ها اين جريان به واسطه وجود يك دستگاه دفاعى ماهرانه اى است كه ما را از گزند ميكروب ها حفظ و صيانت مى نمايد .
ممكن است غبارى كه به ميكروب آلوده است داخل چشم شود ، ولى اثر ناگوارى نداشته باشد ، در چشم يك رطوبت دائمى قرار دارد كه مولّد اشك است و در اشك چشم ، مادّه اى به نام ليسوزيم هست كه كشنده ميكروب است و اين مادّه به حدّى قوى است كه هرگاه يك قطره اشك را در دو بطرى آب بريزيم مى تواند جرم ميكروب را از بين ببرد .
در بزاق و آب دهان و ترشّحات سلّول هاى بدن ما همين مادّه و بعضى سموم هاى ديگر نيز وجود دارد ، پوست بدن هم قدرت زيادى براى دفع ميكروب دارد .
چنانچه ميكروب اسهال خونى را در قطره آبى بيندازيم و در لوله امتحان قرار دهيم چند ساعت زنده خواهد ماند و هرگاه آن را در كف دست كه پاك و نظيف باشد بگذاريم در ظرف بيست دقيقه از بين مى رود .
ميكروب هايى كه وارد دهان مى شوند ، ابتدا با مادّه پلشت بر آب دهان روبه رو مى گردند ، چنانچه بتوانند داخل معده شوند ، شيره معده در انتظار دفع آنهاست و جز تعداد كمى از آنها آن هم به ندرت ، زنده وارد روده ها نخواهند شد .
ميكروب هايى كه داخل دهليز پر پيچ و خم سوراخ هاى بينى شوند ، به واسطه رطوبت چسبنده اى كه در جدار بينى است ، مانند مگس كه پايش به كاغذ مگس گير مى چسبد به دام مى افتند .
با اين كه جدار بينى تحريك مى گردد و آنها با عطسه يا بر اثر بروز زكام بيرون ريخته مى شوند و اگر فرضا به مجراى تنفس برسند در رطوبت مخاطى آن گير افتاده با تكان سرفه به خارج پرتاب مى گردند و يا تارهاى ذرّه بينى كه در مجراى تنفّس قرار دارند و دائما در ارتعاش و لرزش اند ، آن رطوبت لزج آلوده به ميكروب را به حلق مى رسانند و از آن جا در لوله هاضمه سرازير و دفع مى گردند .
اگر ميكروبى از ميان ساييدگى پوست رد شده وارد بدن گردد ، شايد فكر كنند خطراتى به وجود خواهد آورد ، اما اين طور نخواهد شد .
فرضا ميخ آلوده به ميكروب به پاى ما فرو رود ، هر ميكروبى كه داخل نسج بدن شود ، پس از بيست دقيقه ، دو نيم مى گردد و به دنبال آن هر نيمى به دو قسمت تقسيم مى شود ، اگر به همين ترتيب پيش رود و به دنبال آن هر نيمى به دو قسمت تبديل شود در ظرف هفت ساعت تعداد زاده هاى ميكروب به يك ميليون و روز بعد به ميلياردها خواهد رسيد .
در اين حال وجود ما تحت استيلاى آنها غوطه ور در ميكروب مى شود ؛ اما خوش بختانه پيش از بروز خطر ، يك نيروى دفاعى به كمك مى رسد و محل فرورفتگى ميخ ورم مى كند ، در آن محل ميكروب ها پخش مى شوند و مبارزه و پيكار ميكروب ها با سلّول هاى بدن شروع مى شود و از سلّول ها ، موادّ شيميايى ترشّح و در موضع پخش مى گردد تا به رگ هاى مويى خون مى رسد و به مجرّد رسيدن ، رگ ها منبسط و جدار آنها بازتر مى شود و خونابه يا مادّه پلاسما مخلوط با گلبول هاى سفيد و مواد شيميايى ديگر از رگ ها بيرون مى آيد و مانع نشو و نماى ميكروب ها مى گردد .
گلبول هاى سپيد كه به منزله پاسبان بدن مى باشند ، مانند موجودات ذرّه بينى در آب ، از جمله حيوانات تك سلولى اند و مى توانند در يك آن به سرعت جابه جا گردند ، به واسطه خاصيت آهن ربايى خود به طرف ميكروب ها يورش آورده آن ها را جذب و از ميان مى برند .
طرز پيكار گلبول هاى سپيد خون با ميكروب ها به طورى كه زير ميكروسكوپ مشاهده شده خيلى جالب و تماشايى است .
گلبول سپيد به نزديك ترين ميكروب مى رسد ، در حالى كه براى خود نقطه اتكايى اختيار مى كند ، ميكروب را احاطه كرده ترشّحى از خون بيرون مى دهد و ميكروب را جذب نموده آن را مى بلعد و پس از يك لحظه به طعمه ديگر ، دست اندازى مى كند .
ورم و آماس موضعى هم به اين جريان كمك نموده ، در پيشرفت و تسلّط گلبول ها همكارى مى كند ، در اين حال فيبرينوژن خون ماده پلاسما براى انجماد خون مى سازد كه به سرعت به شكل بافته مشبّكى در مى آيد ، بعد پلاسما و گلبول ها در هم شده ديواره اى تشكيل و در پشت آن مبارزه عليه ميكروب ها شروع مى شود !!
دمل و كورك ، نمونه بارز اين مبارزه و پيكار است كه در برابر ميكروب هاى عفونى سدّ محكمى مى سازند تا ميكروب ها نتوانند به بدن راه يابند .
البته بدن هم به همين كار كه چيره شدن به ميكروب هاست اكتفا نمى كند ، بلكه تجهيزات ديگرى را نيز به كار مى اندازد !
بعضى موادّ شيميايى كه هنگام جنگ و ستيز آزاد گشته وارد خون مى شوند ، در نقطه اى كه محلّ تجمّع گلبول هاى سپيد است اعلام خطر مى كنند ، طى چند دقيقه ميليون ها گلبول وارد خون مى شوند و ميكروب ها را به سمت نسج پوست مى رانند ، در اين موقع ، مغز استخوان براى توليد گلبول هاى قرمز خون و تأمين ذخيره شروع به فعّاليت مى نمايند . بعضى ميكروب ها مادّه اى در خود دارند كه گلبول را دفع و برخى مادّه سمى ترشّح مى نمايند كه آنها را از پاى در مى آورند و گلبول ها در حالى كه مى ميرند و از بين مى روند ، مايع هاى تخميرى كه داراى خاصيت كشنده ميكروب هاست از خود ترشّح مى كنند .
هرگاه گلبول ها خود موفق به دفع ميكروب ها نشوند ، سلّول هاى بزرگ ترى البته ذره بينى كه آنها را ماكروفاژ ، يعنى ميكروب خوار مى نامند به كمك مى رسند ، اينها قادرند ميكروب ها و گلبول هايى را كه در حين كارزار گرفتار شده اند ببلعند !!
بسيار اتفاق مى افتد كه بر اثر داروى آنتى بيوتيك كه پزشك تجويز نموده ، ميكروب هايى به علت بركنار بودن از پيكار زنده به مانند ، در اين حال بدن براى دفع آنها خود را آماده مى سازد و بافت هاى مشبك لنفاوى كه تارهاى مويى مى باشند و زهكشى نسوج بدن را به عهده دارند وارد عمل مى شوند ، گلبول هاى سپيد ، سلّول هاى ميكروب خوار و ذرّات بى فايده ديگر وارد آن تارهاى مويين گشته به طرف غدّه لنفاوى روى مى آورند .
اين غدّه ها چون در سر چهارراه لشگركشى بدن قرار دارند ، مشغول تصفيه شيره غذايى مى گردند و آن ميكروب ها و ذرات موجود و ته نشين شده در شيره غذايى از غدّه اى به لوزه ديگر عبور مى كنند تا به غدّه هاى گردن برسند و از آن جا وارد دستگاه دوران خون مى شوند ، در اين جا شيره غذايى به طور كامل از لوث ميكروب ها صاف و پاك مى گردد .  هرگاه چند ميكروب موفق به ورود در گردش خون شود ، باز در مقابل آنها خط دفاعى ديگر كشيده مى شود ، فورا مغز استخوان ، كبد ، طحال و چند عضو كوچك ديگر كه داراى سلول ميكروب خوارند به همان طريقه اى كه غدّه ها شيره غذايى را پاك و تصفيه مى كنند ، شروع به پاك كردن خون از آن ميهمانان ناخوانده مى كنند .
حال بايد فهميد چه گونه گلبول هاى سفيد و سلّول خوارها بين ميكروب ها كه جزء افراد دشمن اند ، با سلّول ها و ملكول هاى بدن فرق مى گذارند ؟ بدن انسان داراى يك سيستم تشخيص و همسان شناسى است و مى تواند ذرّات نو و تازه كار را نشان گذارد و به مهاجمين نشانه دشمن بدن يا «آنتى كور» بچسباند ، گلبول ها و سلول خورها ميل مفرطى به خوردن مهاجمينى كه داراى برچسب و نشانه آنتى كوراند دارند . در بعضى از بيمارى هاى عفونى ، بهبودى مرض به واسطه ظهور همين آنتى كورهاست كه ميكروب هاى مهاجم را نشانه مى گذارند ، مثلاً اگر شخصى يا طفلى به مرض مخملك مبتلا شده باشد بدنش فاقد آنتى كور خواهد بود ، موقعى كه آنتى كور براى نشانه گذارى مهاجم در بدن ظاهر شود ، تا چند روز شروع به توليد و تكثير مى كند ، در اين حال ، بيمارى مخملك شدّت يافته پس از آن كه تعداد و مقدار آنتى كور افزون شد ، آنها به حركت مى افتند خود را به استرپتوكوك و ميكروب هاى بيمارى مى چسبانند ، به محض آن كه ميكروب ها نشانه پيدا كردند ، گلبول ها و سلّول خورها بر ميكروب ها مى تازند و آنها را مى بلعند و در نتيجه ، بيمار شفا مى يابد ، مضافا اين كه خون هم داراى يك مادّه مكمّلى است كه براى زايل ساختن ميكروب هايى كه برچسب بيگانه دارند ، مفيد و مؤثر است . در بسيارى از بيمارى ها به واسطه وجود همين آنتى كورهاست كه بيمار مصونيّت داشته و مرض عود نمى كند .
پس از بروز مخملك و سرخك ، ابتدا كارخانه آنتى كور سازى بدن چند روز معطّل مى شود تا بتواند ملكول هايى مناسب و منطبق با نوع ميكروب جديد ، تهيه و آماده كند و بعد از آن كه از نوع ميكروب اطلاع يافت شروع به كار نموده توليد و تكثير به سرعت انجام مى شود و مقدار زيادى آنتى كور براى عمل حاضر و آماده مى گردند .
به يقين اگر ارگانيسم و ساختمان بدنى ما مجهّز به سيستم دفاعى حيرت آميز ، مشروح در صفحات گذشته نمى بود ، ابناى بشر در مقابل حمله و هجوم ميكروب هاى موذى ، زود تباه مى شدند .
خوب است با تفكّر و با ديده بصيرت به رازهاى خلقت ساختمان بدنى خود بنگريم و سر تعظيم و تكريم به آستان خالق و صانع موجودات فرود آورده با دلى پاك به نيايش و ستايش ذات بى همتايش مشغول شده و جز از حضرت او از ديگرى اطاعت نكرده و به عبادت غير او بر نخيزيم .
قرآن مجيد و روايات ، علاوه بر نشان دادن دورنماى خلقت انسان كه توأم با ميليون ها مسئله است و هر جزء از بدن را با فعاليتى كه دارد و در زير قوى ترين ميكروسكوپ ها نمى توان ديد ، نعمت خدا دانسته و از انسان مى خواهد به اين معنى توجّه داشته باشد ، به نعمت هاى بى شمار ديگرى كه انسان براى ادامه حيات خود متّكى به آنهاست اشاره كرده و از بنى آدم مى خواهد ، در آن نعمت ها انديشه و تفكّر كنند تا به ميدان ارزشمند معرفت رسيده و وجود خود و نعمت هاى وابسته به آن را در مسير حضرت حق كه خالق نعمت ها و عطاكننده آنهاست قرار دهند ، اين فقير در اين جا لازم مى داند به پاره اى از آن نعمت ها كه حيات انسان در گرو آنهاست اشاره كند ؛ زيرا قرآن و روايات براى شناختن آن نعمت ها و به جا آوردن شكرش اصرار دارد .

 


منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
1
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

در آداب قرائت قرآن‏
برگزاری محافل قرآنی ضیافت نور در حسینیه هدایت ...
منزل فنا و مراحل آن
حفظ دین در طوفان بى دینى
بى اعتمادى به توشه‏هاى دنيايى‏
داستانى آموزنده درباره ى آبرودارى
ماجرای شیعه شدن دانشمند معروف هسته‌ای کانادا ...
گفتارى از عارف
آثار تفکّر در نفس
فراخوان دومین کنگره علمی حماسه حسینی

بیشترین بازدید این مجموعه

ارتباط با دنیا از نظر پیامبر اسلام صلی الله علیه ...
توصیه انبیاء و ائمه
عدالت در خرید و فروش
برگزاری محافل قرآنی ضیافت نور در حسینیه هدایت ...
توحيد نظرى
ماجرای شیعه شدن دانشمند معروف هسته‌ای کانادا ...
سخنراني مهم استاد انصاريان در روز شهادت حضرت ...
فراخوان دومین کنگره علمی حماسه حسینی
در آداب قرائت قرآن‏
بى اعتمادى به توشه‏هاى دنيايى‏

 
نظرات کاربر

بهاره
عالی بو د چون تحقیق داشتم و هیچ مطلبی تو هیچ سایتی پیدا نکردم سایتتونو عشقهههههه
پاسخ
0     0
20 اسفند 1389 ساعت 12:32 صبح
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^