فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

عدىّ بن حاتم و مسأله انصاف

عدى از با وفاترين ياران اميرالمؤمنين عليه السلام و از عاشقان دلباخته آن حضرت بود . عدى به دست پيامبر صلى الله عليه و آله ايمان آورد و در جمل و صفين و نهروان در ركاب امام على عليه السلام براى اعتلاى كلمه حق جنگيد و در جمل يك چشمش را در راه خدا از دست داد .
زمانى بين او و معاويه ملاقات دست داد ، معاويه به او گفت : فرزندانت چه شدند ؟ گفت : همه آن ها در ركاب على شهيد شدند . معاويه گفت : على در حق تو انصاف روا نداشت كه فرزندانش زنده ماندند ، ولى فرزندان تو در ركابش كشته شدند . عدى گفت : آه كه من انصاف را در حق على رعايت نكردم كه او در محراب عبادت شهيد شد و من هنوز زنده ام ! !
معاويه گفت : بدان كه هنوز قطره اى از خون عثمان باقى است و آن قطره خونخواهى نشود مگر به خون شريفى از اشراف يمن .عدى گفت : سوگند به خداى ، آن دل ها كه از خشم و غضب نسبت به تو آكنده بود هنوز در سينه هاى ماست و آن شمشيرها كه با آن ها با تو مى جنگيديم اكنون بر دوش هاى ماست ، اگر قدمى از طريق خديعت به ما نزديك شوى قدمى براى ريشه كن كردن شرّت به تو نزديك شويم ، دانسته باش كه قطع حلقوم و سكرات مرگ بر ما آسان تر است از اين كه سخن ناهموار در حق محبوبمان على بشنويم .

 


منبع : برگرفته از کتاب حکایتهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

بشارت آخرتى‏
من راهب نيستم‏
كدام بنده مخلص ؟
گفتگوى حضرت سجّاد عليه السلام با جابر در مسئله ...
حكايتى از رمى جمرات‏
به امید کرم
من از آن عمل توبه كردم‏
به وقت سه گناه‏
حكايتى در عبرت‏
عبادت‏هاى خلاف دستور حق‏

بیشترین بازدید این مجموعه

به امید کرم
اجابت او را به تأخير اندازيد
موى خود را در راه جهاد انفاق كرد
حكايت گرگان و كرمان‏
داستانى عجيب از برزخ مردگان‏
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
حکایت خدمت به پدر و مادر
حکایتی از بی ارزشی دنیا
صبر ديندارن بر مصائب‏
بردبارى مرحوم كاشف الغطا

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^