صاحب « كشف الحقايق » درباره سالكان الى اللّه و تشريح سلوك مى گويد : بدان كه سلوك در لغت عرب رفتن است على الاطلاق ، پس سالك رونده و سلوك رفتن بود مطلقاً و به نزديك اهل شريعت و اهل طريقت و اهل حقيقت سلوك رفتن مخصوص است و همان رفتن است از جهل به علم و از اخلاق بد به اخلاق نيك و از هستى خود به هستى خداى . پس به نزديك اهل شريعت ، سالك محصل و سلوك تحصيل باشد و به نزديك اهل طريقت ، سالك مجاهد و سلوك مجاهده باشد و به نزديك اهل حقيقت ، سالك فانى و مثبت و سلوك نفى و اثبات باشد ، يعنى نفى خود و اثبات حق تعالى ، اين است معنى « لا إله إلاّ اللّه » و آن عزيز از سر همين نظر گفته است :
يك قدم بر نفس خود نِهْ ديگرى بر كوى دوستهرچه بينى نيك بين با اين وآنت كار نيست
آن عزيز ديگر گفته است : تو خود را در حجاب خويش مگذارحجاب خود تويى از پيش بردار
و لفظى كه هر سه معنا را شامل است طلب باشد كه تحصيل بى طلب نباشد و نفى و اثبات هم بى طلب نباشد ، پس سالك طالب و سلوك طلب باشد . بدان كه سلوك بر دو نوع است : يكى به طريق تحصيل و تكرار است و اين ها سالكان كوى ظاهرند و يكى به طريق رياضت و اذكار است و اين ها سالكان كوى حقيقت و معنويت اند . سالك آن است كه هر روز چيزى ياد بگيرد و يكى آن است كه هر روزى چيزى فراموش كند ، در يك طريق وظيفه آن است كه هر روز چيزى از كاغذ سپيد سياه كند و در يك طريق آن است ، ورد ايشان كه هر روز از دل سياه سپيد كنند . و بعضى گفته اند : حرفت كحّال بياموزيم و چشم هاى خود را به كحل جواهر و شياف روشنايى علاج كنيم تا نور چشم ما تيزبين و دوربين گردد ، تا هرچه در عالم موجودات است ببيند و بعضى گفته اند كه صناعت صيقلى بياموزيم و آينه دل خود را به مصقل مجاهده و رياضت جلا دهيم تا دل ما شفاف و عكس پذير شود تا هرچه در عالم موجودات است ، عكس آن در وى پيدا آيد ، بعضى چشم دل را دوربين و تيزبين كردند تا نامه نانوشته را برخوانند و بعضى گوش دل را تيز شنو و دور شنو كردند تا سخن ناگفته را بشنوند .
منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان