فارسی
چهارشنبه 12 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 21 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

راه خدا

وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً * يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِى لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَناً خَلِيلاً * لَقَدْ أَضَلَّنِى عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِى وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلاْءِنسَانِ خَذُولاً . و روزى كه ستمكار ، دو دست خود را [ از شدت اندوه و حسرت به دندان ]مى گزد [ و ] مى گويد : اى كاش همراه اين پيامبر راهى به سوى حق برمى گرفتم ، * اى واى ، كاش من فلانى را [ كه سبب بدبختى من شد ]به دوستى نمى گرفتم ، * بى ترديد مرا از قرآن پس از آن كه برايم آمد گمراه كرد .
و شيطان همواره انسان را [ پس از گمراه كردنش تنها و غريب در وادى هلاكت ] وامى گذارد ؛ براى اين آيه شأن نزولى به مضمون زير آورده اند : در ميان مشركان مكه دو دوست بودند به نام عُقبه و ابى ، هر زمان عقبه از مسافرت مى آمد سفره اى مى انداخت و بزرگان قومش را براى صرف غذا دعوت مى كرد ، در عين حال هم علاقه داشت از محضر پيامبر صلى الله عليه و آله بهره مند شود گرچه اسلام را قبول نكرده بود . روزى از سفر آمد و طبق معمول غذا آماده كرد و دوستان را براى صرف غذا وعده گرفت ، در ضمن از پيامبر صلى الله عليه و آله هم دعوت كرد .
وقتى غذا حاضر شد پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : تا شهادت به وحدانيت حق و رسالت من ندهى دست به سفره نمى برم !
عقبه شهادتين گفت ، اين خبر به گوش دوستش ابى رسيد ، نزد عقبه آمد و گفت : از مسيرت منحرف شده اى ؟ پاسخ داد : نه به خدا سوگند ، من منحرف نشده ام ، ولكن مردى مهمان من بود كه جز با شهادتين من غذا نمى خورد ، من شرم داشتم او گرسنه از خانه من برود به اين خاطر شهادت به حق و رسالت دادم . اين شيطان خطرناك به عقبه گفت : از تو راضى نمى شوم مگر در برابر او بايستى و آب دهن به صورتش بيندازى ! ! عقبه بدبخت به پيروى از شيطان اين كار را كرد و مرتد شد و سرانجام هم در جنگ بدر در صف كفار كشته شد و رفيقش ابى هم در جنگ احد به جهنم رفت ، از پى اين واقعه آن آيات نازل شد و هشدار داد كه شيطان جز خذلان آدمى چيزى نخواهد ، بنابراين از اين دشمن خطرناك سخت بپرهيزيد .


منبع : برگرفته از کتاب حکایتهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ارزش احياى فرهنگ اهل بيت‏
زكات بدن‏
داستان پر از نكته جنگ بدر
ثروت خدا داده و دانش فراوان
بالاترين كوشش‏
حكايت مريضى امام حسين عليه السلام و عرب بيابان ...
حكايتى از بلاى پول‏
داستانى عجيب از برزخ مردگان‏
عيسى و گناهكار
دنیای بی ارزش

بیشترین بازدید این مجموعه

حكايت مريضى امام حسين عليه السلام و عرب بيابان ...
داستان پر از نكته جنگ بدر
داستانى عجيب از برزخ مردگان‏
چند داستان عجيب در مسئله توبه‏
حکایت خدمت به پدر و مادر
درجه اهل معرفت‏
رفتار امام حسين (ع) با معلم فرزندش‏
از شدت خوشحالى خنديدم‏
دنیای بی ارزش
اى خليفه! راه تنگ نبود كه بر تو گشاد گردانم!

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^