انسان همواره بايد از گذشته هاي سو نگران و نسبت به آينده خود نيز بيمناك باشد در عين حال اين خوف و اندوه هرگز نبايد به گونه اي باشد كه انسان را مايوس و نااميد سازد .چه اين خود گناهي كبيره و دامي ابليسي است . خداوند منان رحمتي بي پايان دارد و از همه بندگان گنهكار خود دعوت نموده است كه به او التجا نموده و به سوي رحمت بيكرانش دست نياز بگشايند و وعده داده است كه اگرتوبه نموده و دست از زشتي ها بشويند همه گناهان را خواهد بخشيد وآنان را مشمول لطف و كرم بي منتهاي خود خواهد كرد .
از امام باقر ( ع ) روايت است : ( ( ليس من عبد مومن الا و في قلبه نوران نور خيفه و نور رجالو وزن هذا لم يزد علي هذا ولو وزن هذا لم يزد علي هذا؛ هيچ بنده مومني نيست جز آنكه در ضميرش دو نور تابان است : ( ( نور خوف ) ) نسبت به كرده هاي پيشين و فرجام پسين و ( ( نور اميد ) ) به فضل و رحمت پروردگار.كه اگر هر يك با ديگري سنجيده شود هيچ يك فزوني نخواهد يافت ) ) ، ( وسايل ، ج 2، ص 488 ) .
بنابراين بايد با حفظ حالت التجا و تضرع دايمي در برابر خداوند اميد و رجا به عنايات واسعه خداي رحمان و بنده نواز رانيز در دل بالا بريد و رجا را همسان در دل جاي دهيد .زيرا غلبه خوف موجب ياس و غلبه رجا موجب جريت بر گناه است ولي تساوي آن دوبهترين عامل بازدارنده از گناه و تشويق كننده به توبه و انجام عمل صالحمي باشد .نكته ديگر اين كه اساساً ياس از رحمت خدا ناشي از نقصان معرفت و يقين است . با تقويت اين دو انسان هرگز گرفتار ياس و نوميدي نخواهد شد .
حقيقت توبه و استغفار، پشيماني از گناه گذاشته و عزم وتصميم بر عدم ارتكاب آن در آينده است و اگر اين حالت براي كسي پيش آمد، اين نشانه توبه واقعي است و پذيرفته شدن توبه واقعي حتمي مي باشد .پس ما بايد سعي كنيم توبه مان استغفار حقيقي باشد.;
منبع : پاسخگو