شيخ جليل محمد بن حسن صفار قمى در كتاب معتبر و با ارزش « بصائر الدرجات » به سند خود از حذيفة بن اسيد كه از اصحاب رسول خدا بود ، و از بيعت كنندگان زير درخت كه خدا از آنان اعلام رضايت كرد ، و در قيامت از حوارى حضرت حسن (عليه السلام)است روايت مى كند : چون حضرت مجتبى پس از صلح با معاويه كه مايه بقاى درخت دين و حافظ اسلام تا قيامت بود به سوى مدينه حركت كرد ، من با حضرت همراه شدم .در طور مسير ملاحظه مى كردم شترى با بارش پيش روى حضرت در حركت است و آن بزرگوار از آن شتر جدا نمى شود !من از بار آن شتر خبر نداشتم ، ولى مى ديدم شتر به هر طرف مى رود حضرت مجتبى متوجه اوست ! به حضرت گفتم : پدر و مادرم فدايت ، مگر بار اين شتر چيست كه شما چشم از آن بر نمى داريد ، و از آن جدا نمى شويد ؟فرمود : نمى دانى بارش چيست ؟ گفتم : نه . فرمود : بارش ديوان و دفتر است . گفتم چه ديوان و دفترى ؟ فرمود : ديوان و دفترى كه نام شيعيان و پيروان ما در آن ثبت است .حذيفه مى گويد : به حضرت گفتم : اى فرزند رسول خدا ! من دوست دارم نام خود را در اين ديوان ببينم ، حضرت فرمود : فردا بيا تا به تو نشان دهم .حذيفه مى گويد : چون صبح دميد با فرزند برادرم به محضر حضرت رسيديم ، فرمود : حاجتت چيست ؟عرض كردم وفا به وعده اى كه ديروز به من داديد فرمود : اين جوان كيست ؟ گفتم : فرزند برادر من است . او با سواد است و من بى سواد . وى را همراه خود آورده ام تا اسامى را در آن ديوان بخواند . حضرت فرمان داد ديوان و دفتر اوسط را بياوردند . چون آوردند پسر برادر حذيفه شروع به مطالعه كرد ، ناگهان در حال قرائت گفت : اى عمو ! اين نام من است كه در اين ديوان ثبت است و نور مى دهد و از آن روشنائى تلألؤ دارد !حذيفه گفت : بنگر به بين نام من در كجاى دفتر است ؟ فرزند برادرش نام او را در آن ديوان ملكوتى پيدا كرد ، هر دو مسرور و خوشحال شدند كه نامشان به عنوان شيعه در دفتر اهل بيت ثبت است.پسر برادرش كه نور ايمان و اخلاق و عمل صالحش از افق نامش در ديوان نام شيعيان مى درخشيد و از نوريان و ملكوتيان بود در حادثه بى نظير كربلا كنار حضرت سيد الشهدا (عليه السلام) ثابت قدم ماند تا به درجه رفيع شهادت رسيد و ثابت كرد كه : نوريان مر نوريان را جاذبند . و ثابت كرد كه :( الطَّيِبينَ لِلطَّيِبات ) .و ثابت كرد كه انسان خاكى با تحقق دادن مقام خلافت اللّهى مى تواند انسان نورى شود و از پهن دشت ناسوت به عرضه گاه ملكوت برسد و آوازه اش را در همه هستى پايدار و جاودان سازد .
برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز