فارسی
چهارشنبه 26 دى 1403 - الاربعاء 14 رجب 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حکایتی از تواضع فضیل در برابر حق‏

 

 

در شب عرفات از فضيل پرسيدند: حال اين مردمان را چگونه مى بينى؟

گفت: همه آمرزيده اند اگر من در ميان ايشان نبودمى!

 

سابقه فضیل

كارش سرقت بود، كاروان هاى تجارتى از دست او امان نداشتند، با نوچه هايش راه را بر كاروان ها مى بستند و اموال آنان را به غارت مى بردند.

شبى از پشت بامى براى دزدى و شهوترانى بالا رفت، در آن ساعت ملكوتى كه بسيارى از مردم خواب بودند، مردى از عاشقان حق مشغول قرائت قرآن بود، اين آيه را با صداى حزين تلاوت مى كرد، آيه اى كه صيقل دل و زداينده زنگار از روح بود:

الَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللّهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الحَقِّ»

آيا براى اهل ايمان وقت آن نرسيده كه دل هايشان براى ياد خدا و قرآنى كه نازل شده نرم و فروتن شود؟

با شنيدن اين آيه، انقلابى عجيب در درونش پديد شد. بر همان بام به حضرت حق عرضه داشت: اگر به من مى گويى، چرا، وقتش رسيده. از بام به زير آمد و حركت كرد. به وقت سحر به محلّى رسيد كه كاروانى بار انداخته بود. قافله سالار، اهل قافله را آرام آرام صدا مى زد كه برخيزيد بار كنيد، مبادا به حمله فضيل عياض برخورد كرده سرمايه خود را از دست بدهيم. با گريه اى حزين و دلى شكسته صدا زد: قافله سالار، قافله را مترسان، سگى كه از او مى ترسيديد نيمه شب گذشته او را به بند كشيده و مردم را از شرّش خلاص كردند.

او به تدريج صاحبان كالاها را راضى و به منافع معرفت رو آورد، تا پس از مدّتى از عارفان عاشق شد و شاگردانى عارف تربيت كرد و كلمات نورانى در مسائل عرفانى و تربيتى از خود به يادگار گذاشت.

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

داستان عجيب سلمان و ابوذر
يوسف در آيينه واقعيات‏
بانيانِ جنگ‏هاى صليبى‏
داستانى شگفت از اثر الحمدلله
داستان جوان گناهكار
مالك اشتر و مسأله عفو
داستانى عجيب از اوليا
حكايت حلواى معاويه و ابوالاسود
بردبارى پسر ادهم
حکایتی از تواضع فضیل در برابر حق‏

بیشترین بازدید این مجموعه

طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) ...
آقازاده‌ای که منصب حکومتی را قبول نکرد!
شكر او را از فقر نجات داد
چه مقدار مرا كفايت مى‏كند ؟
حكايت‏ دلبستگي به دنيا
حكايت ذونواس‏
حكايتى از اميرالمؤمنين (ع)
حکایت خدمت به پدر و مادر
بى ‏نيازى از خلق‏
بهترين روز، ماه و عمل كدامند؟

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^