زمانی که حبیب بن مظاهر اسدی برای حضرت عرض کرد: شما قبل از اینکه خداوند عزیز و بزرگ حضرت آدم علیه السلام را بیافریند چه بودید؟ حضرت در پاسخ فرمود؛ «کُنَّا اَشْباحُ نُورٍ نَدُورُ حَوْلَ عَرشِ الرّحْمنِ فَنُعَلِّمَ لِلمَلائِکَةِ التَّسْبیحَ وَ التَّهْلیلَ وَ التَّحْمیدَ؛ \" 1 \" ما وجودهای نوری بودیم، اطراف عرش خدای رحمن دور می زدیم، پس برای فرشتگان سبحان اللَّه و لا اله الا اللَّه و الحمد اللَّه آموزش می دادیم».
آری! امامان نور علیهما السلام قبل از این که معلم فرشیان باشند، استاد عرشیان بودند. تفسیر و بیان منزه بودن خدا را آموزش می دادند. آری! آن ها کلمه توحید را با تمام محتوای آن به ملائکه یاد می دادند و رمز سپاسگزاری از خداوند را برای آن ها بیان می کردند.
از همین جاست، که زمان تولد امام حسین علیه السلام هفتاد هزار فرشته با رهبری جبرئیل امین برای تولد معلم و استاد خویش در عالم دنیا به محضر حضرت رسول خدا و علی و فاطمه صلوات اللَّه علیهم اجمعین حاضر می شوند. و آن مولود را تبریک و تهنیت می گویند.
بله! قبل از این که فرشیان او را بشناسند، آسمانیان شاگردی او را نموده اند و جهت سپاس از استاد و شاد باش گفتن برای ورودش به عالم دنیا آمده اند.
ابوذر می گوید: حضرت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «اَلا اِنَّ مَثَلَ اَهْلِ بَیْتِی فیکُم مَثَلُ سَفینَةِ نُوحٍ مَن رَکَبَها نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها غَرَقَ؛ \" 2 \" آگاه باشید، به درستی که اهل بیت من (سیزده مقام معصوم) در میان شما مثل کشتی حضرت نوح علیه السلام هستند. کسی که سوار کشتی شود، نجات می یابد و کسی که از آن عقب بماند. غرق می گردد». راستی اگر انسان به تاریخ بیاندیشد و آن را مورد بررسی قرار دهد. خواهد یافت، که بشر اگر فرزند پیامبر الهی هم باشد، ولی از دستورات او سر باز زند، عذاب و مجازات دنیایی و آخرتی گریبانش را گرفته و برای همیشه او را تحت عذاب خویش قرار می دهد. پس راه نجات بشریت در گروه اطاعت از خدا و وحی و نبوت و امامت رهبران معصوم می باشد. که هستی برای وجود ارزشمند آن ها آفریده شده است.
خداوند در حدیث قدسی فرمود: «لَوْلاکَ لِما خَلَقْتُ الاَفلاکَ لَولاْکُما خَلقتُ الاَفلاکَ لَولاکُم لَما خَلَقتُ الاَ فَلاک؛ \" 3 \" اگر تو نبودی هستی را نمی آفریدم. اگر شما دو نفر (محمد و علی صلی علیهما) نبودید، نظام وجود را خلق نمی کردم. اگر شما (چهارده معصوم علیهما السلام نبودید، جهان هستی را نمی آفریم. این بیانات قدسی الهی جایگاه رفیع و ویژه این انوار الهی را بیان می نماید، که اینان اصل وجود هستند، بقیه فرع و شاخ و برگ های عالم هستی می باشند.
حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «هذانِ اِبْنایِ مَن اَحَبَّهُمَا فَقَد اَحَبَّنی وَ مَن ابغَضَهُمَا فَقَدْ ابْغَضَنی؛ \" 4 \" کسی که با این دو فرزندانم (حسن و حسین علیهما السلام) دوستی نماید، با من دوستی کرده و کسی که آن دو را ناراحت نماید، مرا خشمناک نموده است».
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست
هر کجا می گذرم نور رخش جلوه گر است
هر کجا می نگرم جلوه مستانه اوست
حضرت خاتم الانبیاء فرمود: «الحَسَنُ و الحسینُ سَیَدَیْ شَبابِ اَهلِ الجَنَّةِ؛ حسن و حسین علیهما السلام دو سرور جوانان اهل بهشت هستند». روایات و بیانات در عظمت کربلا، امام حسین علیه السلام و یارانش بسیار است.
به گوشه ای از آن ها به صورت اختصار اشاره می گردد؛
1. حسین چراغ هدایت است. (مصباح الهدی)
2. حسین کشتی نجات است. (سفینة النجاة)
3. زیارت و غسل او از ده ها حج و عمره با فضیلت تر است.
4. تربت او بهترین خاک در جهان هستی است، که خوردن آن موجب عزت و شرف، شفای روح و جسم است.
5. خاک کربلای او بهترین تربت برای سجده کنندگان محضر حضرت حق است، تا در سجده بر خدا، عاشق دلباخته او را یاد نمایند.
6. حائر حسینی ارزش نمازش از جهت اختیار شکسته و تمام خواندن، چون مکه و مدینه است.
7. حسین ثاراللَّه است، او خون خداست.
8. رمز تاریخ کربلای خونین او در قرآن، سوره حضرت مریم علیه السلام آمده است. کهیعص، کافش: کربلا، هائش: هادی، یائش: یزید، عینش: عطشان، صادش: صبر اسیران کربلا.
9. در میان خاک ها فقط تربت پاک کربلای او دارای عطر خاصی می باشد.
10. اهل بیت علیهم السلام برای زیارت امام حسین اجیر می گرفتند تا به نیابت آن ها به زیارت حضرت مشرف شوند.
11. حسین وارث همه انبیاء از حضرت آدم علیه السلام تا حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله وسلم می باشد.
12. او آموزگار عرشیان و فرشیان بوده و هست.
13. او امام و حجت خدا، وصی پیامبر و سرور شهداء می باشد.
14. حضرت امام حسین علیه السلام را زمان نوشیدن آب یاد نمایید.
شیعَتی ما اِنْ شَرِبْتُمْ ماءِ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی
اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی \" 5 \".
شیعیان من اگر آب نوشیدید مرا یاد نمایید؛ یا اگر نام غریب و شهیدی را شنیدید. پس برای من گریه و ناله کنید».
پیام ها
1. مقام و منزلت این انوار الهی را نمی توان درک نمود، عقل عاجز از درک و زبان ناتوان از بیان می باشد.
2. تمسک به راه، کلام و اندیشه آن ها نجات بخش انسان در تمام جهات در دنیا و آخرت می باشد.
3. مخالفین، دشمنان و ترک کنندگان راه آن امامان معصوم علیهم السلام گمراه و نابود گشته و کسانی که خود را دایه دلسوزتر از مادر می دانند، از دین جدا گشته و از مارقین محسوب می گردند.
4. انسان باید الگو، معلم و مربی خویش را انسان های پاک و معصوم قرار دهد، تا گرفتار خلاف، گمراهی و سقوط نگردد.
5. انسان باید اصول و فروع دین را در مکتب چهارده معصوم علیهم السلام بیاموزد، تا در اعتقادات و رفتار عملی خویش دچار لغزش نگردد.
امام حسین و امر به معروف و نهی از منکر
از اصول عملی دین اسلام و همه ادیان آسمانی و سرلوحه همه فضیلت های علمی و عملی و با ارزش ترین اعمال طبق روایات و آیات، امر به معروف و نهی از منکر است. اولین و آخرین کار انبیاء و ائمه علیهم السلام برای زنده نمودن ارزش های انسانی و خوبی ها، زدودن گناه و فساد، ظلم، شرک و کفر، امر به معروف و نهی از منکر، شناساندن خوبی ها و بدی ها و معرفی ملاکِ تشخیص آن ها بوده است. هم چنین از جانب خداوند خوبی ها و بدی ها در هدایت تکوینی، به نفس انسان الهام گردیده و در هدایت تشریعیِ ویژه انسان، به وسیله وحی و نبوت و امامت تشریح و تبیین گشته است.
خداوند در سوره مبارکه شمس بعد از یازده قسم به خودش و همه هستی فرموده: «فَاَلهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْویهَا قَد اَفلَحَ مَن زَکّیهَا وَ قَد خَابَ مَن دَسّیهَا؛ \" 6 \" پس خداوند خوبی ها و بدی ها را به نفس انسان الهام نمود، کسی که نفس و جان خویش را پاک نماید، قطعاً پیروز است. و کسی که طریق مکر و حیله را طی نمود، به هدف نمی رسد». لذا همه انسان ها خوبی ها، اعمال و رفتاری را که طبیعت و وجدان پاک بشر دوست می دارد و هر چه را نفوس انسانی از آن ها متنفّر است، خداوند الهام نموده و بشر آن ها را می فهمد، چنان که نفوس پاک انسان، خوبی امر به معروف و نهی از منکر را هم می شناسد. اما ناخوشایند بودن این دو امر الهی و عقلی و وجدانی در نزد بعضی از مردم جامعه، به علت وجود حجاب های نفسانی، غرور و تکبر، منافع زودگذر دنیایی، اهداف غیر عقلایی و شرعی می باشد. زیرا عقل و شرع هیچ زمانی امر به خلاف فطرت و وجدان سالم نمی نمایند. بلکه دستورات آن ها برای تأمین امنیت و سعادت دنیا و آخرت بشر است. لذا خداوند این دو رکن مهمی که حیات و عزت انسان در گرو آن است، به روح و اندیشه انسان ها وحی و الهام نموده است. و حرکت بر علیه آن دو امر الهی مسیری بر خلاف عقل و وجدان سالم، شرع و وحی الهی خواهد بود، که سرانجام سقوط و ذلت در پی خواهد داشت. لذا اهمیّت و بزرگی این دو واجب الهی تا آن جاست، که خداوند بهترین امت ها را در قرآن امر کنندگان به معروف و نهی کنندگان از منکر بیان نموده است: «وَ لتَکُن مِنکُم اُمَّةٌ یَدعُونَ اِلَی الخَیرِ وَ یَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ اُولئِکَ هُمُ المُفلِحُونَ؛ \" 7 \". هر آینه از شما گروهی دعوت به خوبیها می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می نمایند و اینان پیروز و رستگارند». معروف: کارها و اعمال شناخته شده مورد عنایت انسانها است، که همه، آن ها را نیکی و خوب می دانند. منکر: اعمال و رفتاری که مورد انزجار و تنفر طبیعت، وجدان و عقل سالم انسانها است. (منکر: خلاف فطرت و معروف: موافق فطرت می باشد).
خداوند در قرآن می فرماید: «کُنتُم خَیرَ اُمَّةٍ اُخرِجَت للِنَّاسِ تَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ تَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ تُؤمِنُونَ بِاللَّه؛ \" 8 \" شما بهترین امت ها شدید. آن امتی که برای مردم خارج شدند (آفریده شدند)، چون امر به معروف و نهی از منکر می نمایید و ایمان به خداوند دارید». این آیه شریفه اهمیت هجرت، جهاد و تحمل مشکلات را برای زنده نمودن جامعه و نجات آن از ملاک های برتری قرار داده است. زیرا بهترین مردم کسانی هستند، که در جهت منافع دنیوی و اخروی، مادی و معنوی مردم قدم بر می دارند و آن ها را به معروف و منکر آشنا ساخته و امر و نهی نموده و قدرت ایمانی جامعه را در پرتو ارزش های توحیدی بالا می برند.
لذا در زیارتنامه امام حسین علیه السلام می خوانیم: «وَ اَشْهَدُ اَنَّک قَد اَقَمتَ الصَّلوةَ وَ اتَیتَ الزَّکاةَ وَ امَرتَ بالمعروفِ و نَهَیتَ عَنِ المُنکر؛ \" 9 \" شهادت می دهم که تو [ای حسین بن علی علیه السلام] نماز را اقامه کردی و زکاة را اداء نمودی و دستور به خوبی ها دادی و از بدی ها بازداشتی». توضیح آن که؛ شهادت می دهم، با خون خود و یارانت، نماز خونین عشق را در مسلخ عاشقان اقامه کردی و با جان خویش زکات، که حق محرومین جامعه است، اداء نمودی و در مقابل همه کفر و شرک، معروف را با نثار جانتان به جامعه معرفی نموده و منکر را که مصداق بارز آن بیعت با یزید و اندیشه های پلید او بود بیان نمودی.
امام حسین علیه السلام فرمود: «اِعتَبرُوا اَیُّهَا النّاسُ بِمَا وَعَظَ اللَّهُ بِهِ أَولِیاءَهُ مِن سُوءِ ثَنائِهِ عَلی الأَحبارِ إذْ یَقُولُ: «لَولا یَنهاهُمِ الرَّبّانیُّونَ وَ الأَحبارُ عَن قَوْلِهِمْ الإِثمِ» وَ قالَ: «لَعَنَ الذّینَ کَفَرُوا مِن بَنِی اِسْرائِیلَ - إِلی قَولِهِ - لَبِئْسَ ما کانُوا یَفعَلُون» وَ اِنّمَا عَابَ اللَّهُ ذلِکَ عَلَیهِم لاِنَّهُم کانُوا یَرَونَ مِن الظَلمَةِ الَّذِینَ بَینَ أظهَرِهِم المُنکَرَ وَ الفَسادَ فَلا یَنْهَونَهُم عَن ذلِکَ رَغْبَةً فِیما کانُوا یَنالُونَ مِنهُم وَ رَهبَةً مِمّا یَحْذُرونَ؛ \" 10 \" ای مردم! عبرت و درس بگیرید، به واسطه آن چه خداوند دوستانش را از بدی ستایش عالمان یهود نصیحت نمود»: چرا علماء یهود گناه را دیدند و نهی نکردند؟ آنها مورد لعن هستند. بدرفتاری نمودند، خداوند بر آنها عیب
گرفت؛ چرا که ظلم، فساد و منکر را دیدند و نهی نکردند، یا به خاطر منافع خودشان یا از ترس دیگران.
امام حسین علیه السلام به قرآن استشهاد نمود: «فَلا تَخشَوهُمْ وَ اخشَوْنِ؛ \" 11 \" از آن ها [در راه انجام تکلیف و امر به معروف و نهی از منکر] نترسید، از من بترسید». \" 12 \".
وصیت امیر المؤمنین، انبیاء الهی، ائمه هدی علیهم السلام، انسانهای الهی و شهدا راه حق و فضیلت، امر به معروف و نهی از منکر بوده و همه در مسیر تحقق آن هجرت و جهاد نموده تا به شهادت رسیدند، حضرت موسی و ابراهیم علیهما السلام در مقابل فرعون و نمرود زمان خود، پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در مقابل ابوسفیان ها در جهت ریشه کن نمودن شرک و بت پرستی و زنده نمودن توحید، علی علیه السلام در مقابل ناکثین، قاسطین و مارقین و امام حسین علیه السلام در مقابل یزیدیان، از شهادت یحیی بن زکریا علیه السلام گرفته تا سرهای بریده کربلا و نینوا، همه برای تحقق و عمل به این فریضه الهی صورت گرفته است. لذا این دو اصل در روایات از آن چه آفتاب بر آن می تابد، با ارزش تر بیان شده است، و هم چنین، کارهای دیگر در مقابل امر به معروف و نهی از منکر به کف روی آب و یا قطره آب در دریا تشبیه گردیده است. لذا باید این دو امر مهم به بهترین روش بیان گردد. زیرا واجب تر از همه واجبات و موجب زنده شدن همه آن ها و زدودن محرمات و ایجاد تقوای الهی در فرد، جامعه و حکومت می گردد.
پی نوشت ها:
1- بحارالانوار، ج7، ص 203
2- بحار، ج 23، ص 105
3- بحار، ج 16، ص 405
4- بحار، ج 27، ص 106
5- منتهی الامال، ص 408
6- شمس 8:91-10
7- آل عمران 104:3
8- آل عمران 110:3
9- بحار، ج 97،ص 160
10- بحار، ج 97،ص 79
11- مائده 3:5
12- تحف العقول، ص 240. خطبه مفصلی می باشد که اهل تحقیق مراجعه کنند
منبع : منبع: سایت راسخون.