فارسی
پنجشنبه 24 آبان 1403 - الخميس 11 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

تقلید محض از پیامبر(ص)، حرکت در صراط مستقیم هدایت

پیامبر(ص) از سوی خداوند به عنوان اسوه و سرمشق بشر برگزیده شده است. از این رو شناخت همه جانبه آن حضرت(ص) برای همگان امری بایسته است. شناخت آن حضرت(ص) راه های گوناگونی دارد که از آن جمله مراجعه به قرآن است؛ چرا که قرآن، وحی الهی است و خداوند در این کتاب معرفی جامع و کاملی از اسوه و سرمشق بشریت ارایه داده تا حجت بر مردم تمام شود. نویسنده بر همین اساس در این مطلب به سراغ آیات قرآنی رفته تا تبیین خداوند را از سیره آن حضرت(ص) در امور و مسایل گوناگون از جمله اخلاقی، اجتماعی و سیاسی ارایه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
● اهمیت و ارزش تقلید در آموزه های قرآنی
انسان موجودی تقلیدپذیر است؛ چرا که این صفت برای آدمی فواید و آثار بسیاری دارد. از جمله آثار تقلید انتقال دانش و تجربیات است. در روان شناسی اجتماعی، علوم تربیتی و اخلاق اجتماعی و همچنین علوم دیگر مرتبط با جامعه شناسی، مسئله جامعه پذیری به عنوان یک مسئله مهم بویژه در حفظ و حراست جامعه و انتقال هنجارهای اجتماعی به نسل های آینده مطرح می باشد؛ چرا که بقای جامعه به حفظ هنجارها، آداب، سنت ها و آیین هایی است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود؛ از این رو جامعه پذیری خصوصاً درباره نسل های آینده جامعه مطرح می شود تا جامعه در مسیر و ریلی که تعبیه و هدف گذاری شده حرکت کند و به اهداف کمالی خود یعنی آرامش و آسایش فراگیر و عدالت عمومی دست یابد.
تقلید مهم ترین ویژگی انسانی است که حافظ این امور می باشد و اسباب انتقال دانش و تجربه را از نسلی به نسل دیگر فراهم می آورد. البته تقلید نیز مانند هر ویژگی و صفت انسانی ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد و یا به نادرستی از آن بهره گرفته شود. لذا در آموزه های قرآنی و نیز علوم تربیتی و اجتماعی، تقلید باتوجه به متعلقات آن مورد ارزیابی و سنجش قرار می گیرد؛ چرا که برخی از افراد جامعه به جای تقلید از هنجارها و آداب و سنت های نیک و پسندیده، به تقلید از ناهنجاری ها و رفتارهای زشت و ناپسند رو می آورند و جامعه را با خطرات جدی و پدیده های نادرست مواجه می سازند و زمینه فروپاشی اجتماعی را فراهم می آورند.
از نظر عقلی تقلید چهارگونه است: تقلید جاهل از جاهل، تقلید عالم از عالم، تقلید عالم از جاهل، تقلید جاهل از عالم. از نظر قرآن سه قسم نخست از اقسام چهارگانه تقلید، باطل و تنها گونه چهارم آن درست و صحیح است.
از آموزه های قرآنی برمی آید که در تقلید صحیح باید شروطی احراز شود که از آن جمله این است که مقلد باید خود به علم و عقل دریابد که این پیروی و ملازمت از عالم بر پایه اصول و مبانی عقلانی درست و صحیح است. شرط دیگر آن است که شخص مقلد، علم و عقل کسی را که می خواهد از او تقلید کند، احراز نماید و بر او آشکار شود که آن شخص، انسانی عالم و عاقل است. سومین شرطی که آیات قرآنی برای صحت و جواز تقلید بیان کرده آن است که تقلید در امور مشروع از نظر شریعت معتبر باشد و از نظر عقلانی و عرفی، معقول خردمندان و مقبول عرف عقلایی باشد. بنابراین لازم است تقلید تنها در اموری باشد که از نظر عقل و شریعت و عرف معقول، مشروع و معروف (مقبول) باشد. (سوره مائده، آیه ۱۰۴، و نیز سوره بقره آیه ۱۷۰ و سوره نحل، آیات ۴۳ و ۴۴ و سوره انبیا، آیه۷ و آیات دیگر)
خداوند در آیه ۴۳ سوره نحل، در جواز و صحت و بلکه لزوم تقلید جاهل از عالم عاقل می فرماید: فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون؛ اگر نمی دانید، از اهل ذکر بپرسید. در این آیه توجه خاصی به اصطلاح اهل ذکر شده است. ذکر یکی از نام های قرآن است؛ چنان که ذکر بیانگر این معناست که شخص همواره در یاد خدا و اهداف آفرینش است و به آن سمت نظر دارد و حرکت می کند. چنین شخصی از نظر قرآن، خردمند و عاقل، مؤمن و معتقد، اهل رفتارهای معقول، مقبول و مشروع است و از هر نظر قابل اعتماد است و می توان از وی پرسید و براساس پاسخ وی عمل کرد. بنابراین می تواند به عنوان مرجعیت علم و عمل محل مراجعه و تقلید قرارگیرد.
همانگونه که از آیات قرآنی به دست می آید، جایگاه سه چیز در تقلید بسیار مهم و اساسی است. این سه چیز عبارتند از عقلانیت، عقلائیت و مشروعیت. بنابراین شخصی که به وی مراجعه و از او تقلید می شود باید خود دارای چنین صفاتی باشد و دیگر آن که قول و عمل وی نیز مبتنی بر پاسخ و کاری معقول از نظر عقل، معروف (مقبول) از نظر عقلاء و عرف جامعه و مشروع از نظر دین باشد. این جاست که می توان به سادگی تایید قرآن را بر مسئله برهانی و بینه بودن (انفال، آیه ۴۲)، عرفی و معروف بودن ازنظر خردمندان (اعراف، آیه ۱۹۹ و آیات بسیار از جمله آیات امر به معروف) و شرعی بودن و مطابقت با احکام الهی معتبر (آیات بسیار قرآن) به دست آورد. براین اساس هرگونه تقلیدی که بیرون از دایره شروط سه گانه عقلانی، عقلایی و شرعی باشد و با آن در تقابل و تضاد قرارگیرد، تقلیدی مذموم و ناپسند عقلانی و شرعی و عقلایی است و باید از آن پرهیز کرد.  از این رو خداوند در آیاتی از جمله ۱۰۴ سوره مائده تقلید جاهل از جاهل را باطل می داند، چرا شرط تقلید از عاقل در آن مراعات نشده است و تقلید از غیر اهل ذکر را باطل معرفی می کند؛ چرا که در آن علم و دانش و شریعت و ایمان و امور دیگر مراعات نشده است.
از نظر قرآن، تقلیدهای برخاسته از تعصب قومی، خانوادگی و قبیله ای مذموم است، زیرا در این نوع تقلیدها، شرط عقلی و یا عقلایی در معقولیت و مقبولیت تقلید وجود ندارد. از این رو آیات بسیاری چنین تقلید را نکوهش کرده و اهل آن را سزاوار سرزنش دانسته است. (بقره، آیه ۱۷۰و نیز مائده آیه ۱۰۴ و اعراف آیات ۷۰ و ۱۷۳، و یونس آیه ۷۸ و ده ها آیه دیگر) همچنین آیات دیگر، برخی از تقلیدهای ناپسند را چون برخاسته از جهل و نادانی (اعراف، آیه ۱۳۸؛ کهف آیات ۴و۵) و یا رفاه و خوشگذرانی (زخرف، آیه۲۳) و القائات شیطانی و تلقینات ابلیسی (بقره، آیات ۱۶۸ و ۱۷۰؛ و لقمان آیه۲۱) است، امری ناپسند و مذموم شمرده شده است که ریشه همه آنها به اصل فقدان عقلانیت و یا عقلائیت برمی گردد.
از نظر قرآن، نتیجه چنین تقلیدی جز هلاکت و نابودی (اعراف، آیات ۶۵ تا۷۲)، خشم و انتقام الهی (زخرف، آیات ۲۳ و ۲۵) پیروی از شیطان (لقمان، آیه۲۱) و عذاب در قیامت (بقره، آیات ۱۶۵ تا ۱۶۷) چیزی نخواهدبود.
البته قرآن برای تقلید کورکورانه و غیرعقلانی آثار و نتایج دیگری نیز برشمرده است که می توان به مانعیت در رشدیافتگی فردی و اجتماعی (بقره، آیه ۱۷۰ و آیات دیگر)، خرافه گرایی، بدعت گرایی و پای بندی بی دلیل و غیرعقلانی به سنت ها (مائده آیه ۱۰۳ و ۱۰۴)، حق ناپذیری (یونس، آیات ۷۵ و ۷۸)، استکبارورزی (یونس، همان و قصص آیات ۲۳ تا ۳۹)، توجیه گرایی (اعراف، آیه۲۸)، جمود و دوری از آزاداندیشی (بقره، آیه ۱۷۰ و انبیاء آیات ۵۳ و ۶۷)، فسادگرایی و دوری از اصلاح خواهی و اصلاح پذیری (هود، آیات ۸۷ و ۸۸) و مخالفت با حق و حقیقت و پیامبران و هدایت گران و اصلاح طلبان (ابراهیم؛ آیات ۹و ۱۰ مائده آیه ۱۰۴ و آیات دیگر) اشاره کرد.
● شناخت پیامبر(ص) بایسته همگانی
با توجه به دیدگاه قرآن درباره تقلید می توان به آسانی دریافت که چرا پیامبرگرامی(ص) بهترین اسوه برای تقلید و الگوبرداری است تا انسان، زندگی دنیوی و اخروی خویش را براساس سبک زندگی آن بزرگوار سامان دهد؛ چرا که وی به سبب عصمت از هرگونه خطا، اشتباه، سهو و گناه در فهم و عمل و رفتار و نیز کمال و تمامیت عقل و مکارم اخلاقی و دیگر شرایط تقلید، می تواند از هر نظر جامع و اسوه حسنه و کامل باشد. (احزاب، آیه۲۱)
از این رو شناخت آن حضرت می تواند به شناخت از بهترین سرمشق و اسوه کامل و نیک از عقل و عقلاء و شرع بینجامد و انسان را برای حرکت در مسیر صحیح کمال یاری و مدد رساند.
بر این اساس بر همگان لازم است تا برای دست یابی به راه و روش درست زیستن و متاله و خدایی شدن، از مسیری استفاده کنند که مسیر مستقیم و مبرا از نقص و کژی است. از این رو خداوند به صراحت راه رسیدن به محبوبیت الهی یعنی رسیدن به مقام عبودیتی که کنه و گوهرش ربوبیت و مظهریت آن و خلافت الهی است را راه پیامبر(ص) و محبوبیت و خشنودی وی قرار داده و می فرماید: قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله؛ بگو اگر خدا را دوست می دارید مرا پیروی کنید تا شما هم محبوب خدا شوید. پس راه مستقیم و صراط راست الهی جهت محبوب شدن در نزد خداوند این است که تقلید و پیروی از پیامبر(ص) شود. این پیروی همان تقلید محض در همه امور است؛ چرا که تنها در این صورت است که خشنودی و محبوبیت الهی رقم می خورد.
برای شناخت افکار، اندیشه ها، اعمال و رفتار پیامبر(ص) جهت تقلید و پیروی، می توان از راه های گوناگونی بهره برد که از جمله مطمئن ترین و آسان ترین و معتبرترین راه ها، مراجعه به آیات قرآنی است که در آن صراط مستقیم محمدی(ص) بیان و تبیین شده است و انسان می تواند با بهره گیری و تقلید و پیروی از آن به محبوبیت الهی دست یابد و محبوبیت و عشق دو سویه پدید آید. (مائده، آیه ۵۴)
خداوند در آیه ۲۱ سوره احزاب، سیره پیامبر(ص) را الگو و سرمشق مناسب زندگی برای همگان بویژه خداجویان رستاخیزباوری می داند که یاد خداوند همه وجودشان را گرفته است و او را مقصد و مقصود خویش دانسته اند. بنابراین، هر کسی که خدا را می جوید، باید از مسیرش حرکت کند که پیروی و الگوبرداری از اسوه کامل و نیک الهی یعنی حضرت پیامبر(ص) است.
این پیروی و اطاعت باید به گونه ای باشد که در هیچ گوشه ای از آن نقص و کژی و خللی راه نیابد، لذا خداوند در آیه ۱ سوره حجرات بر لزوم پیروی از سیره پیامبر(ص) و اجتناب از هرگونه پیشتازی بر آن حضرت(ص) در گفتار و رفتار تأکید می کند و می فرماید پیشتازی بر آن حضرت(ص) همانند عقب افتادن، عین گمراهی و ضلالت است.
از آیه ۲۰ سوره مزمل چنین برمی آید که حتی پیروی از آن حضرت(ص) در اموری که از واجبات اختصاصی ایشان است نیز امری مستحب است. از این رو پیروی برخی از یاران از سیره آن حضرت(ص) در شب زنده داری و تهجد را امری پسندیده معرفی کرده و چنین پیروان و یارانی را مورد تشویق قرار می دهد؛ چرا که این افراد با آن که بر ایشان واجب نیست تا همانند پیامبر(ص) تهجد و شب زنده داری کرده و دو سوم یا نصف یا یک سوم شب را بیدار باشند و به نماز و قرآن مشغول شوند، ولی این پیروی و همراهی، امری بسیار پسندیده و ستوده است؛ چرا که زمینه متاله شدن و تحقق اسمای کمالی را به سبب پیروی مطلق و کامل برای آنان فراهم می آورد.
از نظر قرآن، از نشانه های صداقت و درستی در ایمان پیروان، آن است که اشخاص در همه امور از پیامبر(ص) پیروی کنند. بنابراین، پیرو و مقلد خوب کسی است که حتی در مقام پیامبر قرار گیرد و مردم را به توحید خالص و پیراسته از هرگونه شرک دعوت کند و در این راه همانند پیامبر(ص) عمل کند. (یوسف، آیه۱۰۸) بطوری که هر کسی این پیروان را می بیند به این نتیجه برسد که آنان پیرو واقعی پیامبر(ص) هستند؛ زیرا در همه چیز می کوشند تا خود را همانند پیامبر(ص) کنند.
● نمونه هایی از سیره پیامبر(ص)
از آن جایی که نمی توان همه سیره های اخلاقی، اجتماعی و سیاسی پیامبر(ص) را در این جا بیان کرد؛ چرا که در این صورت لازم است تا تفسیری کامل از همه آیات قرآنی ارایه نمود، ولی می توان در این جا کلیات و مبانی اصولی و مهمی از سیره را ارایه کرد تا همگان با پیروی از این اصول و مبانی بتوانند سبک زندگی آن حضرت(ص) را سرمشق زندگی خود قرار دهند و در مسیر شدن های کمالی به درستی و صحت گام بردارند و از صراط مستقیم پیروی از اسوه کامل، بیرون نروند.
● سیره اجتماعی
۱) ساده زیستی و اجتناب از تشریفات در مقام رهبری: داشتن زندگی عادی و بدون هیچ گونه تشریفات، یکی از مهم ترین ویژگی هایی است که خداوند در آیاتی از جمله ۷ و ۸ سوره فرقان و ۴ و ۵ سوره حجرات به ترسیم و تبیین آن می پردازد. از نظر قرآن، پیامبر(ص) اسوه و سرمشق ساده زیستی رهبران اجتماعی جامعه است. اگر کسی بخواهد در مقام رهبری ، اسوه و سرمشقی بیابد، می بایست به زندگی پیامبر(ص) مراجعه نماید که بدون هرگونه تشریفات، رهبری جامعه را به عهده داشت و مردم به سادگی و آسانی می توانستند با ایشان ارتباط برقرار کرده و مسائل و مشکلات شخصی و اجتماعی خود را بیان و راهکار مناسب تقاضا کنند.
۲) امانت داری: هر کسی که در موقعیت برتر اجتماعی قرار گیرد، از مناسبات قدرت و ثروت بهره مند می شود و اموال بسیاری به سبب مسئولیت اجتماعی در اختیار وی قرار می گیرد. دراین حالت امانت داری و اجتناب از خیانت و هرگونه مکر و حیله برای عدم استفاده از اموال کلان و هنگفت بسیار سخت است. اما قرآن گزارش می کند که آن حضرت(ص) با آن که اموال فراوانی در اختیار داشت، با این حال از هر نوع خیانت در امانت پاک و منزه است و سیره ایشان و دیگر پیامبران(ع) در طول تاریخ این گونه بوده است(آل عمران، ۱۶۱)
۳) همدردی با مردم: از دیگر ویژگی هایی که قرآن برای سیره اجتماعی پیامبر(ص) بیان می کند، همدردی با مردم در مشکلات و سختی های آنان است. خداوند در آیه ۱۲۸ سوره توبه بیان می کند که آن حضرت(ص) به سبب این که مردم در سختی و رنج به سر می بردند، خود را به رنج و سختی می افکند تا با مردم همدردی کند.
۴) امر به معروف و نهی از منکر: از جمله مسئولیت اجتماعی هر انسانی دستگیری از دیگران است. این دستگیری به اشکال مختلف انجام می گیرد. از جمله راهنمائی دیگران به کارهای نیک و پسندیده و پرهیز دادن از کارهای زشت و ناپسند است چرا که عمل به معروف و ترک منکر، آثار مثبت و منفی در شخص و جامعه به جا می گذارد و انسان سالم و کامل آن است که می کوشد تا همان گونه که خود از آثار کار خوب و نیک و پسندیده بهره مند می شود، دیگران نیز با انجام آن از فواید و آثار آن بهره مند شوند. از این رو مساله نظارت بر رفتار دیگران برای چنین افرادی، اصالت می یابد. هر پدر و مادری چنین حالتی نسبت به فرزندان خود دارد و می کوشد تا آنان نیکوکار باشند و از بدکاری پرهیز نمایند. جامعه برای انسان مومن این گونه است و هر کسی خود را همانند والدین، ولی جامعه می داند. پیامبر(ص) نیز سیره دایمی اش این گونه بود که همواره بر رفتار جامعه نظارت ولایت و محبت داشت و امر به معروف و نهی از منکر می کرد. (اعراف، آیه ۱۵۷)
۵) اجرای عدالت: از مهم ترین خواسته های هر پیامبری، دعوت و اجرای عدالت در جامعه بوده و خداوند در آیه۲۵ سوره حدید آن را مسئولیت و فلسفه بعثت پیامبران از جمله پیامبر(ص) بیان می کند. خداوند در آیه۱۵ سوره شوری، اجرای عدالت در میان مردم به دور از هرگونه تحمیل را از سیره های عملی آن حضرت(ص) معرفی می کند. این بدان معناست که آن حضرت(ع) همواره دغدغه عدالت داشته و دمی از آن غفلت نورزیده است.
۶) انتقادپذیری و گوش شنوا داشتن: از جمله سیره های اجتماعی آن حضرت(ص) می توان به تأثیرپذیری آن حضرت(ص) از سخنان مؤمنان اشاره کرد. البته آن حضرت به همه سخنان مردم از دوستان و دشمنان گوش فرا می داد و حتی سخنان منافقان را می شنید به گونه ای که دشمنان وی را متهم به سادگی می کردند و می گفتند که وی همه حرفها و سخنان ما را می شنود و می پذیرد. این در حالی بود که او تنها سخنان آنان می شنید و نسبت به آنان واکنش تند نشان نمی داد؛ چرا که هدف، جلب و جذب قلوب مردم و راهنمایی آنان به حقیقت بود و این گونه رفتار در راستای این هدف انجام می شد. (توبه، آیه۶۱)
● سیره اخلاقی
درباره سیره اخلاقی پیامبر(ص) مطالب بسیاری است که در این جا نمی توان به همه آن ها پرداخت ولی برخی از اصول سیره اخلاقی آن حضرت(ص) بنا بر گزارش قرآن عبارتند از:
۱) خوش اخلاقی: خداوند پیامبر(ص) را به خوش اخلاقی می ستاید. این بدان معناست که پیامبر(ص) در سیره عملی خویش به گونه ای بود که می توان او را در این حوزه، حمید و ستوده شمرد، چنان که خداوند ایشان را به خلق عظیم و خوی و منش بزرگ می ستاید. (آل عمران، آیه۱۵۹ و نیز قلم، آیه۴)
۲) نرمخویی و پرهیز از خشونت: از دیگر ویژگی های آن حضرت(ص) در سیره اخلاقی می توان به نرمی خویی و پرهیز از خشونت در رفتار و گفتار با دیگران اشاره کرد که خداوند این مطلب را در آیه۱۵۹ سوره آل عمران به عنوان یکی از ویژگی های آن حضرت مطرح می کند.
۳) دعا برای مردگان: توجه آن حضرت(ص) مختص به زندگان نبود. ایشان حتی برای مردگان نیز توجه خاص مبذول می داشتند و برای دعای جهت اموات به قبرستان ها می رفت و با حضور بر سر قبرشان برایشان دعا می کرد و از خداوند طلب مغفرت و رحمت می کرد. (توبه، آیه۸۴)
۴) معاشرت با فقیران: آن حضرت(ص) به همه اقشار اجتماعی بویژه فقیران و بینوایان توجه داشت. خداوند در آیاتی از جمله ۵۲ سوریه انعام و ۲۸ سوره کهف از سیره اخلاقی آن حضرت نسبت به فقیران و معاشرت و هم نشینی با بینوایان مؤمن خبر می دهد.
۵) دلسوزی و مهربانی: خداوند پیامبر(ص) را به عنوان رحمت برای جهانیان می ستاید و او را رحمه للعالمین می خواند. آن حضرت(ص) البته نسبت به مؤمنان از هر جهت دلسوزی و مهربانی می کردند و مهرورزی ایشان از نظر قرآن یک سیره دایمی و همیشگی بوده است. (توبه، آیه۱۲۸)
۶) حرص بر سعادت دیگران: انسان کامل کسی است که تنها گلیم خویش را از آب برنیارد بلکه بکوشد تا دستگیر دیگران شود. پیامبر(ص) از آن جایی که رحمت برای جهانیان بود نسبت به هدایت و سعادت بشر حساسیت ویژه ای داشت و حرص آن حضرت(ص) چنان بود که خداوند وی را از این که خود را به رنج افکند برحذر می داشت؛ چرا که این دلسوزی و حرص موجب می شد تا پیامبر(ص) اذیت شود. خداوند در آیاتی از جمله ۱۲۸ سوره توبه، ۳۷ سوره نحل، ۶ سوره کهف و ۳سوره شعراء ازحرص آن حضرت(ع) نسبت به سعادت و هدایت و خوشبختی مردم سخن می گوید و آن را از سیره اخلاقی ایشان برمی شمارد.
۷) فروتنی و تواضع: از دیگر ویژگی های اخلاقی آن حضرت(ص) فروتنی در برابر مؤمنان و ابراز مهر و محبت به ایشان است. (انعام، آیه۵۴) این درحالی است که آن حضرت در اوج تعالی و قدرت بود و نیازمند تواضع نبود، ولی از آنجایی که تواضع و فروتنی عین ادب و اخلاق است ایشان بر این سیره زندگی می کردند.
۸) غم خوری: ایشان همواره از کفر و بی دینی و عاقبت به شرشدن مردم در اندوه و غم بود. خداوند در آیاتی از قرآن به حزن و اندوه ایشان اشاره می کند که به سبب دلسوزی نسبت به کافران بوده است. آن حضرت(ص) از این که می دید برخی از مردم با کفر، خود را به آتش دوزخ می افکنند بسیار اندوهگین می شد و نسبت به آنان غم می خورد. (کهف، آیه۶ و نمل، آیه ۷۰ و لقمان، آیه ۲۳ و فاطر، آیه۸)
۹) تشویق دوستان: از جمله سیره اخلاقی آن حضرت(ص) تشویق دوستان و مومنان بود تا به رفتار و کارشان خشنود شوند و دلگرم به آن، گام های بزرگتری را بردارند. از آیات ۲۱۸ و ۲۱۹ سوره شعراء برمی آید که آن حضرت(ص) تلاش داشت برای تشویق دوستان و مومنان، آنان را نسبت به وضعیت خودشان آگاه کند و با حضور در میانشان، آنان را به کار، دلگرم و تشویق نماید.
● سیره عبادی
درباره سیره عبادی به چهار نکته بسنده می شود:
۱) شب زنده داری و تهجد شبانه که گاه به دو سوم شب نیز می رسید و تنها یک سوم شب را استراحت می کرد. (شعرا، آیه۱۲۸ و نیز کشاف، ج۳، ص۳۴۱) چرا که مراد از قیام، همان تهجد شبانه است چنان که در آیه ۲۰ سوره مزمل نیز به آن اشاره شده و در سوره اسراء بر آن تاکید شده است.
۲) اقامه نماز به جماعت: از دیگر سیره های عبادی آن حضرت(ص) توجه به نماز جماعت است. برخی از مفسران از جمله زمخشری در کشاف بر این باور است که پیامبر(ص) نماز را با دیگران به جماعت می خواند (همان) البته با توجه به سیره پیامبر(ص) که در روایات گزارش شده این معنا مورد تصدیق و تاکید است.
۳) عبادت شبانه روز: از جمله سیره دایمی آن حضرت(ص) تهجد و عبادت درشبانه روز است. ایشان بیشتر شب را به عبادت می پرداخت و در روز نیز هرگز چیزی چون کار و جهاد و مانند آن وی را از عبادت محض چون نماز و روزه باز نمی داشت. (مزمل، آیه ۲۰ و آیات دیگر)
۴) تشویق دیگران به عبادت : حضور در تهجد شبانه اصحاب و نمازگذاری با آنان در مسجد و عبادت از جمله سیره های آن حضرت(ص) است که در آیاتی از جمله ۲۰مزمل گزارش شده است. (کشاف، ج۳، ص۳۴۱)
● سیره سیاسی
در سیره سیاسی آن حضرت موارد زیادی وجود دارد که قابل توجه است ولی در این جا به مواردی چند اکتفا می شود:
۱) استقامت در برابر فشارها: آن حضرت(ص) در برابر خواسته های دشمنان و بهانه جویی ها و فشارهای بیرونی استقامت می ورزید و هرگز دربرابر آنان تسلیم نمی شد و براین باور بود که وظیفه اش انجام مأموریت است و نتیجه آن به دست خداوند است؛ چرا که خود را مأمور به انجام وظیفه می دانست نه رسیدن به هدف در هر صورت. از این رو سیره اش بر استقامت در برابر هرگونه فشار و تحمل آن سامان یافته بود. (یونس، آیه ۱۵)
۲) اجرای عدالت: چنان که گفته شد اجرای عدالت در همه ابعاد، از جمله وظایف ایشان بود و آن حضرت(ص) به خوبی در سیره اخلاقی و اجتماعی و سیاسی خویش اجرای آن را به نمایش گذاشت. (شوری، آیه ۱۵)
۳) مبارزه با شرک و کفر: از دیگر سیره های دایمی در حوزه عمل سیاسی می توان به مبارزه همه جانبه با مظاهر شرک و کفر اشاره کرد که در آیاتی از جمله ۲۶ سوره انبیاء به آن پرداخته است.
۴) انتقادپذیری: گوش دادن به سخنان موافقان و مخالفان از جمله ویژگی های آن حضرت(ص) در حوزه عمل سیاسی است که در آیه ۶۱ سوره توبه به آن توجه داده شده است.
● سیره تبلیغی
در حوزه تبلیغ و پیام رسانی نیز توجه به برخی از ویژگی های سیره تبلیغی آن حضرت(ص) می تواند آموزنده باشد. از جمله این اصول رفتاری می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱) اخلاص: اخلاص و اجتناب از هرگونه درخواست اجرت در قبال تبلیغ و رسانیدن پیام الهی و احکام شرعی از جمله سیره آن حضرت است که در آیاتی از جمله ۱۰۴ سوره یوسف و ۷۲ سوره مؤمنون و ۵۷ سوره فرقان و ۸۶ سوره ص به آن اشاره شده است.
۲) پرهیز از تکلف: ایشان از هرگونه تکلف و تصنع و ظاهرسازی در حوزه عمل تبلیغی پرهیز داشت و اجازه نمی داد تا تبلیغ دین به تظاهر و تکلف و تصنع در عمل آلوده شود (ص، آیه ۸۶ و نیز المیزان، ج ۱۷، ص ۲۲۸ که تکلف را به معنای ظاهرسازی و آراستن امر به چیز غیرواقعی معنا کرده است.)
۳) سازش ناپذیری در اصول: از جمله سیره های آن حضرت که فراگیر در حوزه های مختلف از جمله سیاسی و تبلیغی است، قاطعیت و سازش ناپذیری نسبت به اصول اعتقادی و راهبردی است. ایشان هرگز به خود اجازه نمی داد تا نسبت به اصول از جمله اصول اعتقادی عقب نشینی کرده و نسبت به آن تکاهل و تسامح و تساهل روا دارد. اینگونه است که همه چیز را فدای اصول می کرد و ذره ای از آن عقب نشینی نمی کرد. (یونس، آیه ۱۰۴ و یوسف، آیه ۱۰۸ و زمر، آیات ۱۱ تا ۱۵ و کافرون، آیات ۱ تا ۶)
این ها گوشه هایی از سیره آن حضرت در ابعاد گوناگون است. البته مطالعه آیات قرآنی این امکان را می دهد تا دیگر سیره های آن حضرت در هر بابی شناخته شده و امکان پیروی فراهم آید.


منبع : پایگاه آفتاب
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

علی بن عثمان، یار گمنام امام حسین(ع)
ابن زياد و امام زين العابدين عليه السلام
درخت خونبار
حمزة بن حسين عليه السلام‏
دحوالارض یا گسترش زمین به چه معناست؟!
قم و حضرت معصومه (س) از نگاه روایات
امام حسین علیه السلام، اخلاص و خدا محوری
عُبَیدالله بن زیاد
مرتضی نوربخش‏ عطش تاریخ‏
عبداللَّه بن حارث نوفلى‏

بیشترین بازدید این مجموعه

رحمت الهی(برگرفته از کتاب جلوه های رحمت الهی)
فاطمه زهرا علیهاالسلام الگوی جاودان انسان ...
رابطه انسان با خود
هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
اسم اعظمی که خضر نبی به علی(ع) آموخت
روزانه چقدر قرآن بخوانیم؟
گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^