برای شناخت راه تحصيل ايمان به حق ابتدا بايد متعلقات ايمان را بشناسيم و به آنچه كه بايد مؤمن باشيم، آنها علم پيدا كنيم كه طبق آيات كتاب خدا، اين متعلقات پنج حقيقت است: خدا يعني مبدأ، معاد، فرشتگان، انبياء و وحي.
شناخت اين پنج حقيقت از دو راه ميسر است؛ يكي اين كه انسان تحصيل علم كند. ده سال يا پانزده سال يا بيست سال، همان كاري كه خداوند مهربان به ما توفيق داده. علم نور است، علم گوهر درياي خلقت است. اتصاف به علم، اتصاف به يكي از صفات پروردگارعليم است. آنقدر جايگاه علم مهم است كه شما در آيات سي به بعد سوره بقره كه بحث خلقت آدم مطرح است بعد از ( وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي ) مسئله علم را مطرح ميكند و معلم را و متعلّم را. ( علّم ) كه فاعلش پروردگار معلّم، آدم متعلم است ( وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ) اين علم.
يكي از مباحثي كه در قرآن مطرح است براي يافتن خدا و براي تماشاي خدا با چشم قلب، انديشه در آثار پروردگار است. براي شناخت پروردگار قرآن راهنمايي ميكند. فعل او را ببينيد، صنعت او را ببينيد، صفت او را ببينيد، يعني رشتههاي مختلف مربوط به حضرت حق در قرآن مجيد مطرح است ( وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى ) كه افعل تفضيل احسن است. اين اسماء حسني را كه مرحوم صدوق در ابتداي كتاب توحيد دارد. مرحوم فيض يك كار زيبايي در اين اسماء حسني كرده. در جلد اول علم اليقين كه هر كدام از اين نود و نه تا را يك توضيح مختصري هم داده و بعد راهنمايي كرده كه ما ميتوانيم متصف به اين صفت به اندازه سعه وجودي خودمان بشويم، اگر خدا رحمان است، ما هم ميتوانيم انسان مهرباني از كار دربياييم. اگر رحيم است، ما ميتوانيم انسان رحيمي از كار دربياييم. اگر رزاق است، ما ميتوانيم نانرساني خوبي از آب درآييم. كه شيخ صدوق وقتي روايتش را از پيغمبر (ص) نقل ميكند، پيغمبر(ص) ميفرمايد: «إن لله عز و جل تسعة و تسعين اسما مائة إلا واحدة من أحصاها دخل الجنة» كه صدوق ميفرمايند: منظور شمردن نود و نه تا نيست، احصي يعني نود و نه تا چراغش را در وجودت روشن كن، نه تنها حالا تفكر در خلقت پردهها را كنار ميزند و هر چه رشته شرك است بافته تاريخ بشر اينها را از همديگر گسسته ميكند. در صفات او هم كه انسان مطالعه ميكند بيشتر عاشق ميشود.
منبع : پایگاه عرفان