فارسی
پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403 - الخميس 22 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

يزيد فرماندار نالايق

سپاه اسلام از تب و تاب و ناتوانى مثل برگ خزان به زمين مى ريخت و بقيه در آستانه مرگ به انتظار سرنوشت رفتگان بودند و يزيد سر فرمانده آنها در ((دير مران )) بود و هر چه از طرف سپاهيان و فرماندهان وضع نابسامان لشكر را به او گزارش دادند، مؤ ثر نگرديد و بالاخره به وسيله پيك ، سريعا حادثه را به عرض معاويه رسانيدند.
معاويه پسر بى غيرت خود را از گرفتارى سپاه به قحط و غلا و كمبود خواربار مطلع ساخت و دستور حركت داد. يزيد در جواب پدر اين بيت ها را نوشت : و چيزى نگذشت كه اين ابيات در ميان سپاه منتشر گرديد؛
مرا چه باك كه اردو در فرقدونه در خطر و دست و گريبان مرگ است . من كه در ((دير مران )) بر متكاها تكيه داده ام و ام كلثوم در آغوش من است !
البته اين گونه هوسبازى ها و خوشگذرانى ها آن هم در زمانى كه لشكر مثل برگ خزان پاييز است جز افسرده كردن روحيه افسران و در هم شكستن دل هاى با قدرت و اراده هاى آهنين اميران و رنجانيدن قلب فرماندهان اثرى ديگر نداشت .


منبع : تبیان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

: شجره نفرين شده از زبان رسول خدا صلى الله عليه و ...
عمرو بن حجاج زُبیدی
نقش معاویه در شهادت سید الشهداء علیه السلام
خواب هند
جنايات بسر ابن ابى ارطاة از طرف معاويه
مرض خوره اندرونى در يزيد
نكوهش مردم كوفه در پيام امام حسين (ع )
کعب بن جابر ازدی
آل مروان
شهادت مردم مدينه در مورد يزيد

بیشترین بازدید این مجموعه

عمرو بن حجاج زُبیدی
: شجره نفرين شده از زبان رسول خدا صلى الله عليه و ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^