فارسی
يكشنبه 16 دى 1403 - الاحد 4 رجب 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

تشنگی در کربلا سید رضا موید خراسانی

بر لب دریا لب دریادلان خشکیده است 

از عطش دلها کباب است و زبان خشکیده است  

 

کربلا بستان عشق است و شهامت، وی دریغ 

کز سموم تشنگی این بوستان خشکیده است  

 

سوز بی آبی اثر کرده است در اهل حرم 

هر طرف بینی لب پیر و جوانی خشکیده است  

 

آه از این میهمانداری که در دشت بلا 

میزبان سیراب و کام میهمان خشکیده است  

 

نازم این همت که عباس آید از دریا ولی 

آب بر دوش است و لبها همچنان خشکیده است  

 

دامن مادر چو دریا، اصغرش چو ماهی است 

کام ماهی بر لب آب روان خشکیده است  

 

گر ندارد اشک تا آبی به لبهایش زند 

چشمه چشم رباب از سوز جان خشکیده است  

 

بسکه می سوزم «مؤید» از غم آل علی 

نخله طبع من از سوز بیان خشکیده است  


منبع : راسخون
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

محرم ازعبدالرحیم سعیدی راد
شعری از محمد رضا آقاسی
چشمی که بسته‌ای به رخم وا نمی‌شود از حسن لطفی
چهل روز اندوه
عشق یعنی ازاحد ده بزرگی
افتاد تا که از تن آن جان‌نثار دست از مشکاة کاشمری
شب قدر همه ی اهل ولا عاشوراست از مصطفی کارگر
پيچيده در اين دشت عجب بوي عجيبي ازسعيد بيابانکي
آینه‏ی آب‏ از عباس مشفق کاشانی
در سینه ی خود داغ فراوان دارد از پروانه بهزادی ...

بیشترین بازدید این مجموعه

شعری از محمد رضا آقاسی
محرم ازعبدالرحیم سعیدی راد
عشق یعنی ازاحد ده بزرگی
چهل روز اندوه
چشمی که بسته‌ای به رخم وا نمی‌شود از حسن لطفی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^