فارسی
سه شنبه 02 مرداد 1403 - الثلاثاء 15 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

تشنگی در کربلا سید رضا موید خراسانی

بر لب دریا لب دریادلان خشکیده است 

از عطش دلها کباب است و زبان خشکیده است  

 

کربلا بستان عشق است و شهامت، وی دریغ 

کز سموم تشنگی این بوستان خشکیده است  

 

سوز بی آبی اثر کرده است در اهل حرم 

هر طرف بینی لب پیر و جوانی خشکیده است  

 

آه از این میهمانداری که در دشت بلا 

میزبان سیراب و کام میهمان خشکیده است  

 

نازم این همت که عباس آید از دریا ولی 

آب بر دوش است و لبها همچنان خشکیده است  

 

دامن مادر چو دریا، اصغرش چو ماهی است 

کام ماهی بر لب آب روان خشکیده است  

 

گر ندارد اشک تا آبی به لبهایش زند 

چشمه چشم رباب از سوز جان خشکیده است  

 

بسکه می سوزم «مؤید» از غم آل علی 

نخله طبع من از سوز بیان خشکیده است  


منبع : راسخون
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

باید آهی ...از سید اکبر میر جعفری
امشب سری به گوشه ی ویرانه می زنی ؟ از خلیل عمرانی
اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی
سنگین تـــــر از همیشه غمــی روی سینه ام ازسید ...
دامن خيمه به بالا بزن! از محمد فخارزاده
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود ازعلی محمد مو’دب
قمر منیر بنی ‏هاشم‏ از صامت بروجردی
دستهایت عشق را... از پروانه بهزادی آزاد
در این دیار هوای نفس کشیدن نیست از محسن عرب خالقی
میدان جنگ‏ از صابر همدانی

بیشترین بازدید این مجموعه

قمر منیر بنی ‏هاشم‏ از صامت بروجردی
سنگین تـــــر از همیشه غمــی روی سینه ام ازسید ...
دستهایت عشق را... از پروانه بهزادی آزاد
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود ازعلی محمد مو’دب
بحر طویل حضرت رقیه از غلامرضا سازگار
در این دیار هوای نفس کشیدن نیست از محسن عرب خالقی
اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی
امشب سری به گوشه ی ویرانه می زنی ؟ از خلیل عمرانی
باید آهی ...از سید اکبر میر جعفری
دامن خيمه به بالا بزن! از محمد فخارزاده

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^