فارسی
چهارشنبه 07 آذر 1403 - الاربعاء 24 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

علمدار کربلا از نورالله امینی نوش‏آبادی

بگذر ای باد صبا باز بر آن گلشن جان 

که در آن تشنه لبانند و فرات است روان  

 

راز بگشای از این پرده و بی پرده بگو 

«که شهیدان که اند این همه خونین کفنان» 

 

خاک خونین به من آورد از آن دشت بلا 

پر فروریخت و در شعله آهش توفان  

 

گفت: هفتاد و دو گل از چمن آل رسول 

ریخت بر خاک سیه کاسه ز نیرنگ خزان  

 

کشته شد از ستم قوم ستمکار حسین 

نور چشم علی و فاطمه با تیغ و سنان  

 

گل گلزار ولایت علی اکبر او 

خفت در خون تن خویش و نشد رام خسان  

 

یاد از آن لحظه که عباس، علمدار رشید 

تافت از مشرق توحید چو خورشید جهان  

 

مشک بر دوش مگر آب رساند به حرم 

مرکب از خشم برانگیخت سوی آب روان  

 

مشک پر کرد و لب تشنه برون شد ز فرات 

تاخت بر لشکر بیداد چنان شیر ژیان  

 

لیکن از کینه ی دشمن چو دو دستش افتاد 

مشک بگرفت به دندان و دو چشمش نگران  

 

نگران بود که فریاد عطش گشت بلند 

از حریم حرم زاده زهرا به فغان  

 

ناگهان تیر ستمباره ای از لشکر خصم 

مشک بدرید و فروریخت از او آب روان  

 

علم افتاد و علمدار نگون شد از اسب 

من چه گویم جگر آب شد از غم بریان  

 

شرح این قصه ی جان سوز «امینی» بگذار 

که در این رهگذرم نیست دگر تاب و توان  


منبع : راسخون
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

بر سر نعش ابوالفضل از صابر همدانی
علم افتاد،این یعنی اشارت از احمد سوسرایی
بگـذار گـریـه ، درد دلـم را ، دوا کـنـد ازمحمد ...
باز دلم نغمه ماتم گرفت از مرتضی شاهمندی
یاری نماند و کار ازین و از آن گذشت از وحشی بافقی
عزای ابوالفضل از خباز کاشانی‏
نام تو قلم روی اساطیر کشید ازجلیل صفز بیگی
آینه در کربلاست از بیدل دهلوی
دریای ادب‏ سید رضا موید خراسانی
جلوه هاي عاشورا در شعر دفاع مقدس(2)

بیشترین بازدید این مجموعه

مـلاّ مـحـمـّد رفـیـع (واعظ) قزوینی
دریای ادب‏ سید رضا موید خراسانی
بر سر نعش ابوالفضل از صابر همدانی
بگـذار گـریـه ، درد دلـم را ، دوا کـنـد ازمحمد ...
جلوه هاي عاشورا در شعر دفاع مقدس(2)
نام تو قلم روی اساطیر کشید ازجلیل صفز بیگی
باز دلم نغمه ماتم گرفت از مرتضی شاهمندی
یاری نماند و کار ازین و از آن گذشت از وحشی بافقی
آینه در کربلاست از بیدل دهلوی
علم افتاد،این یعنی اشارت از احمد سوسرایی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^