مقاله زير به بررسی نقش و جايگاه قرآن در سيره و گفتار حضرت زهرا(س) و تمسك آن حضرت به آيات نورانی وحی پرداخته است. قرآن برترين سند زنده حقانيت پيامبر اعظم(ص)، معجزهای است گويا، جاودانی، جهانی و روحانی كه پس از گذشت قرنها از رحلت پيامبر(ص)، هم معجزه است و هم قانون و خداوند آن را كتاب هدايت و استوارترين برنامه زندگی اعلام كرده و فرموده است: «ان هذا القرءان يهدی للتی هی اقوم؛ (اسراء/9) اين قرآن به راهی كه استوارترين راه هاست هدايت می كند.» با توجه به اهميت قرآن در زندگی انسانها و هدايت افراد بشر، پيامبر خدا و اوليای الهی و فرزندان گرامی ايشان به مردم در مورد بهرهگيری و استفاده از آيات الهی سفارش كردهاند و روايات فراوانی نيز در اين مورد نقل شده است. پيامبر اسلام(ص) در حديث شريف ثقلين می فرمايد: «انی تارك فيكم الثقلين اما ان تمسكتم بهما لن تضلوا كتاب الله و عترتی؛(1) من شما را ترك می كنم درحالی كه بين شما دو چيز گران بها میگذارم كه اگر به اين دو تمسك بجوييد گمراه نشويد: كتاب خدا و خاندانم.» بر اين اساس، دختر گرامی رسول اكرم(ص) در تمسك و عمل به اين امانت الهی در زندگی خويش پيشقدم بوده، آن حضرت در سفارش به قرآن در خطبه معروف خويش خطاب به مهاجر و انصار فرمودند: «متوجه باشيد كه پيامبرخدا(ص)، امانت بسيار با عظمت و ارجمند يعنی كتاب آسمانی قرآن را در ميان شما به يادگار گذاشت كه نسخه كامل سعادت و تكامل است، نور خدا و برهان نيرومند خدای بزرگ و مجموع حقايق و حجت ها و قوانين الهی در اين كتاب روشن شده است كه اگر به دستورات آن عمل كنيد به آخرين درجه سعادت و تكامل می رسيد و از تيرگیهای جهالت و ضلالت نجات میيابيد، آن گونه تكاملی كه مورد حسرت ديگران قرار میگيريد.»(2) انطباق سيره و گفتار زهرا(س) با قرآن؛ حضرت زهرا(س) در خانه ای پرورش يافت كه آيات قرآن دائماً در حال نزول بود و رشد و تربيت حضرت در حال و هوای وحی صورت گرفته و رسول خدا(ص) حق پدری و معلمی را درباره ايشان نيكو انجام دادند. دوستی و محبت فاطمه(س) به پدرش زبانزد خاص و عام بوده و اين محبت در حدی بس فراتر از رابطه دختری با پدر خويش است. او پيامبر را تنها به چشم پدر نمینگريست، بلكه از ديدی بس عميقتر به چشم يك مراد و پيشوا میديد، زيرا او قدر و مقام و منزلت پدر و آبرومندی و رسالت الهی او را بيش از ديگران میشناخت. حضرت زهرا(س) میفرمايد: زمانی كه آيه «لا تجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضاً؛(نور/63) صدا كردن پيامبر را در ميان خودتان، مانند صدا كردن يكديگر قرار ندهيد». نازل شد ترسيدم كه رسول خدا(ص) را با لفظ «ای پدر» بخوانم، من هم پدرم را چندين بار با لفظ «يا رسول الله» صدا زدم، پيامبر يكی دو بار از من روی گردانيد، سپس رو به من كرد و فرمود: ای فاطمه اين آيه درباره تو و خانواده و نسل تو نازل نشده است، تو از من هستی و من از تو هستم. همانا اين آيه برای جفاكاران درشت خوی قريش، انسانهای خودخواه و متكبر نازل شده است مرا با جمله «ای پدر» خطاب كن كه مايه حيات قلب من است و خداوند را خشنود میكند.»(3) اين روايت افزون بر محبت حضرت فاطمه(س) نسبت به پدر بزرگوارشان نشانگر اهميت عمل به آيات الهی را میرساند اين آيه بنا به نص روايت، در مورد حضرت و خانواده گرامیشان نازل نشده است با اين حال حضرت به خاطر دستور خداوند در آيه مذكور، پدر گرامی خويش را با نام «يا رسول الله(ص)» صدا میزند تا بی احترامی به پيامبر و پيشوای خويش نكرده باشد. از سفارشهای قرآن كريم، امر به تلاوت آيات الهی است چنانكه میفرمايد: «فاقرءوا ما تيسر من القرءان،(مزمل/20) پس هر چقدر می توانيد قرآن بخوانيد». در مورد تلاوت و انس با قرآن، آيات و روايات فراوانی وجود دارد كه با عناوين مختلفی انسان را ترغيب به تلاوت آيات آسمانی در مكانهای مختلف خانه، مسجد، مكه، غيره و حالات متفاوت نماز، ايستاده، خوابيده و زمانهای گوناگون میكند. در روايتی پيامبر(ص) می فرمايد: «نوروا بيوتكم بتلاوه القرآن؛(4) خانههای خود را با خواندن قرآن نورانی كنيد.» و امام صادق(ع) قرآن را عهد و فرمان خدا دانسته؛ می فرمايد: قرآن عهد خداوند و فرمان او به خلقش است. پس سزاوار است برای شخص مسلمان كه در اين عهد و فرمان خدا نظر افكند و روزی پنجاه آيه از آن را بخواند.»(5) و امام سجاد(ع) نيز آيههای قرآن را گنجينههايی دانسته كه هر گاه در يك گنجينه گشوده شود شايسته است كه بدان چه در آن است نظر كنی.(6) حضرت زهرا(ص) نيز همواره با قرآن مأنوس و آياتش در همه حالات ورد زبانش بود. سلمان روايت می كند: رسول خدا(ص) مرا برای كاری به خانه فاطمه(س) فرستاد. به در خانه كه رسيدم، صدای زهرا(س) را كه، درون خانه قرآن تلاوت میكرد شنيدم».(7) سلمان در روايت ديگر میگويد: «داخل خانه زهرا(س) شدم، ديدم در همان حالی كه مشغول كار خود بود و جوها را آسياب می كرد قرآن می خواند.»(8) حضرت زهرا(س) به اندازهای با قرآن مأنوس بود كه حتی وصيت میكند «درشب اول قبر، علی(ع) بر سر مزارش قرآن زياد بخواند و دعا كند.» (9) و از ثمره همين انس با قرآن حضرت فاطمه(س) بود كه فضه كنيز آن حضرت، تا 20 سال بعد از شهادت حضرت زهرا(س) كلامی به غير از قرآن بر زبان نياورد. (10) برای تبيين شدت علاقه آن حضرت به قرآن روايت زير بهخوبی گويا و حاوی نكات فراوان است: فاطمه زهرا(س) میفرمايد: حبب الی من دنياكم ثلاث: تلاوه كتاب ا... و النظر فی وجه رسول الله والانفاق فی سبيل الله از دنيای شما سه چيز محبوب من است: تلاوت قرآن، نگاه به چهره رسول الله و انفاق در راه خدا (فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س)، محمد دشتی، ص232) براستی كسانی كه دوست دارند آن حضرت را اسوه و الگوی خود قرار دهند بايستی قرآن را چه در زمينه تلاوت و چه در زمينه تدبر، وجهه همت خود در طول شبانه روز قرار دهند. استدلال و احتجاج به كتب آسمانی از كارهای رايج و متداول تمامی قرنها بوده و مورد قبول همه دينداران جهان است. پيامبر(ص) و ائمه هدی(س) نيز به اين امر اهتمام ورزيده و در سخنانشان به آيات الهی استدلال كرده اند كه نمونه های فراوانی از تاريخ گواه بر اين مطلب است. حضرت زهرا(س) هم از اين امر مستثنی نبود و در چندين مورد در استدلال های مختلف به آيات قرآنی تمسك جسته و به دفاع از حق خويش و اثبات ارث از نگاه قرآن پرداخته اند. انس بن مالك نقل می كند: حضرت زهرا(س) پس از تصرف باغهای فدك، خطاب به ابوبكر فرمود: ای ابوبكر تو میشناسی و میدانی كه حق ما اهل بيت غصب شده است و آن حقی است كه از صدقات و غنايم داريم و خداوند در اين آيه مربوط به غنايم و مصرف خمس آن را توضيح داده است «و بدانيد هرگونه غنيمتی به دست آوريد خمس آن برای خدا و برای پيامبر و برای نزديكان و يتيمان و مسكينان و در راه ماندگان است.» (انفال/14) ابوبكر گفت: آيا فدك را بطور كامل تسليم شما كنم؟ حضرت پاسخ داد: آيا فدك مال توست و يا به نزديكان تو اختصاص دارد؟ ابوبكر گفت: من آن را در رابطه با مصالح مسلمين خرج می كنم. حضرت فرمود: اين حكم الهی نيست و پدرم رسول خدا(ص) چنين دستوری به ما نداده است و در صورتی كه از پدرم رسول خدا(ص) پس از نزول آيه خمس شنيدم كه فرمود: بشارت باد ای فرزندان محمد(ص) كه مايه غنا و بینيازی شما رسيده است. ابوبكر كه ديگر عذری نمی توانست بياورد، به تفسير شخصی خويش متوسل شد و گفت: علم من اجازه نمی دهد كه طبق اين آيه، فدك را تماما به شما تحويل دهم. (11) از راههای موثر در پيشگيری از انحراف و آگاهی بخشی مردم، نكوهش رفتارهای غلط و افشای آنان است. حضرت زهرا(س) با توجه به اين مسئله در بخشی از سخنان خويش به افشای رفتار منافقانه برخی افراد بیتفاوت گذشته و تشنگان قدرت بعد از پيامبر(ص) پرداخته با يادآوری سفارشهای پيامبر(ص) درباره اميرالمؤمنين(ع) و عاقبت بد فتنهگران كه خود را در ظاهر مصلح نشان می دهند می فرمايد: «درحالی كه شما در خوشی زندگی میكرديد، در امنيت و رفاه، خوش بوديد و منتظر فرصت بوديد تا روزگار بر ضد ما دگرگون شود و گوش به زنگ اخبار بوديد. به هنگام كارزار فرار میكرديد و عقب نشينی داشتيد و آنگاه كه خدا، برای پيامبر خويش خانه پيامبران و آرامگاه اولياء را برگزيد، خار و خاشاك نفاق در شما ظاهر شد و جامه دين كهنه گرديد، گمراهان ساكت به سخن درآمدند و آدمهايی پست و بیارزش باقدر و منزلت شدند و شتر نازپرورده اهل باطل، به صدا درآمد و وارد خانه های شما شد.» آن حضرت در ادامه سخنانشان چنين خاطرنشان میكردند: «درحالی كه هنوز از عهد و قرار شما (بيعت در غديرخم» چيزی نگذشته بود و شكاف زخم عميق بود و دهانه زخم هنوز بهبود نيافته بود، پيامبر(ص) هنوز دفن نشده بود كه هرچه خواستيد كرديد و بهانه آورديد كه از فتنه میترسيم (الا فی الفتنه سقطوا و ان جهنم لمحيطه بالكافرين» (آگاه باشيد آنها در فتنه سقوط كردند و جهنم كافران را احاطه كرده است.) (توبه/94) شما كجا و فتنه خواباندن كجا؟ دروغ می گوييد.» (21) حضرت در خطبه ای ديگر در جمع زنان مدينه كه به عيادت ايشان آمده بودند به نكوهش مهاجر و انصار پرداخته و با متذكرشدن فرجام ستمكاران، سعی در آگاهیبخشی آنان و جلوگيری از انحراف مسلمين نموده و به آياتی از قرآن كريم استشهاد می كند و میفرمايد: «اكنون بياييد و بشنويد! شگفتا! روزگار چه شگفتیها در پس پرده دارد و چه بازيها يكی پس از ديگری بيرون میآورد: «و ان تعجب فعجب قولهم: «و اگر تعجب می كنی، عجب گفتار آنهاست. (رعد/5) راستی مردان شما چرا چنين كردند؟ ای كاش میدانستم به چه پناهگاهی تكيه دادهاند و كدام ستون استوار را انتخاب نمودند و به كدام ريسمان چنگ زدند و بر كدام فرزند و خاندانی پيشی گرفتند و غلبه كردند؟ شگفتا چه دوستان دروغين و سرپرستان نااهلی را انتخاب كردند و چه زشت است سرانجام ستمكاران «چه جايگزين بدی است برای ستمكاران» (كهف/05) سر را گذاشته به دم چسبيدند، دنبال عامی رفتند و از عالم نپرسيدند. نفرين بر مردمی نادان كه تبهكارند و تبهكاری خود را نيكوكاری میپندارند. «آگاه باشيد اينها همه مفسدانند ولی نمیفهمند» (بقره/21) وای بر آنان آيا كسی كه هدايت به سوی حق می كند برای پيروی شايستهتر است يا آن كس كه خود هدايت نمیشود مگر هدايتش كنند؟» (يونس/53) شما را چه میشود و چگونه داوری میكنيد؟» (31) در جامعه اسلامی و زندگی مسلمانان، شناخت ويژگیهای قرآن و عمل به اين كتاب آسمانی از اهميت ويژه ای برخوردار است قرآن كريم درباره تعاليم قرآن كه غالب بر تعاليم ديگر و هدايت آن غير از هدايت ديگران است می فرمايد: «اين قرآن به راهی كه استوارترين راه هاست هدايت میكند.» (اسراء/ 9) هر كس به آن عمل كند راه سعادت و خوشبختی را پيموده و از انحراف به دور خواهد ماند. چنانكه دخت نبی مكرم اسلام يكی از علل انحراف مردم، چند روز پس از رحلت پيامبر اعظم(ص) را پشت كردن مردم به قرآن كريم و پشت سر انداختن اوامر و نواهی آن دانسته میفرمايد: «چرا بيراهه می رويد؟ در حالی كه كتاب خدا در ميان شماست، مطالب آن روشن است واحكام آن درخشان و نشانه های هدايت آن آشكار، نهی و هشدارهای آن روشن و واضح است، اما شما به قرآن پشت كرديد و از آن روی برگردان شديد، آيا به قرآن ميل و رغبت داريد؟ يا داوری جز قرآن میگيريد؟ «چه جايگزين بدی است برای ستمكاران» (كهف/05) «و هر كسی جز اسلام آيينی برای خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت از زيانكاران است.» (آل عمران/ 58) سپس آن قدر درنگ نكرديد كه اين دل رميده آرام گيرد و مهار كردن آن آسان شود، پس آتش گيره ها را بر افروختند و به آتش فتنه ها دامن زديد تا آن را شعله ور ساختيد و به شيطان گمراه كننده پاسخ مثبت داديد.» در اين جملات حضرت با استفاده از آيه شريفه قرآن، جريان سقيفه و پيامدهای آن و روی گردانی مردم از قرآن كريم را مصداق روشن ظلم دانسته و عاملان آن را جزء ظالمين به حساب آورده است. و با ذكر آيه دوم حضرت میفرمايد شما كه به قرآن پشت كردهايد و اوامر و نواهی آن را به كار نمیبنديد در واقع از دين اسلام خارج شدهايد؛ چه اينكه اساس اسلام بر دستورات قرآن استوار است و اگر قرآن را از اسلام حذف كنيد ديگر اسلامی باقی نمیماند و شما هم كه دستورات قرآن را از جمله دستور به اطاعت از جانشين و وصی پيامبر اسلام(ص) كنار گذاشتهايد و به آن عمل نمیكنيد به مثابه اين است كه دين اسلام را رها كرده و دين ديگری را اختيار نموده و به انحراف كشيده شدهايد. پینوشتها: 1- بصائر الدرجات، ص .433 2- شرح ابن ابی الحديد، ج 4، ص 39 به بعد. 3- مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 320؛ بحار، ج 34، ص 23 و 33. 4- اصول كافی، ج 4؛ باب خانه هايی كه در آنها قرآن خوانده می شود، روايت 1، ص .413 5- اصول كافی، ج 4؛ كتاب فضل قرآن، باب خواندن قرآن، ص 412، روايت 1. 6- همان، روايت 2. 7- بحار، ج 34، ص 64. 8- بحار، ج 34، ص 88. 9- بحار، ج 97، ص 72. 01- ترجمه بيت الاحزان، ص 64. 11- شرح ابن ابی الحديد، ج 61، ص 230؛ بحار، ج 8، ص .139 21- معانی الاخبار، ص 354؛ كشف الغمه، ج 2، ص 04؛ بحار، ج 34، ص .158 31- احتجاج، ج 1، ص 108؛ امالی، ج 1، ص .384
منبع : خبرگزاری قرآنی ايران