تحصيل ايمان، مقدمهاي لازم دارد كه عبارت از آگاهي و علم به متعلقات ايمان است. در آية صد و هفتاد و هفت سورة مباركة بقره، پنج حقيقت را جزء متعلقات ايمان شمرده است. خدا، قيامت، فرشتگان، انبياءو كتاب الهي.
ابتدا بايد اسنان به اين حقايق علم پيدا كند، بعد از اين كه علم و دانايي پيدا كرد، امام صادق (ع) ميفرمايد: وابستگي و ارتباط ميآورد، يعني: وقتي كه انسان علم به خدا و صفات حق پيدا كرد و علم به قيامت و پاداش پاكان را پيدا كرد. علم به فرشتگان و اين كه مدبرات امرند، پيدا كرد. علم به انبياء پيدا كرد كه معلمان واقعي و هدايتگران واقعي هستند. علم به قرآن پيدا كرد و نظامات قرآن وابستگي و علاقه و اعتقاد برايش ميآيد و اين وابستگي، اعتقاد و اين ايمان، او را وادار ميكند كه از اين متعلقاتش شكل بگيرد و سازندگي در او شكل بگيرد، كه به تدريج ـ به تعبير بزرگان ـ بشود مرد خدا، يا ـ به تعبير قرآن كريم ـ بشود مؤمن.
اين علم كه به فرمودة پيغمبر اكرم (ص) نور، چراغ و روشنايي است،« العلم نورٌ» در تعبيرات وجود مبارك رسول خدا (ص) آمده است: يا با تحصيل حاصل ميشود، يا با شنيدن از زبان عالمان، كه البته اگر با تحصيل حاصل بشود، كه ميشود يك علم پخته و علم همراه با استدلال و برهان و حكمت. اگر از زبان عالمان گرفته شود، ميشود يك آگاهي؛ حال اين آگاهي عيبش اين است كه تفصيلي نيست و بر تودة مردم هم اسلام علم تفصيلي را واجب نكرده. اين مقداري كه آگاهي پيدا بكنند و اين آگاهي وابستگي به خدا و قيامت و انبياء را به آنها بدهد و وارد عمل بشوند، ميشوند مؤمن. ايمان هم درجاتي دارد و خداوند متعال برابر با سعة وجودي مكلفان تمام درجات را كه همراه با عمل صالح است پذيرفته است و اين كه ميگويند بهشت پروردگار هشت بهشت دارد و دوزخ، هفت مرتبه و مرحله دارد، به تناسب تفاوت بندگان در ايمان و عمل و در كفر و شر است. همه در دوزخ يك جا نيستند. همه هم در بهشت يك جا نيستند.
اگر بنا باشد ما در حدي علم تفصيلي پيدا كنيم كه مقدمة ايمان است، چون به مجهول نميشود مؤمن شد. بالأخره در حدي بايد آن متعلق ايمان براي ما معلوم شود. وقتي كه چشم دل با آن علم توانست چهرة زيباي مطلق را ببيند، انسان تبديل به عالم محب ميشود و محب هم سعيش اين است كه از محبوب و معشوق شكل بگيرد و نهايتاً بشود از اولياء الله، در آيات قرآن كلمة الله را با اولياء همراه آورده است و بشود عبدالله ( إِنِّي عَبْدُ اللَّه) يعني ايمان چهرة عمل و عبوديت هم به خودش بگيرد. اين علم را خود ما ميتوانيم تفصيلاً از طريق كتاب به دست بياوريم و تودة مردم هم ميتوانند اجمالاً از زبان ما بگيرند. چنان كه امتها از زبان انبياء گرفتند، اصحاب ائمه هم از زبان ائمه، بعضي هم كه اهل تحصيل علم تفصيلي بودند، اين روايات بسيار پرقيمت باب توحيد، باب نبوت، باب حجت و امثال رواياتي كه مثل توحيد مفضل است، كار آن شاگرداني بوده كه عاشق علم تفصيلي بودند. روزها ميآمدند خدمت پيغمبر (ص) يا ائمة طاهرين : ميشنيدند و مينوشتند و به ديگران هم انتقال ميدادند. بالأخره در قرون مختلفه كه پرورش پيدا كردند و فقيه و حكيم شدند، از كلاسهايي بوده كه علم تفصيلي ياد ميدادند.
منبع : دروس تفسير استاد