اى عزيز! تو نيز به قدر ميسور و مقدار مقدور، اين وقت مناجات را غنيمت شمار و به آداب قلبيه آن قيام كن و به قلب خود بفهمان كه مايه حيات ابدى اخروى و سرچشمه فضايل نفسانيه و رأس المال كرامات غير متناهيه به مراودت و مؤانست با حق است و مناجات با او به ويژه در نماز كه معجون روحانى ساخته شده با دست جلال حق است و از جميع عبادات جامع تر و كامل تر است، پس بر اوقات و شرايط آن حتى الامكان محافظت كن و اوقات فضيلت آن را انتخاب نما كه نورانيتى دارد كه در ديگر اوقات نيست.
اشتغالات قلبيه خود را در آن اوقات كم كن، بلكه قطع كن و اين حاصل شود به اين كه اوقات خود را موظف و معين كنى و براى نماز كه متكفل حيات ابدى توست و قتى خاص تعيين كنى كه در آن وقت كارهاى ديگر نداشته باشى و قلب را تعلّقاتى نباشد و نماز را با امور ديگر مزاحم قرار مده، تا بتوانى قلب را راحت و حاضر كنى.
در احاديث در احوال معصومين تدبر كن و در حالات آن بزرگواران تأمل نما؛ شايد تنبّهى حاصل آيد و ما نيز بتوانيم به قلب مهجور خود بفهمانيم كه اوقات صلاة اوقات حضور دربارگاه قدس حضرت ذوالجلال است، اوقاتى است كه حق تعالى كه مالك الملوك و عظيم مطلق است بنده ضعيف ناچيز را به مناجات خود دعوت فرموده و به دارالكرامة خود اذن دخول داده تا فوز به سعادت هاى ابدى و سرور بهجت هاى دائمى پيدا كند.
از دخول وقت نماز به مقدار معرفت خود بهجت و سرور داشته باشيم و اگر قلب، استشعار عظمت و خطر مقام كند به مقدار فهم عظمت، خوف و خشيت حاصل مى شود و چون قلوب اوليا مختلف و حالات آن ها متفاوت است، به حسب تجليات لطفيه و قهريه و استشعار عظمت و رحمت و جمال، آن ها را به سرور و بهجت وادار كند «وارحنا يا بلال» گويند و گاهى تجليات به عظمت و قهر و سلطنت آن ها را از خود بى خود كند و رعشه و رعده براى آن ها دست دهد!!
هر كه را جامه زعشقى چاك شد |
|
او زحرص و عيب كلى پاك شد |
جمله معشوق است و عاشق پرده اى |
|
زنده معشوق است و عاشق مرده اى |
جسم خاك از عشق بر افلاك شد |
|
كوه در رقص آمد و چالاك شد |
عشق آن زنده گزين كاو باقى است |
|
وز شراب جان فزايت ساقى است |
|
|
|
عشق آن بگزين كه جمله انبيا |
|
يافتند از عشق او كار و كيا
|
منبع : پایگاه عرفان