شهيد ثانى آن مرد بزرگ و فقيه عاليقدر مى فرمايد:
استقبال عبارت از آن است كه ظاهر روى خود را از هر سو به سوى خانه خدا برگردانى، آيا پندارى كه روى دل از ساير چيزها به سوى امر خداى تعالى برگرداندن، از تو خواسته نشده است؟
هرگز و هرگز، بلكه جز همين را از تو نخواسته اند و اين ظواهر براى برانگيختن باطن ها و وسائلى است براى آن ها تا براى آنان نردبان ترقى گردند و اعضاى بدن به انضباط گرايند و در يك سو ثابت و آرام گردند، تا بر دل تعدى نكنند؛ زيرا اگر اعضاى بدن در حركاتشان و التفاتشان به اين سو و آن سو تعدى و ظلم كنند دل نيز به دنبال آن ها روانه شود و از وجهه الهى روگردان گردد، پس بايد روى دل به همراه روى پيكر باشد و از اين جهت پيغمبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: آيا آن كه روى خود را در نماز برمى گرداند، نمى ترسد كه خداوند روى او را هم چون روى خر گرداند؟!
اين فرمايش رسول خدا صلى الله عليه و آله نهى از آن است كه انسان از خداى تعالى و ملاحظه عظمتش در حال نماز روگردان باشد؛ زيرا آن كه به راست و چپ التفات دارد، از خداوند التفات مى كند و از مطالعه انوار كبريا و عظمت غافل مى شود و هر كس كه اين چنين باشد، بيم آن مى رود كه اين غفلت ادامه يابد و صورت ملكوتى دل او هم چون صورت خر گردد كه نسبت به امور عالم بالا تعقلى ندارد و علوم و معارف و قرب خداى تعالى را به چيزى نشمارد.
و بدان، همان طور كه روگرداندن به سوى خانه خدا امكان پذير نيست مگر به آن كه از غير آن سو روگردان باشد، روى دل را نيز به سوى خدا كردن امكان ندارد، مگر به آن كه با تضرع و زارى از هر چه جز اوست روگردان شوى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
هرگاه بنده اى به نماز ايستد و خواسته او و روى دل او به سوى خدا باشد، از نماز فارغ نمى شود، مگر مانند روزى كه از مادر زاييده شده .
به قول مرحوم الهى قمشه اى آن شيداى مست باده وصال:
گر بشكند سيمرغ جانم دام تن را |
بخشم بدين زاغ و زغن باغ و چمن را |
|
تا چند چون جغدان در اين ويران نشينم |
منزل كنم زندان تنگ ما و من را |
|
چون باز پر بشكسته در دام علايق |
برد از دل ما چرخ دون ياد وطن را |
|
يارى كند گر گريه و آه شبانه |
ويران كنم بنيان اين چرخ كهن را |
|
مرغان آزاد از هواى آب و دانه |
منزل گرفتند اى فغان دام فتن را |
|
منبع : پایگاه عرفان