بدان كه، دل را صورتى هست و آن است كه مضغه خوانند و او گوشت پاره اى است صنوبرى در جانب پهلوى چپ زير سينه كه جمله حيوانات را هست و او را جانى است روحانى كه عقل نتيجه آن و آن مخصوص انسان است.
و دل را صلاحى و فسادى هست، صلاح او در صفاى اوست و فساد او در كدورت او و صفاى دل در سلامتى حواس اوست و كدورت او در بيمارى و خلل حواس او.
زيرا كه دل را پنج حاسه است، چنان كه قالب را، چنان كه صلاح تن در سلامتى حواس او مى باشد، تا همگى عالم شهادت را بدان پنج حس ادراك نمايد، هم چنين دل را پنج حس مى باشد، اگر آن ها به سلامت باشند جملگى عالم غيب را از ملكوتيان و روحانيات بدان ادراك مى نمايد.
چنان كه دل را چشمى است كه مشاهدات غيبى به او مى بيند و گوشى كه استماع كلام اهل غيب و كلام حق بدو مى كند و مشامى دارد كه روايح غيبى به او استشمام كند و گامى دارد كه ذوق محبت و حلاوت ايمان و طعم عرفان بدان يابد و هم چنان كه حس لمس قالب را در همه اعضاست بالجمله اعضا را ملموسات منتفع مى گردد، دل را عقل بدان نهج است، تا به جملگى دل به واسطه عقل از كل معقولات نفع مى برد.
پس هر كه را اين حواس دل به سلامت نيست، فساد دل او را در آن است و هر كه را در حواس دل خلل هست دوزخ و دركات وى از براى اوست كه:
[وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ ] .
و مسلماً بسيارى از جنّيان و آدميان را براى دوزخ آفريده ايم [زيرا] آنان را دل هايى است كه به وسيله آن [معارف الهى را] در نمى يابند، و چشمانى است كه توسط آن [حقايق و نشانه هاى حق را] نمى بينند، و گوش هايى است كه به وسيله آن [سخن خدا و پيامبران را] نمى شنوند، آنان مانند چهارپايانند بلكه گمراه ترند؛ اينانند كه بى خبر و غافل [ازمعارف و آيات خداى ] اند.
منبع : پایگاه عرفان