یكی از آفات زبان، دشنام و ناسزاگوئی است و آن عبارتست از اینكه انسان از امور قبیح و مستهجن با عبارات و الفاظ صریح تعبیر كند و كلمات ناشایست و دور از شان آدمی را بر زبان جاری نماید كه در اصطلاح به آن سب یا فحش میگویند. فحش مفهوم وسیعی دارد كه شامل نسبتهای زشت ناموسی نیز میشود.
البته الفاظ و عباراتی كه اراذل و اوباش در سخنان خویش بكار میگیرند دارای مراتب مختلفی است كه بعضی از آنها از بعضی دیگر زشت تر است و بحسب عادات و موارد با هم فرق میكند لذا بعضی از فحشها حرام و بعضی دیگر مكروه و مذموم است. بنابراین، مؤمن باید از بكار بردن الفاظ و عباراتی كه بر اشیاء قبیح و مستهجن دلالت دارد اجتناب ورزد و در هنگام ضرورت نیز نباید به آنها تصریح كند، بلكه باید به صورت كنایه و رمز به آنها اشاره نماید، چنان كه خداوند حتی به امور زناشویی تصریح ننموده، بلكه بصورت كنایه از آن به مس[1] و لمس[2] تعبیر فرموده است.
اسباب فحش
الف) غضب: وقتی شخصی از فردی ناراحت و خشمگین میشود و قصد آزار و اذیت او را داشته باشد به او ناسزا و دشنام میدهد.
ب) عادت: وقتی شخصی با فساق و فجار، اراذل و اوباش، افراد پست و فرومایه، مجالست و همنشینی كند و با آنها رفیق و مأنوس گردد بتدریج روحیات، خلقیات و عبارات آنها در او اثر میگذارد و از آنجا كه سخنان عادی آنها توام با هرزهگویی و فحاشی به یكدیگر است به او هم سرایت میكند و ابتدا گهگاهی آن الفاظ ركیك را بر زبان جاری میسازد و به زشتی آن كلمات توجه دارد ولی بعد از مدتی قبح آن الفاظ از نظرش زائل شده و فحش دادن و فحش شنیدن برایش بصورت امری عادی در می آید و بجائی می رسد كه در شرائط معمولی بطور ناخود آگاه این الفاظ زشت بر زبانش جاری میشود و كمتر سخنی میگوید كه چاشنی آن فحش و ناسزا نباشد. معالجه این آفت به این است كه:
1. انسان از مقدمات پیدایش غضب اجتناب كند تا نسبت به مؤمنان به خشم نیاید.
2. غضب خود را فرو نشاند و بر اعصاب خود مسلط شود.
3. از معاشرت با اهل فسق و فساد پرهیز نماید تا بتواند زبان خود را از فحش باز دارد.
روایات
1ـ امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: « فحش دادن ظلم است و ظالم در آتش دوزخ قرار دارد.[3]»
2ـپیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: « خداوند بهشت را حرام كرده بر هر دشنام دهنده بیابروی بیحیائی كه از آنچه میگوید و از آنچه به او گفته میشود باكی ندارد و متاثر و ناراحت نمیشود.[4]»
3ـ و نیز فرمود: « هر گاه شخصی را دیدید كه نسبت به آنچه میگوید یا درباره او گفته میشود بیمبالات و بیتفاوت است پس همانا او یا زنازاده است و یا شیطان شریك او بوده است.[5]»
4ـ و نیز فرمود: « فحش به مؤمن مانند نزدیك شدن به مرگ است.[6]»
5ـ همچنین فرمو.د، فحش به مؤمن فسق و جنگ با او كفر است.[7]»
چند نكته
1ـ اگر كسی پیامبر و ائمه معصومین و فاطمه زهرا، ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ را سب و لعن كند و به آنها دشنام و ناسزا بگوید كشتن او واجب است[8] و هر كسی كه دشنام و سب آنها را بشنود بر او واجب است كه دشنام دهنده را به قتل برساند و قتل او بر اذن ولی فقیه و حاكم شرع متوقف نیست البته به شرطی كه بر جان و مال و عرض خود و یا سایر مؤمنان از ناحیه دشنام دهنده و طرفداران او خسارت جبران ناپذیری وارد نشود. باید توجه داشت كه سب یكی از ائمه به سب پیامبر، و سب پیامبر به سب خدا بر میگردد و سب خدا شرك بخدا و سب به پیامبر كفر به خدا است، و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود هر كسی كه علی را دشنام دهد مرا دشنام داده و هر كس مرا دشنام دهد خدا را دشنام داده است.[9]
همچنین سب مؤمن تعزیر دارد، چنان كه از امام صادق ـ علیه السلام ـ سئوال شد درباره كسی كه مؤمنی را دشنام دهد (غیر از دشنامهای ناموسی) آیا بر او شلاق زده می شود؟ حضرت فرمود: « تعزیر دارد.[10]»
2ـ پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: «[11] مردگان را دشنام ندهید، زیرا آنها به آنچه پیش فرستادهاند میرسند پس اگر مؤمن باشند كه مثل زندگان دشنام به آنها جایز نیست و اگر فاسق باشند با اعمال بدی كه انجام دادهاند خود را گرفتار و محروم از رحمت الهی ساختهاند، بنابراین، شما به آنان دشنام ندهید.»
3ـ فحش دادن و هرزهگوئی باعث میشود كه خوبان و نیكان از فحش دهنده تنفر و انزجار پیدا كنند و در نتیجه از او دوری گزینند و در عوض بدان و پستان دور او را بگیرند و غرق در فساد و تباهی شوند. امیر مؤمنان در این رابطه میفرماید: از هر كلام زشت و سخن ناروا پرهیز كن زیرا با گفتن آن پستان و رذلان بتو روی میآورند و كریمان از تو میگریزند.[12]
4ـ دشنام دادن باعث كینهتوزی و دشمنی میشود، شخصی از قبیله بنی تمیم بخدمت پیامبر رسید و عرض كرد مرا موعظه كنید در بین مواعظ حضرت این جمله بود: به مردم فحش مده كه باعث دشمنی آنها میشود.[13]
5ـ كسی كه فحش دادن را شروع كرده از آن كه جواب فحش او را میدهد ستمكارتر است و گناه فحش دهنده و پاسخ گوینده هر دو به عهده ابتداء كننده فحش است مگر در صورتیكه فحش دهنده از طرف مقابل پوزش بطلبد یا پاسخ دهنده از حد تجاوز كند.[14] علت اینكه گناه هر دو طرف دشنام بعهده آغاز كننده است اینستكه اگر او شروع به فحاشی نمیكرد طرف مقابل باو دشنام نمیداد و در واقع او در مقام تلافی بوده و بعبارت دیگر عكس العمل عادی فحش جواب شنیدن است، البته باین معنی نیست كه هر كس جواب دشنام را با دشنام بدهد ولی اگر نتوانست ناسزاهای فحاش را تحمل كند و خواست جواب او را بدهد گرچه كار مذمومی مرتكب گشته ولی گناه بحساب آغاز كننده فحش میباشد.
6ـ جواب دشنام نباید از حد تجاوز كند بلكه باید به مثل آن[15] و یا ضعیفتر از آن باشد. تجاوز از حد دو صورت دارد:
الف) تكرار دشنام بلفظ یا مترادف آن
ب) دشنام به لفظ زشتتر و ركیكتر.
و لذا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: «[16] دو نفر كه بیكدیگر فحش و دشنام میدهند پس گناه هر دو بر عهده آغاز كننده است مگر اینكه جواب دهنده از حد تجاوز كند در اینصورت گناه هر یك بر عهدهخود او میباشد.»
7ـ یكی از بزرگترین تعالیم اخلاقی اسلام محترم شمردن مقدسات جامعه است. هر فردی وقتی برای چیزی قداست خاصی قائل شد به آن احترام میگذارد و از حریم آن دفاع میكند و بهیچ وجه راضی نمیشود كه دیگری به مقدسات او اهانت كند و آنها را به باد فحش بگیرد و كوچكترین توهینی به مقدسات او (هر چند پوچ و خرافی باشد) باعث میشود كه او هم بخاطر تعصب جاهلی خود متقابلاً به مقدسات مؤمنین فحش و ناسزا بگوید و به ساحت قدس الهی اهانت كند. قرآن برای حفظ مقدسات دینی از نیش زبان و گزند مشركان، مؤمنان را از دشنام دادن به بتها بشدت منع میكند و میفرماید:[17] نباید شما مؤمنان به بتهای آنان دشنام بدهید زیرا عكس العمل آنان نیز این خواهد بود كه از روی جهالت و لجاجت معبود حقیقی و پروردگار شما را دشنام دهند. امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: « مراد از دشنام به خدا دشنام به اولیاء خدا است» زیرا هر كس یكی از اولیاء خدا را دشنام دهد خدا را دشنام داده است كه در نكته اول به آن اشاره شد. مسعده بن صدقه از امام صادق ـ علیه السلام ـ سئوال میكند كه معنی كلام پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ چیست كه فرمود: « شرك از حركت مورچه بر روی یك سنگ صاف در شب تاریك مخفیتر است؟!» امام ـ علیه السلام ـ فرمود: « مؤمنان به بتهای مشركان دشنام میدهند و در نتیجه مشركان هم به معبود مؤمنان ناسزا میگویند پس خداوند از دشنام به بتها نهی فرموده تا كافران معبود مؤمنان را دشنام ندهند پس مؤمنان بواسطه دشنام به بتها، مشرك میشوند در حالیكه خود نمیدانند.[18]» به همین جهت ملاحظه میكنیم امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ هنگامی كه در جنگ صفین شنید جمعی از اصحاب، معاویه و پیروان او را دشنام میدهند فرمود: «[19] من دوست ندارم كه شما فحاش باشید لكن اگر شما بجای دشنام اعمال آنها را توصیه و احوال آنها را ذكر كنید به حق نزدیكنر و برای اتمام حجت بهتر است.»
8ـ یكی از بدترین موارد دشنام بعد از اولیاء الهی، دشنام به پدر و مادر میباشد و بدو صورت است.
الف) فرزند مستقیماً به پدر و مادرش دشنام دهد و به آنان ناسزا گوید كه در قرآن از آن نهی[20] شده است.
ب) فرزند به پدر و مادر دیگری فحش دهد هم هم متقابلاً به پدر و مادر او فحاشی كند، هنگامی كه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: « كسی كه به پدر و مادرش دشنام بدهد ملعون و دور از رحمت الهی است از حضرت سئوال شد، چگونه انسان به پدر و مادرش دشنام میدهد؟ فرمود: شخص به پدر دیگری فحش میدهد او هم پدر او را دشنام میگوید.[21]» و در جای دیگر از حضرت سئوال میشود آیا كسی پدر و مادرش را دشنام میدهد؟ فرمود: « آری انسان پدر و مادر دیگران را دشنام میدهد و دیگری هم در مقام پاسخگوئی به پدر و مادر او دشنام میدهد.[22]» در خاتمه باید متذكر شد كه ملاك حرمت سب مؤمن حفظ كرامت انسان است بنابراین اگر انسان مرتكب اعمالی شود كه مغایر با كرامت و ارزشهای والای انسانی باشد دیگر احترامی ندارد و سب او جایز میشود كما اینكه لعن و غیبت او نیز جایز میباشد مانند متجاهرین به كفر و فسق و ظلم، بدعت گزاران در دین و انسانهای لاابالی و بیقید و بند كه هر چه درباره آنها گفته شود متاثر نمیشوند و آن را برای خود عیب و عار نمیدانند لذا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: « هر گاه بعد از من با اهل بدعت مواجه شدید از آنها اظهار برائت كنید و به آنها بسیار دشنام دهید.[23]»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . قالت ربی انی یكون لی ولد و لم یمسسنی بشر. (آلعمران/47؛ مریم/20).
[2] . لامستم النساء. (نساء/43).
[3] . البداء من الجفاء و الجفاء فی النار. (كافی، ج2، ص325؛ وسائل، ج11، ص330).
[4] . ان الله حرم الجنه علی كل فحاش بدی قلیل الحیاء لایبال ما قال و لا ما قیل له (كافی، ج2، ص323؛ وسائل، ج11، ص329؛ تحف العقول، ص416).
[5] . اذا رأیتم الرجل لایبالی ما قال او ما قیل له فانه لغیه او شرك شیطان. (كافی، ج2، ص323؛ وسائل، ج11، ص329؛ تحف العقول، ص43).
[6] . سباب المؤمن كالمشرف علی الهلكه. (كافی، ج2، ص359؛ وسائل، ج8، ص611).
[7] . سباب المؤمن فسوق و قتاله كفر. (كافی، ج2، ص360؛ وسائل
[8] . تحریر الوسیله، ج2، ص476؛ مختصر النافع، ص299.
[9] . من سب علیا فقد سبنی و من سبنی فقد سب الله عز و جل. (امالی، ص97؛ عیون اخبار الرضا، ب30).
[10] . عن رجل سب رجلاً بغیر قذف یعرض به هل یجلد؟ قال:علیه تعزیر. (فروع كافی، ج5، ص240).
[11] . لاتسبوا الاموات فانهم قد افضوا الی ماقدموا. (المحجه الیبضاء، ج5، ص224).
[12] . ایاك و ما یستهجن من الكلام فانه یحبس علیك اللئام و ینفر عنك الكرام. (غرر و درر، ف 5، ح91).
[13] . لاتسبوا الناس فتكسبوا العدواه لهم او بینهم. (كافی، ج2، ص360؛ وسائل، ج8، ص610).
[14] . فی رجلین یتسابان، قال: البادی منهما اظلم و وزره وزر صاحبه علیه ما لم یعتذر الی المظوم او ما لم یعتد المظلوم. (همان سند؛ تحف العقول،ص435).
[15] . فمن اعتدی علیكم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیكم. (بقره/194).
[16] . المتسابان ما قلا فعلی البادی حتی یعتدی المظلوم. (المحجه البیضاء، ج5، ص217).
[17] . ولاتسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم. (انعام/108).
[18] . وسائل الشیعه، ج11، ص498.
[19] . انی اكره لكم ان تكونوا سبابین و لكنكم لو وصفتم اعمالهم و ذكرتم حالهم كان اصوب فی القول و ابلغ من العذر. (نهج البلاغه، خطبه 199).
[20] . فلاتقل لهما اف ولا تنهرهما. (بنیاسرائیل/23).
[21] . ملعون من سب و الدیه: قالوا: یا رسول اله و كیف یسب و الدیه؟ فقال یسب الرجل فیسب اباه فیسب الاخر اباه. (المحجهالبیضاء، ج5، ص218).
[22] . هل من احد یسب ابویه؟ فقال نعم یسب ابوی غیره فیسبون ابویه (المحجه البیضاء، ج3، ص377).
[23] . اذا رأیتم اهل الریب و البدع من بعدی فاظهروا البرائه منهم و اكثروا من سبهم. (كافی، ج2، ص375).
منبع : پايگاه انديشه قم