فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

روي نيزه ها ازسودابه مهيجي

قرآن نخوان فراز سکوت مناره ها
ديگر اميد نيست به اين استخاره ها!
برنيزه ها اذان خداحافظي نگو
درگوش هاي زخمي بي گوشواره ها
آه اي يقين بي سر و بي دست درسماع
ابروي آفريده براي اشاره ها!
طاقت نمانده ديدن لبخند نيزه را
با کاروان زخمي لبخند پاره ها
بادي که بوي خون تو را در ميان نهاد
يک باره با مشام غمين سواره ها،
لالايي وداع شبانگاه خوانده در
آغوش ساکت و تهي گاهواره ها ...
پشت مسير رفته جا مانده روي خاک
يغماي پيرهن به تن خوش قواره ها
اين نعش هاي سوخته، ققنوس هاي مست
آيا دوباره مي رويند از شراره ها؟
درآسمان ظلمت گم کرده آفتاب
خورشيد را چگونه ببينيم دوباره؟ها؟
اما سرک کشيد زگودال قتلگاه
خورشيد رو به سوسوي تلخ ستاره ها ...


 


منبع : سودابه مهيجي
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

قصیده به دور ضریح حضرت ابوالفضل که بنا به دستور ...
جلال محمدی‏ مهتاب در آب‏
بسیط روی زمین باز بساط غم است از حجت‌الاسلام ...
کلید فتح‏ ازحسین فولادی
عاشورا از هادی وحیدی
گرچه روزی تلخ‌تر از روز عاشورا نبود ...
خدامی‏ چاره ‏جویی‏
عصر عاشورا که شد آبروی دین ، حسین از محسن رضوی
نفس های واپسین از حسنا محمد زاده
برخيز از آب از سودابه مهيجي

بیشترین بازدید این مجموعه

خدامی‏ چاره ‏جویی‏
جلال محمدی‏ مهتاب در آب‏
گرچه روزی تلخ‌تر از روز عاشورا نبود ...
برخيز از آب از سودابه مهيجي
یک دم ای شور بختان ببیمید از محمد حسین انصاری نژاد
نفس های واپسین از حسنا محمد زاده
عصر عاشورا که شد آبروی دین ، حسین از محسن رضوی
بسیط روی زمین باز بساط غم است از حجت‌الاسلام ...
آخرین شب مهتابی از مهدی میچانی ‏فراهانی
عاشورا از هادی وحیدی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^