فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است اززهرا بشری موحد

قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است
سرباز آخر را خودش میدان فرستاده است

از موج آغوش پدر تا اوج خواهد رفت
از نسل ماهی های دریاهای آزاد است

نه ضربت شمشیر می خواهد نه نعل اسب
شش ماهه خیلی اربا اربا کردن اش ساده است

تیر سه شعبه کار خنجر می کند اینجا
سر، با همین یک تیر روی شانه افتاده است

از رنگ سرخ آسمان پیداست اینجا هم
سالار زینب امتحان را خوب پس داده است

زینب که روی نیزه هفتاد و دو سر دیده است
در کودکی تشییع مفقود الاثر دیده است


منبع : زهرا بشری موحد
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خنجر و عطش از سیدعلی حسینی ایمنی
حسینیهء خدا از رحمان نوازنی
علمدار از محمد هاشمی فرد «ساجد»
چون میر کربلا به صف کربلا رسید از عباس حسینی (ذاکر)
من و شهری که از مردی نشان نیست از محسن غلامحسینی
گریه مکن، از علی اکبر لطیفیان
قصیده به دور ضریح حضرت ابوالفضل که بنا به دستور ...
جلال محمدی‏ مهتاب در آب‏
بسیط روی زمین باز بساط غم است از حجت‌الاسلام ...
کلید فتح‏ ازحسین فولادی

بیشترین بازدید این مجموعه

خدامی‏ چاره ‏جویی‏
جلال محمدی‏ مهتاب در آب‏
قصیده به دور ضریح حضرت ابوالفضل که بنا به دستور ...
کلید فتح‏ ازحسین فولادی
علمدار از محمد هاشمی فرد «ساجد»
گریه مکن، از علی اکبر لطیفیان
نفس های واپسین از حسنا محمد زاده
عصر عاشورا که شد آبروی دین ، حسین از محسن رضوی
من و شهری که از مردی نشان نیست از محسن غلامحسینی
بسیط روی زمین باز بساط غم است از حجت‌الاسلام ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^