إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ] .
[پروردگارا!] تنها تو را مى پرستيم وتنها از تو كمك مى خواهيم.
عبادت و بندگى مفهوم وسيع و گسترده اى دارد كه خضوع و تواضع در برابر حق و آزادى واقعى، آزادى از اسارت هوا و طاغوت باطنى و ظاهرى در اين مفهوم قرار گرفته و يا لازمه آن است.
انسان وقتى از بركت انديشه به ربوبيت و مالكيت و رحمت و محبت بى پايان ناظم و مدبر و معمار هستى پى ببرد، هيچ گاه تسليم غير او نمى شود و بند بندگى ديگران را به گردن نمى نهد.
وقتى بداند جز حضرت حق، وجودى بالاستقلال در عالم وجود و هستى نيست، چه معنا دارد كه غير او را مورد پرستش قرار دهد، غير او اگر جماد است عاملى است از عوامل مادى عالم، اگر حيوان است موجودى است در مسير نظام حيات، اگر انسان است كه مانند خود تو موجودى محتاج و نيازمند به قدرت بى نهايت در بى نهايت عالم است، پس مفهومى براى پرستش غير نمى ماند و روى آوردن به غير حق يا پرستش جماد و نبات و يا حيوان و يا انسان و يا پيروى از فرمان غير حق، عين كفر و شرك و كمال پستى و بى شخصيتى است و اين عبادت كه با جمله [إِيَّاكَ نَعْبُدُ] در نماز اعلام مى گردد، عبارت است از به اجرا گذاشتن تمام دستورهاى الهى و پيامبران و امامان و فقيهان كه همه هاديان راهند و كناره گيرى از محرمات و آنچه خداوند بر انسان نمى پسندد، باز عين عبادت است كه با همان جمله اعلام مى شود.
اوامر و نواهى الهى كه به اجرا گذاشتنش عبادت و تضمين كننده خير دنيا و آخرت است در كتاب و سنت قرار دارد و آگاهى و به اجرا گذاشتنش براى تحقق مفهوم عبادت بر هر مكلفى واجب است.
و بدون ترديد، پيمودن اين راه كه مركب از علم و عمل است، بدون رفع موانع و رهايى از قيد و بند اوهام و مكتب هاى غلط و آزادى از هواى نفس و غرايز خارج از حد، امكان ندارد.
و انسان با اين عجز و فقرى كه دارد بدون كمك خواهى از خداوند نمى تواند با اين همه موانع به مبارزه برخيزد، اين است كه در راه عبادت بايد از او كمك خواست، تا امور معنوى و مادى را براى جبران ضعف و ناتوانى انسان با انسان همراه كند و البته توجه به او و كمك خواهى از حضرتش در حقيقت جلب كشش و لطف و دستگيرى اوست.
منبع : پايگاه عرفان