فارسی
يكشنبه 06 خرداد 1403 - الاحد 17 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

این بار طوفانی به سوی دشت، عازم بود اززهرا بشری موحد

این بار طوفانی به سوی دشت، عازم بود
سهم حسن از کربلا، غوغای  قاسم بود

عطر مدینه لا به لای گیسوانش داشت
از بچه های کوچه های آل هاشم بود

از روز تشییع پدر تا کربلا بارید
باران تیر عشق یک ریز و مداوم بود

پیراهن اش غارت شد اما این که چیزی نیست
وقتی که انگشت عمو هم از غنائم بود

سر را جدا کردند اما عمه می پرسید
آیا برای بردن سر، نیزه لازم بود؟


زینب که روی نیزه هفتاد و دو سر دیده است
در کودکی تشییع مفقود الاثر دیده است...


منبع : زهرا بشری موحد
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ساقی لب ‏تشنه‏ از خسرو قاسمیان «حامد»
قافله عشق حق ازفریبرز کلانتری
قصه عشق ازنصراللّه‏ مردانی
آخرین قد قامت الصلوة از مهدی میچانی ‏فراهانی
شب رفت و صبح دید که فرداست از سهیل محمودی
پرچم اسلام از حمید فیاض منش
بند هفتم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام ...
عطش‌ و عشق‌ ازعبدالرحیم سعیدی راد
غروب بود و افق حرف‌های گلگون داشت...
مرثیة عباس(ع) و آب از عبدالله عمیدی

بیشترین بازدید این مجموعه

بند هفتم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام ...
ساقی لب ‏تشنه‏ از خسرو قاسمیان «حامد»
قافله عشق حق ازفریبرز کلانتری
قصه عشق ازنصراللّه‏ مردانی
پرچم اسلام از حمید فیاض منش
شب رفت و صبح دید که فرداست از سهیل محمودی
آخرین قد قامت الصلوة از مهدی میچانی ‏فراهانی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^