ركوع، توحيد اسما و صفات
- تاریخ انتشار: 20 دى 1390
- تعداد بازدید: 157
امام خمينى رحمه الله از عارف معروف، قاضى سعيد قمى نقل مىكند كه:
ركوع در نظر من اشاره به مقام توحيد اسما و صفات است و پيش از اين دانستى كه قيام عبارت بود از مقام توحيد افعالى و چون نمازگزار به مقام توحيد فعلى متحقق شد از طرفى چون همه افعال از آثار اسما است مشاهده مىكند كه اسما با وجود كثرتى كه دارند، همگى در تحت يك اسم واحد كه جامع حقايق آنها است قرار دارند و خود را نيز در تحت سلطنت همان اسم جامع مىبيند و فانى از استقلال فعلى خود شده و بلكه فانى از فعل خود مىشود و حقيقت خود را جمله حقايقى مىبيند كه در تحت همان اسم جامع مندرج مىباشد و چون به اين حقيقت پى برد به علامت خضوع خم مىشود و با اين خم شدن اشاره بدان مىكند كه هرگونه فعلى را از خود نفى كند و به افتخار بقاى اسمش در اسما به طور مربوبيت اكتفا مىنمايد، لذا اسم رب را كه به دنبال اسم جامع اللّه در سوره الحمدى كه براى بيان صدور حقايق از تأثير اسما بود، مىآورد و آن اسم را به خود نسبت مىدهد «ربى» تا اشاره به اينگونه بقا كرده باشد، يعنى مظهريت اين اسم كه از امهات اسما است و نيز رعايت ادب الهى را كرده باشد كه خداى تعالى اين اسم را به كاف خطاب اضافه فرموده است، آنجا كه فرمود:
[فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ] .
پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى.
به خاطر همين آيه است كه عبد در ركوع، رب را به خود اضافه كرده، مىگويد:
«سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظيمِ وَبِحَمْدِهِ» كه با گفتن اين جمله در حالت ركوع، اظهار مقام فنا و بقاى باللّه كند.
با پرتو جمالت برهان چه كار دارد |
با عشق زلف و خالت ايمان چه كار دارد |
|
در بارگاه دردت درمان چه راه يابد |
با جلوهگاه وصلت هجران چه كار دارد |
|
آرى عجب نباشد گر در دلم نيايى |
در كلبه گدايان سلطان چه كار دارد |
|
من نيز اگر نگنجم در حضرتت عجب نيست |
آنجا كه آن كمال است نقصان چه كار دارد |
|
در تنگناى وحدت كثرت چگونه گنجد |
در عالم حقيقت بطلان چه كار دارد |
|
آرى ولى چو عاشق پوشيد رنگ معشوق |
آندم ميان ايشان دربان چه كار دارد |
|
جايى كه در ميانه معشوق هم نگنجد |
مالك چه زحمت آرد رضوان چه كار دارد |