فارسی
سه شنبه 06 آذر 1403 - الثلاثاء 23 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

غریو شیون در گوش خیمه‌ها افتاد از محمد جواد شاهمرادی(آسمان)

غریو شیون در گوش خیمه‌ها افتاد
که: «دست‌های کسی از بدن جدا افتاد»

غریو، آتش شد... خیمه‌ها در آتش سوخت
زمین، زبانه گرفت و به دست و پا افتاد

زمین، زبانه گرفت و مقدرات خوشش
شکست و دود شد و .. دود در فضا افتاد

خدا نخواست زمین را همیشه بی‌برکت
و این رسالت بر دوش کربلا افتاد

که این رسالت، این بار، بوی خون می‌داد
که این رسالت، از دوش «جلجتا» افتاد

زمین به خون خدا پاک شد، به خود لرزید
گلوی قرآن خشکید و از صدا افتاد

گلوی قرآن خشکید و ... باز،‌ جوشان تر
صدا شد و در پژواک دره‌ها افتاد

صدا شد و در بال پرنده‌ها پیچید
و هر پرنده عاشق، در این هوا افتاد

هوای عشق کسی که صدای قرآن بود
که با غروبش خون در دل خدا افتاد

هوای عشق کسی که هنوز خون خداست
کسی که قصه عشقش بی‌انتها افتاد

همان کسی که قلم از نوشتنش وا ماند
در آن سطور که از این نوشته‌ جا افتاد...


منبع : محمد جواد شاهمرادی(آسمان)
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

جلوه هاي عاشورا در شعر دفاع مقدس(2)
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است از خوشدل ...
عشق من پائیز آمد مثل پار از احمد عزیزی
احمد نیکو همت‏ وفاداری برادر
مجید مرادی رودپشتی سبزگون‏
خاک مشکبار
این عطش چیست در آیینه ی رود افتاده ست از محمد حسین ...
روايت عطش از سودابه مهيجي
اشک گل کرد از علی انسانی
لب باز‌کن که زخم مکرّر رسیده‌ است از محسن حسن ...

بیشترین بازدید این مجموعه

خاک مشکبار
دریای ادب‏ سید رضا موید خراسانی
مجید مرادی رودپشتی سبزگون‏
احمد نیکو همت‏ وفاداری برادر
جلوه هاي عاشورا در شعر دفاع مقدس(2)
روايت عطش از سودابه مهيجي
عشق من پائیز آمد مثل پار از احمد عزیزی
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است از خوشدل ...
این عطش چیست در آیینه ی رود افتاده ست از محمد حسین ...
آینه در کربلاست از بیدل دهلوی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^