فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

شام را زينت مى كنند

شام را زينت مى كنند

اسراى اهل بیت چـون نزدیک شام رسیدند مردمشان از زن و مرد و کوچک و بزرگ براى تـمـاشاى اهل بیت و اظهار شادمـانى از پـیروزى یزید به استـقـبال شتـافـتـند، به مـنظور تـکمـیل تـزئین شهر سه روز اهل بیت را در خـارج شهر متوقف ساختند و شهر را با انواع پارچه هاى حریر و زربفت و آئینه و جواهرات زینت کردند مردم با طبل و شیپور و ساز و ضرب و آلات لهو به رقص و پـایکوبى پرداختند، جمعیتى در خارج شهر اجتماع کرده بود که هرگز کسى چنین جمعیتى را در یک جا ندیده است .(۱)

ورود اهل بیت به شام

اهل بیت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم وارد دمشق شدند، این روز را بنى امیه عید مى گیرند و براى شیعیان روز عزا است چنانکه شاعر گفته است:
کانت ماَّتم بالعراق تعدّها

امویّه بالشّام من اءعیادها

((در عـراق مـجالس عـزا برپـا مـى کنند ولى بنى امـیه در شام آن روزها را عـید مى گیرند.))
از ابى مـخـنف روایت شده که از سر ابى عبدالله بوى خوشى مى وزید که بر هر بوى خـوشى برتـرى داشت چون اهل بیت نزدیک شهر رسیدند، ام کلثوم شمر را گفت: حاجتى دارم ممکن است انجام دهى؟ شمر پرسید: چه مى خواهى؟
ام کلثوم فرمود: ما را از دروازه اى وارد کنید که جمعیت تماشاچى کمتر باشد و به کسانى که سرها را حمـل مـى کنند بگـو سرها را از مـحامـل زنان دور کنند که از کثرت نظر تماشاچیان خوار شدیم.
شمـر پـست فطرت دستور داد سرها را بالاى نیزه ها نصب کردند و در کنار محملهاى زنان حرکت دهند و
آنها را از در بزرگ شهر وارد کردند. لا حول و لا قوّه الاّ باللّه .(۲)

سهل بن سعد و اهل بیت حسین

سهل بن سعد ساعدى گوید: براى زیارت بیت المقدس رفته بودم عبورم به شام افتاد شهرى آباد داراى اشجار زیاد و باصفـا دیدم ولى مـشاهده کردم که با پارچه هاى رنگارنگ شهر را آذین کرده اند و مردم غرق سرور و شادى اند، زنان را دیدم که با ساز و آلات لعـب مـى زنند و مى رقصند، با خود گفتم آیا براى مردم شام عیدى است که از آن بى خـبریم، در گوشه اى عده اى را دیدم که باهم صحبت مى کنند گفتم: براى شما در شام عیدى است که ما خبر نداریم؟ گفتند: پیرمرد گویا غریبى؟
گفتم: آرى من سهل بن سعد از صحابه رسول خدایم.
گـفـتـند: سعـد! تـعـجب نمى کنى که چرا آسمان خون نمى بارد و زمین اهلش را فرو نمى برد؟
گفتم: مگر چه شده؟
گفتند: سر حسین فرزند پیغمبر را از عراق براى یزید هدیه مى آورند!
گفتم: اى واى سر حسین را مى آورند و مردم این چنین خوشحالى مى کنند؟!
پرسیدم از کدام دروازه وارد مى کنند؟ به دروازه ساعات اشاره کردند.
جلوى دروازه آمدم ، پرچمها را دیدم که ردیف شده ، سوارى را دیدم که نیزه اى در دست دارد سرى بر آن نصب است که شبیه تـرین انسانها به رسول خدا است ، در تعقیب زنان اهل بیت را دیدم که بر شتران بدون پوشش سوارند، نزد یکى از زنان رفتم پرسیدم : دختر تو کیستى ؟
فرمود: من سکینه دختر حسینم !
گـفـتـم: آیا حاجتـى دارى که بتـوانم انجام دهم که مـن سهل بن سعد از اصحاب جد شمایم .
فـرمـود: اى سهل به کسى که این سر را حمل مى کند بگو قدرى سر را جلوتر ببرد تا مـردان کمـتـر به مـا نگـاه کنند، به آنکه سر را حمل مى کرد گفتم: ممکن است حاجت مرا برآورى تا چهارصد دینار به تو بدهم؟
پرسید چه حاجتى دارى؟
گـفـتـم: این سر را از جلو زنها ببر تا حرم پیغمبر از نظاره گر مصون باشند، آن مرد خواسته ام را انجام داد و منهم چهارصد دینار به او دادم.(۳)

مرد شامى و امام سجاد علیه السلام

پـیرمـردى از مـردم شام که تـحت تـاءثیر تبلیغات سوء بنى امیه قرار گرفته بود، هنگامى که در میان جمعیت چشمش به امام زین العابدین علیه السلام افتاد صفوف جمعیت را در هم شکافـت و خـود را به امام علیه السلام رسانید سر را بسوى حضرت بلند کرد و گفت: الحمد لله الّذى اهلککم و امکن الامیر منکم و قطع قرون الفتنه.
((سپـاس خـداى را که شما را هلاک کرد و امیر را بر شما مسلط گردانید و شاخ فتنه را شکست.))
امام زین العابدین علیه السلام نظرى بر او افکند و متوجه شد که فریب خورده و حق بر او مـشتـبه شده است، فرمود: یا شیخ هل قراءت القرآن؟ ((پیرمرد آیا قرآن خوانده اى؟))
بلى.
ـ آیا این آیه را خـوانده اى ؟!:قـل لا اسئلکم علیه اجرا الاّ المودّه فى القربى .(۴)
((از شما اجر و مزد رسالت نمى خواهم به جز دوستى با خویشان.))
ـ بلى خوانده ام .
امـام فـرمـود: مـائیم خـویشانى که دوستـى مـا اجر رسالت رسول خداست .
ـ آیا این آیه را خـوانده اى ؟:واعـلمـوا انّمـا غـنمـتـم مـن شى ء فـانّ لله خـمـسه و للرّسول و لذى القربى .(۵)
((هر چـه غـنیمـت بدست آوردید پـس خـمـس آن براى خـدا و رسول او و خویشان رسول خدا است.))
پیرمرد: بلى .
امام: خویشانى که در خمس با خدا و رسولش شریکند مائیم .
ـ آیا این آیه را خـوانده اى ؟انّمـا یرید الله لیذهب عـتـکم الرّجس اهل البیت و یطهرّکم تطهیرا.(۶)
((همانا خدا مى خواهد که از شما اهل بیت رجس و پلیدى را ببرد و شما را پاک سازد.))
ـ گفت: بلى.
امام فرمود: مائیم اهل بیتى که خدا آنها را پاک و منزه ساخته است.
ـ آیا این آیه را خوانده اى؟ و آت ذالقربى حقه. ((حق خویشان را بده .))(۷)
ـ گفت: آرى.
فرمود: مائیم کسانى که خدا سفارش کرده که پیغمبر حق ما را ادا کند.
پیر مرد مات و مبهوت از گفته خود پشیمان شد و پرسید: شما را بخدا قسم ذى القرباى این آیات شمائید؟
امـام فـرمـود: تـاللّه انّا لنحن هم من غیر شکّ. ((بخدا قسم آنها مائیم بدون شک پیرمرد گـریان شد عـمـامـه از سر افـکند و سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا از دشمنان آل پـیغـمـبر بیزارى مـى جویم سپـس عـرض کرد: هل لى من توبه؟ ((آیا راهى براى توبه دارم؟))
حضرت فـرمـود: بلى اگـر تـوبه کنى خداوند توبه ات را مى پذیرد و با ما محشور خواهى شد.
عرض کرد: تبت الى اللّه. ((من توبه نمودم.))
چـون داستـان پـیرمـرد به یزید رسید دستـور داد او را به قتل رسانیدند!
الا لعنه اللّه على القوم الظّالمین .(۸)


نویسنده:آیت الله محمد على عالمى

 

پی نوشت:


۱-حجه السعاده فى حجه الشهاده ص ۶۳ - نفس المهموم ص ۴۳۲.
۲-نفس المهموم ص ۴۲۹.
۳-بحار ج ۴۵/ص ۱۲۷ - حیاه الحسین ج ۳/ص ۳۷۰ - نفس المهموم ص ۴۳۰.
۴-سوره شورى، آیه ۲۳.
۵-سوره انفال آیه ۴۱.
۶-سوره احزاب، آیه ۳۳.
۷-سوره اسرى آیه ۲۶.
۸-بحار ج ۴۵/ص ۱۲۹ و ۱۶۶ - حیاه الحسین ج ۳/ص ۳۷۱ - عقدالفرید ج ۴ ص ۳۸۲ - نفس المهموم ص ۴۳۳.

 


منبع : کتاب آنچه در کربلا گذشت ((از مدینه تا کربلا))
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شهادت جناب قاسم بن الحسن بن علی بن ابيطالب عليه ...
فرود آمدن حضرت آدم (ع) بر زمین
اهميت امر به معروف و نهى از منكر در جامعه اسلامى
آيا عاشورا باز هم تکرار مي شود
بازگشت مردم به هویّت اصیل اسلامى; ثمره شهادت امام ...
چگونگی انتقام شهدای کربلا
گريه دشمن
ارزش هاى حسينى
قیام عاشورا از دیدگاه شهید مطهری
خطر براى وجهه ى اسلام بود

بیشترین بازدید این مجموعه

شهادت جناب قاسم بن الحسن بن علی بن ابيطالب عليه ...
قیام عاشورا از دیدگاه شهید مطهری
گريه دشمن
چگونگی انتقام شهدای کربلا
بازگشت مردم به هویّت اصیل اسلامى; ثمره شهادت امام ...
ارزش هاى حسينى
وسايل تقرّب به خدا
اهميت امر به معروف و نهى از منكر در جامعه اسلامى
بعد سياسى و احياى عاشورا از منظر فقه(3)
آيا عاشورا باز هم تکرار مي شود

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^