فارسی
پنجشنبه 06 دى 1403 - الخميس 23 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

توبه‏ مردى از كارگزاران ستمكاران‏

 

عبد اللَّه بن حمّاد از على بن ابى حمزه نقل مى كند كه مرا دوستى بود از نويسندگان امور ادارى بنى اميه، به من گفت: از حضرت صادق عليه السلام اجازه بگير تا من خدمت آن بزرگوار برسم، از حضرت اجازه گرفتم، حضرت اجازه دادند، وقتى بر حضرت وارد شد سلام كرد و نشست و گفت: فدايت شوم، در دولت بنى اميه كارگزار بودم، ثروت زيادى نصيب من شد در حالى كه براى به دست آوردن آن ثروت مقررات شرع را رعايت نكرده ام.

امام صادق عليه السلام فرمودند: اگر بنى اميه براى خود كاتبى نمى يافتند و غنيمتى به آنان نمى رسيد و جمعى از جانب ايشان نمى جنگيدند، حق مرا به غارت نمى بردند. اگر مردم آنان را وامى گذاشتند و باعث قدرت آنان نمى شدند، كارى از دست آنان برنمى آمد.

جوان به حضرت عرضه داشت: آيا براى من راه خروجى از اين بلاى عظيم وجود دارد؟ حضرت فرمودند: اگر بگويم انجام مى دهى؟ عرض كرد: آرى، فرمودند: از تمام ثروتى كه از طريق ديوان بنى اميه به دست آورده اى دست بردار، هر كه را مى شناسى مال او را به او برگردان و هر كه را نمى شناسى از جانب او صدقه بده، من بهشت را از جانب خدا براى تو ضمانت مى كنم، جوان سكوتى طولانى كرد، سپس عرضه داشت: فدايت شوم انجام مى دهم.

على بن ابى حمزه مى گويد: جوان با ما به كوفه برگشت، چيزى براى او نماند مگر اينكه نسبت به آن به دستور حضرت صادق عليه السلام عمل كرد.

او پيراهن بدنش را نيز در راه خدا داد، براى او پولى جمع كردم، لباسى خريدم و خرجى مناسبى براى او فرستادم، چند ماهى نگذشت كه مريض شد، به عيادت او رفتيم، رابطه ى ما با او برقرار بود تا روزى به ديدنش رفتم، در حال احتضار بود، ديده اش را گشود و به من گفت: به خدا قسم امام صادق به عهدش وفا كرد، گفت و از دنيا رفت. به كار دفن و مراسمش اقدام كرديم، پس از زمانى خدمت حضرت صادق رسيدم، فرمودند: به خدا قسم عهد خود را نسبت به دوستت وفا كرديم، عرض كردم: فدايت شوم راست گفتى، او به هنگام مرگش از عنايت شما خبر داد .


منبع : پایگاه عرفان
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

اين هم نتيجه پاكى !
حکایتی از توصیف حضرت علی علیه السلام
نيت پاكت را قبول كردم
خوش به حال كسى كه نفسش رام شد
حکایتی از جمال دل‏
جوان عاق شده و مادر
برگرفته از کتاب «عبرت آموز» از تالیفات استاد ...
معرفت بيشتر، خضوع بيشتر
حكايت تكان دهنده على عليه السلام و بيت المال‏
از تأخير در اجابت نترسيد

بیشترین بازدید این مجموعه

برگرفته از کتاب «عبرت آموز» از تالیفات استاد ...
حکایت نمک خوردن و حرمت صاحب نمک
حديثى در صله رحم بگو
حكايت گرگان و كرمان‏
حكايت تكان دهنده على عليه السلام و بيت المال‏
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
حکایتی از توصیف حضرت علی علیه السلام
حکایت خدمت به پدر و مادر
امیرمؤمنان و قراردادن دست حضرت عبّاس(ع) در دست ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^