شناختن حقيقت زهد با مراجعه به آيات و آثار و معارف اسلامى، به خصوص آنچه از ائمه طاهرين عليهم السلام رسيده، كار مشكلى نيست و چه نيكوست انسان حقيقت اين مسئله الهيه را بشناسد و از حضرت رب العزه، آراسته شدن به آن را بخواهد كه هر كس آراسته به اين حقيقت گردد، به عالى ترين درجه معنوى آراسته شده و باب خير دنيا و آخرت را به روى خود باز كرده است.
زهد، يعنى بى رغبتى به ظاهر دنيا به خاطر به دست آوردن آخرت و درجه بالاترش يعنى بى رغبتى به ما سوى اللّه، جهت جلب رضا و خشنودى و رضوان حضرت حق.
زهد، به معناى ضايع كردن مال و حرام كردن حلال بر خود و از كسب و كار دست كشيدن نيست.
ضايع كردن مال حرام و حرام كردن حلال، ممنوع و بيكارى و بيعارى و كَلّ بر مردم شدن جايز نيست.
زهد، به معناى قناعت ورزيدن به حلال مالى و شهوانى و ساختن آخرتى آباد با حيات دنياست.
زهد، يعنى تمام علايق را تابع علاقه حق قرار دادن و به معناى حكومت الهى قلب، بر ظاهر امور دنيايى است.
آن كس كه در برابر متاع حيات مادى و آرايش ظاهر دنيا، فريب نمى خورد و مقام با عظمت خلافت اللهى را با مشتى خاك و با چند روز مقام و با قليلى درهم و دينار معامله نمى كند زاهد است.
عرفان به واقعيت ها و معرفت به حقايق و بصيرت به امور ظاهر و باطن، مورث زهد است.
چون واقف شدى، عمر هزار ساله در برابر عمر ابد آخرت لحظه اى بيش نيست، به حقيقت زاهد خواهى شد.
چون آگاه شدى، آنچه هست رفتنى است و تنها وجود باقى خداست و هر تكيه گاهى موقتى است، تنها تكيه گاه ابدى حضرت رب العزه است، از ماسوى اللّه زاهد شده و تنها به حضرت او رغبت كنى، با توجه به اين حقايق است كه دنيا برايت مسجد و جمال محبوب برايت قبله و ذكر دائم برايت نماز و خدمت به خلق برايت عبادت مى گردد.
قدر خود بشناس و به آنچه بايد واقف گردى واقف شو، در مقام كسب آگاهى و بصيرت و معرفت و عرفان برآى كه در تمام وجود از نظر قوه و استعداد همتا ندارى و به اين خاطر از ميان تمام ممكنات و موجودات تو را به مقام نيابت و خلافت از خود برگزيده اند.
آرى، معرفت به حقايق، مقدمه حركت به سوى حقايق و عشق به حقايق مقدمه آراسته شدن به واقعيت هاست كه عارف: صابر، متقى، متوكل، عاشق، خاضع، خاشع، صامت، مجاهد، عابد، عالم، حليم، حكيم و زاهد است و طى اين همه راه در گرو حكمت نظرى و عملى است و آن دو عبارت از شناخت قرآن با كمك اهل قرآن و آراسته شدن به حقايق اين كتاب است.
منبع : پایگاه عرفان