در مورد هدفهاى مشترك قرآن صامت و ناطق ، در همه ويژگيها و ارزشها و صفات ، نخست هر كدام را ترسيم و آنگاه به تطبيق آنها مى پردازيم تا به خوبى روشن شود كه چرا و چگونه او شريك قرآن است .
قرآن ، بشريّت را به اسلام رهنمون است و راههاى هدايت و صلاح را براى مردم مى گشايد و حسين عليه السلام نيز همانگونه كه در بحثهاى پيش ، از نظرتان گذشت هدايتگر مردم به سوى ايمان و تقواست و در همه زندگى ، به ويژه با پيكار قهرمانانه اش با بيدادگران اموى و با عاشورا و شهادت و شهادتگاهش بيانگر راههاى هدايت و معيار شناخت حقّ و باطل و پيروان آن است .
قرآن ، شب فرود آمدنش ، شب گرامى قدر است و حسين عليه السلام كه قرآن ناطق است ، در شب ولادتش فرشتگان و روح الامين ، به اذن پروردگار فرود مى آيند و درود و سلام تا سپيده سحر و طلوع فجر، از جانب خدا و به زبان جبرئيل ، ادامه دارد.
قرآن ، از هر كس كه آن را نيك تلاوت و بر آن مداومت كند، شفاعت مى نمايد و قرآن ناطق نيز از هر كس كه او را عارفانه و عاشقانه و هدفدار زيارت كند و بر او سوگوارى نمايد، شفاعتش مى نمايد.
قرآن ، از نظر ساختار و اسلوب و هيئت و محتوا و ديگر ابعاد، به راستى معجزه است و قرآن ناطق نيز با سر مطهّر و پيكر به خون آغشته و خون جوشان و شهادتگاه گلگونش معجزه است ، همانگونه كه اين واقعيت براى هر انسان انديشمندى در رخدادهاى گوناگون زندگى ، آشكار است .
قرآن ، همواره تازه است و با تكرار تلاوت و نگرش در آن ، نه بوى كهنگى مى دهد و نه خسته كننده است .
حسين عليه السلام نيز مصيبتهايش همواره تازه است و به خاطر تكرار و يادآورى بسيار، خسته كننده نيست .
قرآن ، تلاوتش در دوران سال عبادت ، شنيدنش عبادت و نظركردن بدان هم عبادت است و حسين عليه السلام نيز سوگواريش عبادت ، شركت در مجلس سوگ براى شنيدن مرثيه او عبادت ، نشستن در مجلس او عبادت ، غم و اندوه به خاطر او عبادت ، گريه بر او عبادت ، گرياندن بر او عبادت ، به شكل گريه كننده و سوگوار او درآمدن نيز عبادت و زيارت او از نزديك و درود فرستادن بر او از راه دور، ديدار زائران او وآرزوى شهادت در كنار او و همراه او نيز، عبادت و بندگى خداست .
در مورد پاسدارى از حرمت قرآن و احترام بدان مقرّراتى است ازآن جمله : نبايد از متن زندگى خارج گردد و بايد از گرد و غبار نشستن بر آن جلوگيرى شود، كسى آن را جز با طهارت و پاكيزگى دست نزند و هرگز نبايد با آن بسان كالا، رفتار گردد و نبايد وسيله سوداگرى ودنياطلبى و ابزار قدرت و سلطه گرى قرار گيرد.
حسين عليه السلام نيز همين گونه است و در مورد احترام به آن حضرت مقرّراتى است امّا سوگمندانه ؛ بادهاى سهمگين و پر گرد و غبار بر آن گرامى وزيد و پيكر مطهّرش را در برگرفت و ناپاكان و پليدان به پيكر مقدّسش دست زدند و دين خود را در برابر ريختن خون پاك او به بهاى اندك و حكومت بر سرزمين رى كه هرگز بدان نرسيدند فروختند.
قرآن ، كلام خاموش الهى است و حسين عليه السلام كلام ناطق و گوياى خداست .
قرآن ، گرامى ، پرشرافت و بزرگ است و حسين عليه السلام نيز گرانمايه و پرشرافت و بزرگوار و علاوه بر همه اينها شهيد و پيشواى شهيدان است .
در قرآن ، تاريخ پيامبران ، موقعيّت و سرگذشت آنان ، رخدادهايى كه براى آنان پيش آمده ، همه و همه به صورت سازنده و پرمحتوا و هدفدار بيان گرديده است و در زندگى شگفت انگيز و تاريخساز حسين عليه السلام نيز داستانهاى پيام آوران خدا و سرگذشت آنان به روشنى و به صورت سازنده اى ترسيم شده است .
آيات روشن و روشنگر قرآن شش هزار و ششصد و شصت و شش آيه است و در پيكر مقدّس حسين عليه السلام نيز آيات آشكار هزار و نهصد، چهار هزارو بيشتر هم گفته شده است و اگر زخمهايى كه بر روى زخمهاى پيشين ايجاد شد و آنچه بر اثر جنايت پايمال كردن پيكر مقدّس بر آن واردشد، به حساب آوريم به شمار آيات قرآن مى رسد.
در صد و چهارده جاى قرآن ، واژه گرانقدر
بسم اللّه آمده است و در پيكر مقدّس حسين عليه السلام نيز تنها زخمهاى شمشير كه مانند بسم اللّه بود به همان شمار مى رسيد. قرآن ، از جزءها، سوره ها، سطرها، واژه ها، حروف ، نقطه ها و حركات مختلف تشكيل شده است .
پيكر مقدّس حسين عليه السلام نيز جزءها، سوره ها، سطرها، واژه ها، حروف ، نقطه ها و حركات متعدد داشت كه همه از فرود آمدن شمشيرها، نيزه هاى ظالمانه ، و فرود تيرها بر نقطه اى از پيكر مقدّس و خروج آن از نقطه ديگر بدن پديد آمده بود.
قرآن بر چهار بخش قابل تقسيم است : مثانى يا سوره فاتحه ، سوره هاى طولانى ، سوره هايى كه شمار آياتش به مرز صد و فراتر از آن مى رسد و ديگر، آخرين بخش قرآن و سوره هاى كوتاه .
حسين عليه السلام نيز همينگونه است سر مقدّسش بر فراز نيزه هاى ستم ، پيكر پاكش در كربلا بر روى ريگهاى تفتيده ، خون جوشانش بر بال پرندگان و در شيشه سبز رنگى نزد يكى از فرشتگان و اعضا و پيوندهاى بدنش بر روى خاك در هر سو، پراكنده بود.
قرآن از سى جزء تشكيل شده است و هر جزء آن را بر دو قسم تقسيم كرده و آن را شصت پاره ناميده اند، در مورد پيكر مقدّس حسين عليه السلام در اين مقايسه نمى دانم چه بگويم ؟
خداوند، قرآن شريف را با سى و دو نام خوانده است ، همينگونه اين نامهاى سى و دو گانه با حسين عليه السلام صادق و هماهنگ است .
خداوند، قرآن را مبارك و پربركت ناميد و فرمود:
... هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ
اين مبارك قرآنى است كه فروفرستاده ايم .
و نيز آن مكان مقدّسى را كه با موسى عليه السلام سخن گفت ، سرزمين بركت ناميد.
و نيز درخت زيتون را در سوره مباركه نور و آيه نور، مبارك ناميد.
و نيز عيسى عليه السلام را مبارك ناميد كه از زبان خودش ترسيم مى كند كه در گاهواره به قدرت خدا فرمود: (من بنده خدا هستم ... و هر كجا كه باشم مرا بركت داد.)
و نيز آب باران را پربركت ناميد و فرمود: (و از آسمان آبى پربركت فروفرستاديم.)
و نيز شب قدر را پربركت ناميد و فرمود: (شب قدر بهتر از هزار ماه است .)
و خداوند حسين عليه السلام را به هنگام تولّد و نامگذارى وجود مباركش در پرتووحى به پيامبرش مبارك ناميد كه در بخش گذشته با عنوان الطاف خاصّ خدا به حسين عليه السلام طىّ روايت شگفتى كه بيانگر فضيلت بى نظير ووالاى آن حضرت بود، از نظر گرامى شما خواننده عزيز گذشت .
قرآن ، براى مردم باايمان ، شفابخش و مايه رحمت است حسين عليه السلام نيز براى بيمارهاى درونى و باطنى آنان و تربت پاك او نيز براى بيماريهاى جسمى آنان شفابخش است و براى مردم باايمان مايه رحمت و برترى و بيشترين وسيله رستگارى آنان نور وجود حسين عليه السلام است .
قرآن ، نور است و حسين عليه السلام نيز نور است ؛ حتّى آن لحظاتى كه پيكرمطهّرش به خاك و خون آغشته و بر دشت نينوا خفته بود.
قرآن ، همانگونه كه در آيه شريفه آمده است روح و مايه راحتى و آرامش جان پيامبر و سبب آسايش مردم است و حسين عليه السلام نيز همانگونه كه در روايت آمده است گل سرسبد بوستان محمّد صلى الله عليه و آله و سبب آسايش و راحتى مردم باايمان است .
قرآن ، طبيبى حاذق و خيرخواهى است كه قلبها را معالجه مى كند و آنها را به فرمانبردارى از حقّ وامى دارد و حسين عليه السلام طبيبى است كه بخشى از انسانها را به سوى اطاعت خدا رهنمون مى گردد و بخشى ديگر را كه گناه كرده باشند، با دعوت به توبه و جبران خطاها و اميد شفاعت به فرمانبردارى خدا سوق مى دهد.
قرآن مژده رسان و هشدار دهنده است و حسين عليه السلام نيز همينگونه بشارت دهنده و هشدار دهنده است .
قرآن ، كتاب روشنگر است و حسين عليه السلام نيز پيشواى روشنگر كه حقّ را از باطل و پيروان هر كدام از آن دو را، روشن و مشخّص مى سازد.
قرآن ، براى هر انسان باايمانى ذكر و يادآورى است و حسين عليه السلام نيز ذكر و ياد پيامبر گرامى در همه عمر شريف او بود كه پيوسته حسين عليه السلام را ياد مى كرد.
در قرآن كريم ، دو آيه شريفه آية الكرسى و آيه نور است و حسين عليه السلام داراى كرسى و مقامى است كه جايگاه علم الهى است و در آن گرامى آيه نورى است كه با ظلمت و تاريكى شب و با خاك و خون ، به خاموشى نمى گرايد.
در قرآن ، آيه هاى شفا و شفابخش و آيات اميد و رحمت است و حسين عليه السلام نيز آيات و نشانه هاى رحمتى دارد، ويژگيهايى براى شفا و وسايل و اسبابى براى اميد و اميد بستن و علل كامل و جامعى ، براى رحمت الهى است .
قرآن ، از آغاز پيدايش تا استقرارش در بهشت پس از فرجام اين جهان ، چهارده منزلگاه و مرتبه دارد ... چرا كه موجود گرانقدرى است كه داراى پيامها و منزلگاهها و مراحل فرود است با شايستگان مهر و دوستى مى ورزد و با بدانديشان و ظالمان ، سرآشتى ندارد.
منبع : ويژگيهاى امام حسين عليه السلام