قرآن مجيد مى فرمايد:
فانتقمنا منهم فانظر كيف كان عاقبة المكذبين .
ما از آنان (تكذيب كنندگان انبيا) انتقام گرفتيم ، پس ببين چگونه است عاقبت كار تكذيب كنندگان.
گرچه اين آيه شريفه درباره امتهاى پيشين گذشته است كه پيامبران خود را بر اساس افكار باطل و به تبعيت از نياكان خويش تكذيب نموده اند، ولى يكى از مصاديق بارز كسانى كه رهبران و پيشوايان خود را تكذيب نموده و با آنان به مبارزه برخاسته اند و قبل از آخرت در اين دنيا شمشير انتقام الهى بر سر آنان فرود آمده و قبل از مرگ ، قانون مجازات آنان را فراگرفته است ، بنى اميه و پيروان آنان مخصوصا مردم كوفه بودند. تاريخ از اين نظر غنى و گوياست و نكات حساس و تكان دهنده اى را از سرنوشت آنان براى آيندگان حفظ كرده است .
ولى آنچه در اينجا مورد نظر است ، پيش بينهاى صريح قاطع و پيامهاى كوتاه شعار گونه حسين بن على عليه السلام در مورد انتقامها و مجازاتها دنيوى است ؛ كه آن حضرت در مقاطع مختلف به صراحت بيان نموده تا بلكه بتواند از اين راه آنان را از عذابى به چنين جنايت هولناكى باز داشته و از بروز سرنوشتى شوم در دنيا و عذابى دردناك در آخرت ، جلوگيرى نمايد.
و الله ! لا يدعونى حتى يستخرجوا هذه العلقة من جوفى ، فاذا فعلوا ذلك سلط عليهم من يذلهم حتى يكونوا اذل من فرام المراة .
به خدا سوگند! بنى اميه از من دست بر نمى دارد تا خون مرا بريزند و چون جنايت را مرتكب شوند خداوند كسانى را بر آنان مسلط مى كند تا ايشان را به ذلت بكشاند ذلتى بدتر از كهنه پاره زنان.
امام عليه السلام اين جمله را در پاسخ (ابن عباس ) فرمود، آنگاه كه از عراق آن حضرت درخواست نمود تا در شهر مكه اقامت نموده ، پس از قيام مردم عراق و بيرون راندن حكام و فرمانداران بنى اميه از شهرهايشان ، به سوى حركت نمايد.
ان هولاء اخافونى و هذه كتب اهل الكوفة و هم قاتلى ، فاذا فعلوا ذلك و لم يدعوا لله محرما الا بعث انتهكوه بعث الله اليهم من يقتلهم حتى يكونوا اذل من فرام الامة .
اينان (بنى اميه ) مرا تهديد نمودند، اهل كوفه هم به وسيله اين نامه ها از من دعوت كردند و قاتل من هم خودشان خواهند بود و چون اين گناه بزرگ را مرتكب شده و احترام الهى را در هم شكستند، خداوند كسى را بر آنان مسلط خواهد نمود كه به كشتار آنان بپردازد به طورى كه ذليل تر از كهنه پاره كنيزان گردند.
امام عليه السلام اين جمله را كه مشابه جمله گذشته است ، در پاسخ شخصى فرمود كه در مسير كوفه با آن حضرت مواجه گرديد، زيرا او سؤ ال نمود يابن رسول خدا! چه انگيزه اى موجب گرديد كه شما از مدينه و حرم جد خود خارج شده و به اين بيابان بى و آب و علف روى آورديد؟!
انهم لن يدعونى حتى يستخرجوا هذه العلقة من جوفى ، فاذا فعلوا ذلك سلط الله عليهم من يذلهم حتى يكونوا اذل فرق الامم .
آنان دست از من بر نمى دارند تا خون مرا بريزند و چون اين جنايت را مرتكب شوند، خداوند كسى را بر ايشان مسلط گرداند كه آنان را ذليلترين ملتها سازد.
اين جمله را امام عليه السلام در منزل (بطن عقبه) و در پاسخ (عمروبن لوذان ) فرمود آنگاه كه او هم از سفر منصرف شده و به مدينه مراجعت نمايد.
وايم الله ! ليقتلونى فيلبسهم الله ذلا شاملا و سيفا قاطعا و يسلط عليهم من يذلهم حتى يكونوا اذل من قوم سباء، اذ ملكتهم امراة فحكمت فى اموالهم و دمائهم .
به خدا سوگند! مسلما آنان مرا خواهند كشت و خدا به ذلت فراگير و شمشير بران مبتلايشان ساخته و كسى را بر آنان مسلط خواهد نمود كه آنان را به ذلت كشانيده از قوم سبا كه زنى بر ايشان مسلط شد و به دلخواه خويش در مال و جانشان حكمرانى نمود، ذليل تر گرداند.
اين جمله را امام عليه السلام در منزل (رهيمه )در پاسخ (ابوهرم ) ايراد فرمود.
لعنتم و اخزيتم بما قد جنيتم |
فسوف تلاقوا حرنار توقد |
(شما (مردم كوفه ) در اثر جنايتى كه مرتكب شديد، مورد لعنت و غضب خدا قرار گرفتيد و به زودى آتشى سوزان را در خواهيد يافت.)
اين بيت ، يكى از چهار بيت شعرى است كه حسين بن على عليه السلام در بالين حضرت ابوالفضل به عنوان ندبه و مرثيه برادرش و نكوهش از اقدام و جنايت مردم كوفه و خطاب به آنان ايراد فرموده است .
نویسنده:محمد صادق نجمى
منبع : پيام عاشورا