فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حكايتي دربارة آدم پولدار يا ديوانه

 

 

ابوسعيد ابوالخير به شاگردش گفت: چرا دير آمدي؟ گفت: يک پولدار نيشابور مرده بود، در تشييع جنازه، راه‌بندان بود. ابوسعيد گفت: آن پولدار کيست؟ شاگرد گفت: فلاني. ابوسعيد گفت: چقدر پول داشت؟ شاگرد گفت: 70 هزار درهم. ابوسعيد گفت: پول را با او دفن کردند؟ شاگرد گفت: نه. ابوسعيد گفت: پس چرا مي‌گويي پولدار مرده است؟ او که فقير و دست خالي از دنيا رفته است. او اگر پول را مال خودش مي‌دانست، با خود مي‌برد. بگو يک ديوانه مرده است. خود او كه مالک پول نبوده است و عمري را به گدايي انباشته است. پول يک طرف بوده و او هم يک طرف. بعد پول‌ها مانده و خودش را با يک کفن در خاك دفن کردند.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

رمز موفقيت ابن ‏سينا
روايتى در ديدار بزنطى با امام رضا عليه السلام
تجارت مادی و معنوی - جلسه ششم
خشم پروردگار بر حرام خواران‏
طهارت جوارح
حكايت ابوسعيد ابوالخير
حکایت بی برکتی خانه بی بلا
ادامۀ حكايت واعظ معروف
مرگ و عالم آخرت
ملعون بودن ويران كننده بنيان خدا

بیشترین بازدید این مجموعه

نفس - جلسه چهاردهم
صدق صادقین - جلسه دهم
تجارت مادی و معنوی - جلسه ششم
حقيقت چهارم: روزه، اعلان محبت واقعى به خداوند
تعليم خودشناسى از طريق انبيا و ائمه عليهم ...
خدمت و عبادت پنهانى
زيان پرخورى‏
ديدن باطن افراد با نور الهى
حکایت بی برکتی خانه بی بلا
طهارت جوارح

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^