نوزاد نخست
درخت نبوت و شجره امامت، ذرّيّه طاهره اي را چون شاخه هايي از خود جدا کرد که امتداد رسالت پس از حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله مي باشد. نخستين نوزاد، ابو محمد زکي بود که جان پيامبر صلي الله عليه و آله از شادي وي لبريز شد، پس توجه به وي را آغاز کرد و او را با نمونه ها و کرامتهاي نفسانيش تغذيه مي کرد، کرامتهايي که بازتابش سراسر جهان را در برگرفته است. (1) .
تنها روزهاي اندکي که بعضي مورخان آنهارا 52 روز (2) نوشته اند، سپري شد، سيده زنان، حمل جديدي را داشت که حضرت رسول صلي الله عليه و آله و ديگر مسلمانان بابي صبري منتظر بودند در حالي که همه اميدوار و آرزومند بودند که خداوند آن ستاره را با ستاره اي ديگر همراه سازد تا آسمان امت اسلامي را روشن سازند و امتدادي براي حيات رهايي بخش عظيم باشند.
رؤياي ام الفضل سيده ام الفضل دختر حارث (3) ، رؤياي عجيبي را ديد که تعبير آن را متوجه نشد. پس به سوي رسول خدا صلي الله عليه و آله شتافت و به آن حضرت گفت: «من خواب آشفته اي ديدم که قطعه اي از بدن تو افتاد و در دامن من قرار داده شد». مولود مبارك سرور زنان عالميان، نوزاد بزرگوارش را به دنيا آورد که هيچ بانويي از دختران حوّا، نه در عصر نبوت و نه بعد از آن همانند او را نزاييده بود که برکتي عظيم تر و سودي بيشتر از او براي انسانيت داشته باشد. پس پاکتر، طاهرتر و درخشانتر از او نبوده است. پی نوشت: (1) شرح مفصلي در مورد ولادت امام پاک ابو محمد عليه السلام در کتاب خودمان زندگاني امام حسن عليه السلام 56 - 49: 1 بيان نموده ايم. (3) ام الفضل»: لبابه کبري همسر عباس بن عبدالمطلب، نخستين بانويي است که بعد از حضرت خديجه بنت خويلد در مکه مسلمان شد. وي نزد پيامبر صلي الله عليه و آله جايگاهي داشت و آن حضرت به ديدنش مي رفت و در خانه اش استراحت قيلوله مي نمود. احاديث فراواني را از آن حضرت روايت کرده است. وي براي عباس، فضل، عبداللَّه، عبيداللَّه، قثم، عبدالرحمان و ام حبيب را به دنيا آورد.
پيامبر صلي الله عليه و آله هراس وي را بر طرف ساخت و او را مژده خير داد و فرمود:
«خير ديده اي! ان شاء اللَّه، فاطمه پسري به دنيا مي آورد و در دامن تو قرار مي گيرد...».
روزها به سرعت گذشت و فاطمه سرور زنان، حسين را به دنيا آورد و او در دامن ام الفضل بود به همان گونه که پيامبر صلي الله عليه و آله خبر داده بود (4) .
پيامبر صلي الله عليه و آله در انتظار طلوع ستاره مولود جديد باقي ماند که زندگي پاره تنش به او درخشان شود، او عزيزترين با قيماندگان نزد وي از پسران دخترانش بود.
دنيا به وي درخشان شد و انسانيت در همه نسلهايش به وي خوشبخت گرديد. مسلمين به او مفتخر شدند و ياد اين مناسبت را گرامي داشتند و هر سال به آن مفتخر و سرافراز گشتند.
وزارت اوقاف مصر در مسجد حسيني، به همين مناسبت جشني رسمي برپا مي کند و اين مناسبت عظيم را گرامي مي دارد همچنانکه در بيشتر مناطق جهان اسلام، مراسمي برپا مي گردد.
در آفاق يثرب، بازتاب اين خبر شادي بخش، پيچيد. امهات مؤمنين و ديگر بانوان از زنان مسلمان به خانه سرور زنان شتافتند و اورا بخاطر فرزند جديدش تبريک گفتند و با وي در سرور و شاديهايش مشارکت نمودند.
(2) ابن قتيبه، المعارف، ص158.
«عبداللَّه بن يزيد هلالي» در باره او گفته:
ما ولدت نجيبة من فحل
بجبل نعلمه أو سهل
کستة من بطن أم الفضل
أکرم بها من کهلة و کهل
عم النبي المصطفي ذي الفضل
وخاتم الرسل و خير الرسل
«هيچ بانويي از هيچ مردي در کوه و يا در دشت که ما مي شناسيم، به دنيا نياورد».
«همچون شش فرزندي که از شکم ام فضل بودند، او را گرامي بدار و شويش را».
«که عموي پيامبر مصطفي دارنده فضل و خاتم پيامبران و بهترين رسولان بود».
شرح حال وي در هريک از کتابهاي طبقات کبري 278:8، الاصابة 464:4 و الاستيعاب آمده است.
(4) مستدرک صحيحين 176:3.و در مسند فردوسي،ام الفضل گفت: «ديدم که گويي اندامي از رسول خدا صلي الله عليه و آله در خانه ام بود، پس از آن دلتنگ شدم و نزد آن حضرت رفتم و موضوع را به وي گفتم.
حضرت فرمود: آري، همان است. پس فاطمه حسين را به دنيا آورد، پس اورا شير دادم تا از شير گرفته شد».
و در تاريخ الخميس 418:1 آمده است که اين خواب پيش از تولد امام حسن عليه السلام بوده است.
منبع : سایت عاشورا