فارسی
چهارشنبه 03 مرداد 1403 - الاربعاء 16 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

پدرم گوش کن بهانه مگیر از مهدی فرجی

پدرم گوش کن بهانه مگیر
و غرور مرا نشانه مگیر
از دلم با تو حرف ها دارم
حرف از روح کربلا دارم
پدرم حرف نسل ما چیزیست
که شبیه شعار نسل تو نیست
کربلا از نگاه ما شور است
نور در نور , نور در نور است
پدرم فکرتان بلند نبود
کربلاتان جوان پسند نبود
همه ی کربلا که ماتم نیست
قصه و غصه ی دمادم نیست
این فقط نیم خالی آن است
قصه های خیالی آن است
کربلا, کربلای ما چیزیست
که تمام شنیده های تو نیست
کربلا حرف دیگری دارد
به وصال خدا دری دارد
حرف امروز حرف دیروز است
خون به شمشیر ظلم پیروز است
پس چرا غم سوار فکر شماست؟
" کشته شد وا حسین " ذکر شماست؟
زنده و جاودانه شد به خدا
مرگ او یک بهانه شد به خدا
کربلا را چقدر بد گفتید
و فقط حرف مستند گفتید
پس چه شد آفتاب پیروزی
پس چه شد آفتاب پیروزی
که اگر کشته شد حسین (ع) چه باک؟
خون برای ادای دین چه باک؟
فکر کن کربلا چرا زیباست:
پرچم دین هنوز پا برجاست
چه کسی این حدیث را فهمید:
"... آی شمشیرها فرود آیید..."
او خودش خواست یک "صدا" بشود
که برای خدا فدا بشود
گفت آن مظهر شکیبایی:
که "ندیدم به غیر زیبایی "
پس تو و من چرا نمی بینیم
دیدنی هاش را نمی بینیم
روضه خوب است اشک می آرد
بوی سقا و مشک می آرد
تو کفایت ولی به این کردی
شد به اصل پیام بر گردی؟
….
پدرم گوش کن بهانه مگیر
و غرور مرا نشانه مگیر
که اگر با تو روی صحبتم است
" اتقوا من مواضع التهم " است
حرف امروز نسل من این است
که : عزا بی شناخت توهین است
سگ نه, یار حسین (ع) می مانیم
و کنار حسین(ع) می مانیم
مادرم از شبی که زاده مرا
شیر عشق حسین(ع) داده مرا
کربلا زینبی ولی زیباست
استقامت پیام عاشوراست
...
پس چرا آفتاب پیروزی
پشت ابر کلیشه می سوزی؟


منبع : مهدی فرجی
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ای شفای دردهای من حسین از سید حبیب حبیب پور
غوغای غم ازحبیب اللّه‏ چایچیان (حسان)
غفلت اگر که دامن ما را رها کند از جواد حیدری
احمد مشجری کاشانی «محبوب» یادگار حیدر
دست خالی از علی دهقانی
دیدی که چنین ز عشق پرپر زده‌ایم از امیر عاملی
تجسم نور از خدیجه پنجی
اشک گل کرد از علی انسانی
نخل های تشنه ازدوستعلی دهقان
شمع‌ها از پای تا سر سوخته از غلامرضا سازگار

بیشترین بازدید این مجموعه

سنگین تـــــر از همیشه غمــی روی سینه ام ازسید ...
بعد از هجوم خنجر و تاراج نیزه ها ازسید محمد حسینی
تاریخ منظوم عاشورا
ای بسته بر زیارت قدّ تو قامت آب از خسرو احتشامی
اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی
امشب سری به گوشه ی ویرانه می زنی ؟ از خلیل عمرانی
تجسم نور از خدیجه پنجی
شراره از غلامرضا سازگار
شعر مرثیه انگلیسی جاستیس ا. د. راسل در عزای امام ...
دارد دوباره حال و هوا فرق می کند از مهدی صفی یار

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^