فارسی
جمعه 15 تير 1403 - الجمعة 27 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

یک دم ای شور بختان ببیمید از محمد حسین انصاری نژاد

یک دم ای شور بختان ببیمید

سبز و سرخ درختان ببینید

این خیابان غرق سپیدار

این همه سرخ سبزینه افکار !

این درختان حسینی تبارند !

بر بلند آسمان شاخه دارند

اقتدا بر صنوبر ببینید

آسمانی کبوتر ببینید

هر چه سرخ است رنگ قیام است

نذر دریا – علیه السلام – است

باید آتش بگیری توکوفه

کوفه ای کوفه بی شکوفه

بام و دیوار لبریزی از گرگ

بیشه در بیشه پاییزی از گرگ

ها ! چه افسرده و سوت و کوری

سنگی اما نه سنگ صبوری !

کوچه ها خسته دلتنگ داری

مردم از تیره سنگ داری

آسمانت ورم کرده ، خونرنگ

کوچه های زیر آواری از سنگ

کوچه هایت کبوتر ستیزند

صحنه شوم جنگ و گریزند

قحطی وسعت آسمان بود

خشکسال گل و آب و نان بود

نخلهای تو خاکستر آورد

جای خرما فقط خنجر آورد !

دیدی آنک سپیدار گل داد

سرخ هفتاد و دو برگ افتاد

کربلا یعنی اندیشه سرخ

قامت سبز با ریشه سرخ

کربلا یعنی آیینه پوشی

از گلوی عطش جرعه نوشی

کربلا یعنی آتش سرودن

شرح خون سیاوش سرودن

معنی «العطش» در کویر است

آب اینجا سرابی حقیر است

میوه این قیام آتش و خون

کربلا یعنی آنسوی معراج

تیر ها را گلوی تو آماج

پرده سینمای جنون است

چلچراغ فقط اشک و خون است

آب شرمنده درک عباس

عاشقی زنده درک عباس

دستهایش پل آسمان است

تا خدا بهترین نردبان است

اوست آب آور حوض کوثر

این چه دستی است الله اکبر !

کربلا چیست عاشق ترین مرگ

همنوای شقایق ترین مرگ

کربلا یعنی از من گذشتن

در هوای شکفتن گذشتن

یعنی از هر چه خنجر گذشتن

چون ذبیح مطهر گذشتن

کوفه یعنی وفایی دروغین

دعوی کربلایی دروغین

رسم کوفه است تکفیر خورشید

غافل از فکر  تفسیر خورشید

خنجر از پشت خوردن شنیدی !

روز هنگامه مردن شنیدی !

سست پیمانی آهنگ کوفه است

هر پلیدیست همرنگ کوفه است

دل به دریا بزن کربلایی !

جرعه ای لا بزن کربلایی !

استخوان مانده سهم گلویم

تیر تبعیدیان پیش رویم

نینوایی کن این مثنوی را

شرح منظومه معنوی را

صد غزل شو رو شینم بنوشان

جرعه ای یا حسینم بنوشان

اینک اینک حسین ایستاده

چشمهایش بر آن سوی جاده

چون علی بسته عمامة او

کربلا مست هنگامة او

کوفی خنجر از پشت برگرد

خون عشقت در انگشت بر گرد ! ...


منبع : محمد حسین انصاری نژاد
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تحليل ادبی خطبه حضرت زينب(س) در كوفه
لاحول ولا قوه الا باالله ازصفا تویسرکانی
می‌توان مانند کوهی درد بود از کاظم علیپور
عرش می لرزید از سید حبیب حبیب پور
یک دم ای شور بختان ببیمید از محمد حسین انصاری نژاد
افتاد تا که از تن آن جان‌نثار دست از مشکاة کاشمری
فرازهایی از وصیت نامه امام حسین «ع» از حسنا محمد ...
ناگاه باغ سبز پیمبر سوخت از سیمیندخت وحیدی
یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست از سید حسن ...
در غم آل رسول (ص) از داملاّ اسکندر غرمی - تاجیکستان

بیشترین بازدید این مجموعه

لاحول ولا قوه الا باالله ازصفا تویسرکانی
تحليل ادبی خطبه حضرت زينب(س) در كوفه
یک دم ای شور بختان ببیمید از محمد حسین انصاری نژاد
عرش می لرزید از سید حبیب حبیب پور
می‌توان مانند کوهی درد بود از کاظم علیپور
فرازهایی از وصیت نامه امام حسین «ع» از حسنا محمد ...
افتاد تا که از تن آن جان‌نثار دست از مشکاة کاشمری

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^