در آيه سى ام سوره مباركه بقره در رابطه با علم خداوند با كمك خود آيات قرآن مطالبى نگاشته شد، در اين مورد بحث گسترده اى را لازم نمى بينم، آنچه به عنوان تذكر در ذيل اين آيه به نظر مى رسد اين است كه وجود مقدسى كه در پرتو قدرت و بصيرت و عدالت و حكمت و دانش و آگاهى بى نهايتش كشور هستى و مملكت وجود و موجودات ريز و درشت، وجاندار و بيجان و آشكار و پنهانش را به وجود آورد و به هر موجودى در خور استعداد و ظرفيت و لياقتش رحمت و لطف و عنايت خود را مبذول داشت، و او را به راهى كه بايد در آن قرار بگيرد هدايت كرد، واز زمان پيداشش تا پايان كارش محافظ و مراقب و رشد دهنده و روزى بخش اوست به همه امور او و ظاهر و باطنش و سرّ و عمق وجودش و به حركات و اطوارش و به وزن و كميتش، و به معنويت و جايگاهش و به مدت عمرش و به منافع و مضارش آگاهى كامل و جامع دارد، و اساساً همه موجودات جهان هستى يك پارچه در محضر او و در احاطه قدرت او، و در گردونه حكومت و مراقبت او هستند، و چيزى از آنها گرچه آن چيز بى نهايت كوچك باشد از نگاه علم و آگاهى او پنهان نيست.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ ءٍ عَلِيمٌ:
و آگاه باشيد كه به هر چيزى نسبت به همه امورش داناى مطلق است.
وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ.
كليدهاى غيب فقط نزد اوست، و جز او كسى آنها را نمى داند، آنچه در پهنه خشكى و عرصه درياست مى داند برگى از درختى نمى افتد مگر آن كه به آن آگاه است، نه هيچ دانه اى در نهان زمين و نه هيچ تر و خشكى وجود دارد مگر اين كه در كتاب علم او ثبت است.
يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ:
آنچه كه در زمين فرو مى رود مى داند، و به آنچه از آن بيرون مى آيد آگاه است، و به آنچه از آسمان نازل مى شود و به آنچه به سوى آسمان بالا مى رود آگاهى و احاطه دارد، و خدا نسبت به آنچه انجام مى دهيد بيناست.
آيه پنجاه و نهم سوره انعام و آيه چهارم سوره حديد از جامع ترين آيات كتاب خداست كه از آگاهى و دانش بى پايان و علم فراگير و بى نهايت حضرت حق خبر مى دهد، كه اگر عقول اولين و آخرين بخواهند مفاهيم و مصاديق اين دو آيه را درك كنند در اولين قدم به عجز و ناتوانى اعتراف مى كنند و اعلام مى دارند كه قدم ما از رفتن در اين راه لنگ و چاره اى جز اعتراف به ناتوانى نداريم.
به اين حقيقت با توجه بنگريد و نسبت به آن دقت نمائيد يا دورنمائى از قدرت و گستره علم خداوند براى شما روشن شود:
تا امروز كه اين سطور نوشته مى شود حشره شناسان نزديك به هفتصد هزار «700000» نوع حشره احصاء كرده اند، شماره حشرات به اندازى است كه ارقام براى بيان آن قاصر است، در يك روز تابستانى كه هوا صاف باشد، شماره سوسك ها، مگس ها، خرخاكى ها كه در بريدگى تپه اى در تكاپو هستند از عده نفوس يك قاره بيشتر است، اگر ناگهان نژاد بشر بكلى از روى زمين معدوم شود مخلوقات ديگرى كه بر روى زمين مى لولند به زحمت متوجه غيبت مجموع انسان ها در پهنه زمين خواهند شد. عدد مخلوقات روى زمين كه شماره كردنش براى همه انسانها ميّسر نيست براى حضرت حق معلوم و روشن است و مصالح حياتى هر كدام را مى داند، و شبانه روز همه آنان را تا عمر دارند روزى مى دهد.
منبع : پایگاه عرفان